#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
آزار دیدم
خود را میان معرکه بیمار دیدم
در خیمه بودم
هفت آسمان را برسرم آوار دیدم
در بین گودال
آیینۀ جسم پدر را تار دیدم
بابای خود را
دربین یک لشکر بدون یار دیدم
اینها بماند
از شام دیدم هرچه من آزار دیدم
شبهای بسیار
در بین صحرا عمه را بیدار دیدم
صد بار مُردم
وقتی به پای خواهرانم خار دیدم
ای وای از شام
گهواره را در بین یک بازار دیدم
بزم شراب و...
بی حرمتی در مجلس اغیار دیدم
نامحرمان را
نزدیک مَحرمهای خود بسیار دیدم
✍ #مجید_تال
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
#حضرت_معصومه_س_شهادت
ﺗﺎ ﮐﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺳﻼﻣﯽ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ
ﺍﺯﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ
جان بی تو به لب آمده، ﺍﯼ ﭘﺎﺭﻩی ﺟﺎﻧﻢ
دلگیرم ازین شهر و روا نیست بمانم
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﯾﻌﻘﻮﺏ ﺍﮔﺮ ﺟﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ
ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺭﺿﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ...
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﭘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺳﻔﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺩﺭ ﺭﺍﻩ، ﺑﻪ ﻗﻢ ﻫﻢ ﻧﻈﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﻤﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻢ
ﯾﮏ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻣﺤﺮﻡ بهخدا ﻫﺴﺖ ﺳﭙﺎﻫﻢ!
ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺩّﻩﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻗﺪﻡ ﻣﺎﺳﺖ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﺮﺳﺪ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺗﺎ ﻃﻮﺱ، ﻏﻢ ﻣﺎﺳﺖ
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﻋﺮﺍﻕ ﻋﺠﻢ ﻣﺎﺳﺖ
ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﭘﺪﺭﻡ، ﻗﻢ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺳﺖ...
حاشا ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻢ ﺩﻟﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺭﺿﺎ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮﻡ
ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺮﺳﻢ ﯾﺎﮐﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﻢ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺍﺳﯿﺮﻡ
ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺠﺮﻩﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻫﻖ ﻫﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ
ﺑﺮ ﺣﺎﺷﯿﻪﯼ ﺑﺮﮒ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ...
ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪﯼ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻗﻢ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﺭﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﻤﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻣﻌﺼﻮﻣﻪﯼ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
نامحرم اگر هست در این کوچه غمی نیست
اینجا زدن فاطمهها حرف کمی نیست
ﺑﯿﻦ ﻧﻈﺮ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
ﺑﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻭ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
ﺑﯿﻦ ﺍﺛﺮ ﻫﻠﻬﻠﻪ ﺑﺎ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
ﻣﺎﺑﯿﻦ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
از مردم نامرد دراینجا اثری نیست
در شهر قم از ضربهی سیلی خبری نیست...
✍ #مجید_تال
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
آزار دیدم
خود را میان معرکه بیمار دیدم
در خیمه بودم
هفت آسمان را برسرم آوار دیدم
در بین گودال
آیینۀ جسم پدر را تار دیدم
بابای خود را
دربین یک لشکر بدون یار دیدم
اینها بماند
از شام دیدم هرچه من آزار دیدم
شبهای بسیار
در بین صحرا عمه را بیدار دیدم
صد بار مُردم
وقتی به پای خواهرانم خار دیدم
ای وای از شام
گهواره را در بین یک بازار دیدم
بزم شراب و...
بی حرمتی در مجلس اغیار دیدم
نامحرمان را
نزدیک مَحرمهای خود بسیار دیدم
✍ #مجید_تال
@hajabasvaezii
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
آزار دیدم
خود را میان معرکه بیمار دیدم
در خیمه بودم
هفت آسمان را برسرم آوار دیدم
در بین گودال
آیینۀ جسم پدر را تار دیدم
بابای خود را
دربین یک لشکر بدون یار دیدم
اینها بماند
از شام دیدم هرچه من آزار دیدم
شبهای بسیار
در بین صحرا عمه را بیدار دیدم
صد بار مُردم
وقتی به پای خواهرانم خار دیدم
ای وای از شام
گهواره را در بین یک بازار دیدم
بزم شراب و...
بی حرمتی در مجلس اغیار دیدم
نامحرمان را
نزدیک مَحرمهای خود بسیار دیدم
✍ #مجید_تال
@hajabasvaezii
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#زیارت_مخصوصه
#دلتنگ_محرم
گفتم نمانده است مرا راه پیش و پس
آزاد کن کبوتر خود را از این قفس
بیماری فراق برایم بس است بس
((لطفی کن ای کریم و به فریاد ما برس))
سلطان نظر به اشک من و نالهام نمود
دعوت به میهمانی هرسالهام نمود
اینجا برای من، من بیچاره... جا که هست
باشد مریض میشوم اصلاً شفا که هست
گم می شوم میان حرم، آشنا که هست
اصلا چه احتیاج به مردم؟ رضا که هست
زائر چرا به غیر رضا آرزو کند
با آبروست هر که به این خانه رو کند
سلطان! سلام باز به پابوس آمدم
هر جور شد به عشق تو تا طوس آمدم
امسال هم زیارت مخصوص آمدم
اما ببین که با غم و افسوس آمدم
غرق غم است قلبم و ناجور میزند
دست خودم که نیست دلم شور میزند
امسال هم خدا کند آدم کنی مرا
نذر عزا و تکیه و پرچم کنی مرا
نامحرمم مگر که تو محرم کنی مرا
خرج عزای ماه محرم کنی مرا
جان جواد، روزی اشک مرا بده
من التماس میکنمت کربلا بده
کم کم ز راه میرسد آقای بی کفن
مارا به قافله برسان یا ابالحسن
دلتنگ روضهایم و پریشان سوختن
دلتنگ گریه بر غم آن پاره پاره تن
ما از قدیم نوکرتانیم یا رضا
محروممان مکن، نگرانیم یا رضا
✍ #مجید_تال
@hajabasvaezi
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_ولادت
آمده تا سخن از چشم خود آغاز کند
دهمین پنجره را سمت خدا باز کند
تا که یک پرده، خدا را به من ابراز کند-
جگر شیر بیارید که اعجاز کند
دهمین مرتبه خورشید، قیامت را دید
علیِ آخرِ دنیای امامت را دید
رد پایش همهجا قبله نما میسازد
خطی از جامعهاش جامعه را میسازد
خادم خانهاش از خاک، طلا میسازد
کرمش نیز به شدت به گدا میسازد
بی سبب نیست اگر عادتش احسان شده است
نوهی ارشد آقای خراسان شده است
برسرم سایهی ایوان طلایی دارم
گوشهی صحن، عجب حال و هوایی دارم
ازسر سفرهی او نان و نوایی دارم
سامراییام و عادت به گدایی دارم
سامرا، کرب و بلایی به نظر میآید
این دو ششگوشه به دنیا چقدر میآید
شیعیان تا به ابد بر سر پیمان هستند
تو اگر امر کنی، گوش به فرمان هستند
صف به صف، لشکرت از مردم ایران هستند
که به فرماندهی شاه خراسان هستند
سخت، سیلی زده بر بی ادبان با، ادبش
هرکه "لبیک علیَ النَقی" آید به لبش
✍ #مجید_تال
@hajabasvaezii
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_ولادت
ذره ای در نزد خورشید درخشان توأیم
تشنهای در حسرت یک جرعه باران توأیم
سالها نان خوردهایم از سفرهی اولاد تو
روزی ما میرسد چون بر سر خوان توأیم
گوشهای از صحن آیینه و یا صحن عتیق
هرکجا هستیم گویی کنج ایوان توأیم
زائران دختر تو زائران فاطمهاند
تا ابد ممنون این لطف دو چندان توأیم
ما غذای خانههامان هم غذای حضرتیست
درمیان خانه هم در اصل مهمان توأیم
بی گمان ایل و تبارت عزت این کشوراند
در حقیقت اهل جمهوری ایران توأیم
بچههای تو در ایران پادشاهی میکنند
حضرت غربتنشین! مدیون احسان توأیم
شش امامی نیستیم و نیستیم اهل وقوف
امر، امر توست آقا، تحت فرمان توأیم
بی گمان بی حب تو اسلام ابتر میشود
دین هر کس پای خود، ما که مسلمان توأیم
قبلهی ما را کشاندی سوی مشهد، در عوض_
بندهی ناقابل شاه خراسان توأیم
عبد صالح بودهای، باب الحوائج بودهای
ماهم آقا از مریدان عموجان توأیم
مست بودیم از غدیر خم، دوباره عید شد
تو به دنیا آمدی، مستی ما تمدید شد
✍ #مجید_تال
@hajabasvaezii
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
آزار دیدم
خود را میان معرکه بیمار دیدم
در خیمه بودم
هفت آسمان را برسرم آوار دیدم
در بین گودال
آیینۀ جسم پدر را تار دیدم
بابای خود را
دربین یک لشکر بدون یار دیدم
اینها بماند
از شام دیدم هرچه من آزار دیدم
شبهای بسیار
در بین صحرا عمه را بیدار دیدم
صد بار مُردم
وقتی به پای خواهرانم خار دیدم
ای وای از شام
گهواره را در بین یک بازار دیدم
بزم شراب و...
بی حرمتی در مجلس اغیار دیدم
نامحرمان را
نزدیک مَحرمهای خود بسیار دیدم
✍ #مجید_تال
@hajabasvaezii
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#اصحاب_امام_حسین_ع
#امام_حسین_ع_شهادت
سلام ای خاک پای زائرت از کیمیا بهتر
دوباره میهمانم کن کجا از کربلا بهتر
مرا تدبیر کن آنگونهای که دلبخواه توست
تویی که میشناسی بی گمان از من مرا بهتر
من و امید آغوشت، من و ترس جداماندن
کجا داریم در عالم، از این خوف و رجا بهتر
ندارد طفل جز آغوش مادر خانهی امنی
اگر آشفته شد دنیا، کجا از روضهها بهتر
اگر درمان نمیخواهم دلیلش لذت اشک است
وگرنه نیست در عالم ازین دارالشفا بهتر
بیا و تا ابد دست از سر ما بر ندار ای دوست
کجا پیدا کنم دیگر از این دام بلا بهتر
دعای شمر یا نفرین تو ؟ حر پاسخش را داد
حسینا هست نفرین تو از صدها دعا بهتر
اگر در کوفه بسیار ادعای دوستی کردند
عیار دوستان معلوم شد در کربلا بهتر
چراغ خیمه شد خاموش و تکلیف همه روشن
حبیب اما به غیرت گفت، از اینجا کجا بهتر
نخواهم رفت زیر بیرقی جز بیرقت ای شاه
نمیبینم من از تو در جهان فرمانروا بهتر
هزاران مرحبا عابس، هزاران مرحبا بر جون
جنون از مصلحت بهتر، عمل از ادعا بهتر
شریعت با محبت فرق دارد فرق بسیاری
وهب بود از هزاران شیعهی پر مدعا بهتر
تو که هل من معین گفتی علی اصغر تلظی کرد
به روی دست تو تفسیر شد قالو بلا بهتر
تو پیر از داغ اکبر بودی و اصغر خضاب آورد
در آئین تو آری میشود خون از حنا بهتر
خدا اینسان تو را میخواست زخمی، غرق خون، عریان
خدا از خود برای تو ندارد خونبها بهتر
تو را ای آیهی تطهیر، آنان با وضو کشتند
خدا دیگر چه باید مینوشت از إنما بهتر
نمیدانم چه کرد آن تیر، آخر با تو ای مظلوم
برای قلب تو آن زخم بدتر بود یا بهتر
دلت پیش حرم، اما سرت یک سو، تنت یک سو
تو را از تو سوا کردند ای از ماسوا بهتر
کسی حرف تو را نشنید در آشوب آن گودال
به تاریخ از فراز نی رسید اما صدا بهتر
در آن دیدار اول با دل راهب چها کردی
تو اصلاً کیستی ای از هزاران آشنا بهتر!
✍ #مجید_تال
@hajabasvaezii