۵ صفر شهادت حضرت رقيهسلاماللهعلیها
در روز پنجم ماه صفر سال 61 ه حضرت رقيه مظلومانه به شهادت رسيد. نام شريفش "رقيه"، "فاطمه" و "زينب" است. پدرشان مولانا الشهيد اباعبدالله الحسين (ع) و مادرشان امّ اسحاق است.
ولادت آن حضرت در مدينه بود و در سن سه سالگى يا بيشتر در محرم 61 هجرى با پدر بزرگوارش به كربلا آمد. در روز عاشورا بارها مورد تفقد و دلجويى اباعبدالله قرار گرفت تا آنجا كه به خواهرش حضرت زينب در مورد او سفارش فرمود. بعد از شهادت امام حسين و اهل بيت و اصحاب، همراه با اسرا به كوفه و شام برده شد و در مسير چهل منزل راه شام رنج هاى فراوانى ديد.
در شام بعد از ديدن سر نورانى پدر با پيشانى شكسته در خرابه، آنقدر ناله زد و گريست تا به ملكوت اعلا پيوست، و بدن شريف آن حضرت را شبانه دفن كردند.
از كهنترين منابعى كه نام آن حضرت بالفظ رقيه ياد شده قصيده سيف بن عميره نخعى كوفى از اصحاب امامصادق و امامكاظم است:
و عبدكم سيف فتى ابن عميره
عبد لعبد عبيد حيدر قنبر
و سكينه عنها السكينه فارقت
لما ابتديت بفرقه و تغير
و رقيه رق الحسود لضعفها
و غدا ليعذرها الذى لم يعذر
و لام كلثوم يجد جديدها
لثم عقيب دموعها لم يكرر
لم اءنسها و سكينه و رقيه
يبكينه بتحسر و تزفر
منتخب التواریخ، ص ۳۸۸
اسنادو مدارك درباره وجود شريف آن حضرت، و بودن قبر آن حضرت در مكان فعلى حرم مطهر، همراه با معجزات و كراماتى از آن مخدره مظلومه بسيار است كه در پاورقى به قسمتى از آنها اشاره مى شود.
نفس المهموم، ص ۴۱۴
معالی السبطین، ج ۲، ص ۱۷۰
احقاق الحق، ج ۱۱، ص ۶۳۳
الوقایع و الحوادث، ج ۵، ص ۷۰، ۷۴، ۷۵، ۸۱
#عابس
حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
۵ صفر شهادت حضرت رقيهسلاماللهعلیها در روز پنجم ماه صفر سال 61 ه حضرت رقيه مظلومانه به شهادت رسي
اگر هم اختلافی باشد در اسم که رقیه یا فاطمه و در سن خانم هست که سه یا پنج
ولی چنین کودکی قطعا در واقعه کربلا حضور داشته.
در قسمتی از مقتل آمده صبیان و صبیّات یعنی کودکان پسر و کودکان دختر.
امام باقر کودک پنج ساله بوده در واقعه کربلا و حتی در شهر شام پیشانی مبارک حضرت شکسته شد.
#عابس
دلیل وجود یک خرابه در کاخ یزید!
معاويه در حال ساخت قصري به نام كاخ خضرا بود ، براي همين خانه هايي را خريد تا قصر را بنا كند
يكي از اين خانه ها متعلق به پير زني بود كه حاضر به فروش خانه ي خود نبود و مي گفت مي خواهم در همين جا زندگي كنم و بعد از مرگم نيز قبرم درون خانه ام باشد.
معاويه دستور داد خانه را خراب كنيد ، اما عمرو عاص مخالفت كرد و گفت :
“عرب هميشه در آرزوي حاكمي عادل بوده و تو مي تواني از اين فرصت استفاده تبليغاتي كني ؛ به اين صورت كه قصر را بسازي و آن خانه را خراب نكني . آنوقت هركه از درب قصر وارد شود اولين سوالي كه برايش پيش مي آيد اين است كه اين خانه ي خرابه در وسط قصر چه مي كند و ما به او پاسخ مي دهيم كه عدالت ما به ما اجازه ي خراب كردن خانه ي پير زن را نمي دهد “
اين جريان اتفاق مي افتد و بعد از مدتي پير زن از دنيا مي رود و معاويه باز هم آن خانه را خراب نمي كند.
در زمان يزيد با وجودي كه اين خانه به خرابه تبديل شده باز هم اين نيرنگ ادامه پيدا مي كند
زماني كه اسرا را به شام مي آورند ، در آن خرابه قرار مي دهند و آن خرابه داخل حياط قصر بوده است
[منبع:كتاب ريحانه كربلا - نوشته عبدالحسن نيشابوري- صفحه101 به نقل از كتاب صفريه جلد 2 صفحه 42 – با اندكي تصرف]
#عابس
خواستم یه چیزی براتون تعریف کنم
مربوطی میشه به اتفاق دیشب هئیت خودمون
پیشنهاد میکنم گوش بدید بعدش به گناه هایی که کردید فکر کنید
الَّذينَ يُؤمِنونَ بِالغَيبِ
(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب
[آنچه از حس پوشیده و پنهان است]
ایمان دارند.
سلام علیکم خدمت رفقای گل
امروز یه روضه خون مشتی و
یه آدم خفن و به تیم مون اضافه شده