.
بھ حُرمتِ امام زمان ﴿عج﴾🌼 _
یک اردوی سه روزه بود به مشهد مقدس... آنقدر این مدت کم بود که آدم دلش نمیآمد به جز حرم مطهر امام رئوف ع جای دیگری برود. از خانه که بیرون میآمدیم، صاف میرفتیم حرم و از حرم صاف میآمدیم خانه و به همین دلیل، من در آن سه روز، دائم چادر سرم بود. دوست نداشتم دقیقا جلویِ درِ حرم چادر سرم کنم. آدم از لحظهای که پایش را از در خانه به سمت حرم مقدس بیرون می گذارد، انگار مورد توجه امام رضاست.
برگشتیم به شهرمان، چادرم را تاکردم و صاف گذاشتم توی کشو برای زیارت دفعهٔ بعد. اولین باری که میخواستیم از خانه بروم بیرون. آماده شده بودم و داشتم از پلهها میرفتم پایین که در همین فاصله، از خودم پرسیدم : "تو مشهد برای چه کسی چادر سرت میکردی؟" و به خودم جواب دادم: "به حرمت امام رضا ع"، یکدفعه از خودم پرسیدم: "خب اینجا هم شهرِ امام زمانه. اینجا هم مورد توجه امام زمان عج هستی. آقا داره تورو میبینه؛ چطور میخوای بری توی خیابون وقتی امام زمان عج داره تو رو میبینه؟!"
رسیده بودم به در خانه. در را باز نکردم. برگشتم توی اتاقم، چادرم را برداشتم و چادری شدم برای همیشه. برای همیشه به حرمت امام زمان. عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#چادرِمنتاجِبندگیِمناست💚✨
#فاطمهجانبیرقِماچادرِخاکیتوست🌿