به وقت 99/9/9 امروز یه جورایی خیلی خاص هست :) یه طور عجیب دلی، دیگه فعلا هم تکرار نمیشه😌🍃 بیایم امروز یه قراری بزاریم هر کسی یه کار خوب انجام بده و اون رو هدیه کنه به آقا امام زمانش🙂 یه کار خوب خیلی چیزا میتونه باشه. مثلا دو رکعت نماز صدقه بدیم به یه نیازمندی کمک کنیم و.... خلاصه اینکه نزاریم این روز قشنگ عادی بگذره و فراموش بشه. التماس دعا🌸🍂 #عمارنوشت #شهیدعشق ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔶🔹

مثلا مهمون آقامون امام رضا باشی :) یه گوشه حرم اروم بگیری، نَم نَم بارون همدمت ... صدای مداحی و مناجات خیالت رو نوازش کنه. اصلا چی میشه... فکرشم قشنگه🙃 برای دل هایمان دعا بخوان، که بسیار محتاجیم #عمارنوشت

سَلام رفقا این‌چَند‌روز‌یه‌بحران‌به‌اصطلاح‌فکری‌پیش اومده بود (چی گفتم 😅) خیلی فعال نبودم ببخشی دیگه🦋🍃 ان شالله پر قدرت ادامه میدیم🤞 #عمارنوشت

وَقتایی هست که دلت میگیره، از زمان و زمین دلگیری و حال هیچ کس را نداری... آن وَقت است که اشک هایت راه خودشان را پیدا میکنند و یکی پس از دیگری از هم سبقت میگیرند :) آن لحظه که شد روضه آقامون اباعبدالله رو بزار و زیر لب ذکر بگو، نگذار اشک هایت حرام شود... آن وقت اشکت برکت میگیرد، ناگاه موجی از آرامش بر دلت سرازیر میشود،... شاید همیشه آن چه ما میخواهیم نشود، {چه بسا ما چیزی را دوست میداریم و آن به ضرر ماست و گاه چیزی را دوست نداریم و به نفعمان است} بسپارش به همانی که به سببش اشکت برکت گرفته 😌🍃 بگذار بر عهده خدایی که آن بالاست همه چیز عجیب خوب میشود... {اطمینان کن} یاعلی مددی #عمارنوشت

سَلام رفقا 😌🍃 ان شالله که حال دلتون خوب باشه. یک نکته ایی رو متذکر بشم🙂🤞 🔺شما میتونید عکس و فیلم های شهید محمد خانی رو از طریق 👇 پیدا کنید 🦋 #شهید_محمدحسین_محمدخانی #عمارنوشت

سلام سلام اول اینکه خیلی ممنون به کانال و مطالب توجه میکنید 😌🍃 حد المکان من سعی میکنم هر روز یه پست از شهید محمدخانی بزارم بالاخره عکس و فیلم ها هم محدود است ☝️ من خدا قبول کنه کنکوریم😁✋ خیلی نمیتونم پست بزارم شما همین رو از ما تقبل کنید و مرا دعا فرمایید که سخت محتاجم❤️ ان شالله بیشتر از شهید پست درج میشه🦋🍂 #عمارنوشت

سلامت باشید 😌🍃 دوستان بَرای تموم کسایی که التماس دعا گفتن دعا کنید... #عمارنوشت

همه پیاما رو داخل کانال قرار ندادم😁☝️ اگه میتونید روش پاسخگوییتون رو فعال کنید که اونجا جوابتون رو بدم😌❤️ از اونایی هم که فعال بود ممنونم :) #عمارنوشت

دوستانی‌که‌همراه‌اولی هستن میتونن با ارسال عدد👇 68157 به 👈 8989 این صوت رو پیشواز خودشون قرار بدهند🙂❤️🍃 #عمارنوشت

بِسم‌الله رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون جهند از دست خود دستی زنند چون رهند از نقص خود رقصی کنند خواب بودم، فارغ از هر هیاهو... درست عمق فاجعه همینجاست، من در ارامش غوطه ور بودم غافل ازینکه نیمه شب، درست وقتی که ساعت با عقربه هایش سر جنگ داشت که نگذارند یک و بیست دقیقه شود، بی صدا و ناجوانمردانه گوشه ایی از خاک بغداد، محبوب دلمان را شهید کردند خاطرات سیزدهم دی نود و هشت مثل کلیپی کوتاه اما با سناریویی تلخ از جلوی دیدگانم میگذرد... طبق عادت همیشگی، بعد ازینکه بیدار شدم گوشی رو با بی حوصلگی برداشتم، از تعداد پیام ها تعجب کردم.. نمی فهمیدم چرا سر صبحی یکی نوشته بود برایم راسته؟! منکه میدونم شایعس اون یکی گفت یتیم شدیم... تند تند میخوندم و رد میشدم نمی فهمیدمشون... دستم اروم روی صفحه گوشی لرزید و تنها تونستم تایپ کنم ینی چی؟! ، گفت و نفهمید چه بلایی سرم اومد گفت و گفت و گفت... شوکی عظیم. آخه کی فکرش رو میکرد حاج قاسم شهید بشه... با امید اینکه شایعس آروم آروم خودمو کشیدم به سمت تلوزیون مگه تلوزیون هم شایعه پخش میکنه... همینجور بلند بلند میگفتم صدا و سیما هم باید بساطش رو جمع کنه. انگار با کسی سر جنگ داشتم وقتی به خودم اومدم این سیل اشک بود که از چشمم جاری شد... حتی درست یادمه، با دوستم از استادمان پرسیدیم که میشه عملیات باشه و حاجی زنده باشن؟ اما آب پاکی رو ریخت رو دستمون و گفت با این چیزا دلمون رو خوش نکنیم... بماند که چند روزی نگذشته بود که نیش و کنایه ها شروع شد نمکی روی زخم... کوتاهش میکنم . . . . باز هم می گویم خواب بودیم... در رویایی شیرین، اما تلخی های واقعی به سرمان آمد... #عمارنوشت #شهیدعشق ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔶🔹

بویِ‌بارون‌تازه‌و‌سَرد صبحگاهی... مَرا یاده کوچه پَس کوچه‌هایِ‌مَشهَد می‌اندازد که دَربه‌دَر چشم‌می‌چَرخاندیم‌ تا تابلوی‌به‌طرف حَرَم را پیدا کنیم... اَزین‌ها‌بگذریم، میخواستم‌اَز احساس خود و این عکس بنویسم... اصلا‌بُگذار‌دَر‌یک‌کلوم‌خلاصش کنم رفیق، {بَرکت‌روزی‌ پیرمرد دکان‌دار‌ از نام‌حُسین‌که‌بر‌‌ سَردَر مغازه عَلَم شده است... } این‌حسِ‌ناب‌تا‌عُمق‌جان‌میرود. #عمارنوشت

اَصلا‌خودمانیم شَهادَت چِقَدر به تو می آیَد :)... #عمارنوشت