کسانی که حاج آقا ولدی را می شناختند، می دانستند که ایشان اهل گریه بر سید الشهدا علیه السلام هستند.
هر روز چندین ساعت گریه شدید، با آن حالاتی که قابل توصیف نیست. گویی قتلگاه در مقابلشان مجسم است.
چه ضجه ای، چه اشکی.
کسی تحمل دیدن آن حالات را هم نداشت.
از اعماق وجود می سوختند و به خود می پیچیدند.
شاید بعضی، از توسلات عجیب ایشان آگاهی داشتند.
از این که مدتهای طولانی، دو زانو و با کمال ادب مانند غریقی که هیچ راه نجاتی جز حضرات معصومین علیهم السلام نیافته، به آنها پناه می بردند و از آنها یاری می گرفتند و به آنها عرضه می داشتند: جز شما هیچ کس.
گاهی چهل زیارت عاشورا پشت سر هم با چه حالی می خوانند.
اما یکی از صفات کمتر شناخته شدهٔ ایشان، کتمان بی نظیر ایشان بود که مانند نداشت.
نه تنها نمی خواستند شناخته شوند و دنبال مرید نبودند بلکه کاملاً بر عکس، به گونه ای عمل می کردند که حتی کسی گمان نکند ایشان برجستگی خاصی دارند و در خفا وظایف خود را انجام می دادند.
طوری رفتار می کردند تا کسانی که دنبال عارف می گشتند و می خواستند به کشف و کرامت برسند نزدیک هم نشوند.
بسیار بوده اند کسانی که کشف و کرامت داشته اند ولی اهلش می دانند که آنچه مهم است، منشأ و انگیزهٔ این کرامات است و اینکه آیا مورد تأیید و رضایت حضرات معصومین قرار دارد یا نه.
حاج آقا در این مورد بی نظیر است و آنها که باید، تأییدات آل الله علیهم السلام را از ایشان می دانند.
در مدتی که در محضر شریفشان حضور داشتم، گاهی پیش می آمد که بزرگانی به خدمتشان می رسیدند و مطالبی می گفتند یا خودشان اشاراتی می کردند و اندکی پرده از عظمت ایشان کنار می رفت.
و این شاید به این خاطر بود که به بنده و مکتوم نگه داشتن این مطالب در زمان حیاتشان اعتماد داشتند.
اکنون بعد از گذشت پنج سال از رحلت ایشان و با توجه به اینکه کاری در جهت معرفی ایشان نشده است، إن شاء سعی می کنم اندکی از آنچه می شود گفت بیان کنم.
اعتراف می کنم ایشان را کسی جز خدا و ذوات مقدسه علیهم السلام نشناخت ولی حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «ما لا یدرک کله لا یترک کله»
کاری را که نمیتوان به شکل کامل انجام داد، نباید از اساس ترک کرد.
و السلام علی من اتبع الهدی
#ولدی
#حاج_نقی_ولدی
#حاج_آقا_ولدی
#ولی_خدا
#گریه_بر_سیدالشهدا
#توسل
#گمنامی
#عظمت
#مکتب_اهل_بیت
#رضایت_امام_زمان