📚 #و_آنکه_دیرتر_آمد
🔰#جمکران
✍️ #الهه_بهشتی
— — — — — — — — — —
💠 #معرفی_کتاب
داستان بلند «و آن که دیرتر آمد» بر مبنای یکی از وقایعی که در کتاب نجم الثاقب ثبت شده است، با موضوع ملاقات یکی از بنده های خوب خدا با حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) و عنایت و توجه ویژه حضرت به شیعیانشان به رشته تحریر درآمده است.
داستان بلند «و آنکه دیر آمد» اثر الهه بهشتی بر مبنای یکی از رویدادهایی است که در کتاب نجم الثاقب ثبت شده است. نجم الثاقب در احوال امام غایب علیهالسلام کتابی به زبان فارسی، درباره امام دوازدهم شیعیان است که به قلم میرزا حسین نوری در دوازده باب تنظیم شده و به احوال شخصی و اثبات امام عصر، حکایت ملاقات کنندگان و وظایف مؤمنان در برابر آن حضرت در عصر غیبت میپردازد. کتاب «و آن که دیرتر آمد» در انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است.
💳 قیمت روی جلد 28000تومان
🎁 قیمت با #تخفیف :24000تومان
🔻 ثبت سفارش 👇👇
🆔 @Store_Manager
— — — — — — — — —
☘️فروشگاه کتاب حماسه
✅ @Hamaseh_Book
چه جمعهها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
📚 #قاسم_حاج_قاسم
🔰#روایت_فتح
✍️ #زینب_مولایی
— — — — — — — — — —
💠 #معرفی_کتاب
کتاب “قاسم حاج قاسم” نوشته “زینب مولایی” بخشی از زندگینامه داستانی “شهید وحید زمانی نیا” از محافظان وفادار حاج قاسم سلیمانی است. شهید جوان و تازه دامادی که در دو سال آخری که محافظ حاج قاسم بود پا به پای ایشان او را همراهیشان کرد. در جنگ پیش آمده در سوریه او از مدافعان حرم آل الله بود و ماموریتهای زیادی به سوریه داشت. بعد از پایان جنگ داعش به ایران برگشت. حاج قاسم که دوست داشت محافظانش را از مدافعان حرم انتخاب کند او را به عنوان محافظ انتخاب کرد.
در بخشهایی از این کتاب، رفتار و منش حاج قاسم در قالب خاطرات وحید و حاج قاسم را میخوانیم و با ویژگیهای رفتاری و اخلاقی شهید وحید زمانی نیا آشنا میشویم.
💳 قیمت روی جلد80000تومان
🎁 قیمت با #تخفیف :68000تومان
🔻 ثبت سفارش 👇👇
🆔 @Store_Manager
— — — — — — — — —
☘️فروشگاه کتاب حماسه
✅ @Hamaseh_Book
فروشگاه کتاب حماسه
#برشی_از_کتاب
فضای دلانگیزی بود. چراغهای دریاچه از دور سوسومیزدند. چند تا قایق هم روی آب شناور بودند. نسیم ملایمی صورتشان را نوازش میکرد. زهراهمانطور که لقمههای کوچکی از ساندویچش را میخورد، گفت:«اون چراغهایی که از دور برق میزنه چقدر قشنگه.»
وحید به دور دستها نگاه کرد.
-آره خیلی فضای قشنگی درست کردند. به امید خدا نامزد کردیم یه بار با هم بیایم قایق سوار بشیم.
هر دو حس و حال عجیبی را تجربه میکردند. اولین بار نبود که دریاچه و قایق میدیدند،اما به نظرشان همه چیز خیلی رویایی و زیبا به نظر میرسید که تا به حال لنگهاش را ندیده بودند. حتی آن ساندویچ معمولی کتلت خانگی به نظرشان خوشمزهترین و بهترین غذایی بود که تا به حال خورده بودند. آن شب، کنار دریاچه شهدای خلیج فارس چیتگر،زیر آسمان مهتابی، زهرا و وحید عشق را تجربه کردند.
🔻 ثبت سفارش👆👆
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
☘️فروشگاه کتاب حماسه
🇮🇷@Hamaseh_Book
📚 #آن_سوی_مرگ
🔰#معارف
✍️ #جمال_صادقی
— — — — — — — — — —
💠 #معرفی_کتاب
کتاب آن سوی مرگ اثر جمال صادقی است و توسط دفتر نشر معارف منتشر شده است. کتاب حاضر دربردارنده ی سه خاطره درباره ی تجربه ی مرگ و حاصل مصاحبه رو در رو با افرادی است که حیات پس از مرگ را تجربه کرده، به برزخ رفته و برگشته اند. مجموعه ای بسیار جالب و حیرت انگیز که ممکن است بخش هایی از آن برای بیماران قلبی و روان های آسیب پذیر، نامناسب باشد.
آن سوی مرگ، کتابی است نوشته ی جمال صادقی که تلاش می کند از طریق مصاحبه با افرادی که ادعا دارند که مرگ را دیده و تجربه کرده اند، این حس و این تجربه ی پیچیده و ماورایی را به خوانندگان ارائه کند.
💳 قیمت روی جلد:90000تومان
🎁 قیمت با #تخفیف :76500تومان
🔻 ثبت سفارش 👇👇
🆔 @Store_Manager
— — — — — — — — —
☘️فروشگاه کتاب حماسه
✅ @Hamaseh_Book
فروشگاه کتاب حماسه
#برشی_از_کتاب
#آن_سوی_مرگ
_ سحر، می خواهم بدانم واکنش تو،،، واکنش وجود اثیری تو در برابر جسم بی جانت چه بود؟ وقتی کالبدت را دیدی چه فکری کردی؟
-خوب، ابتدا، حسابی گیج شدم. مرتب از خودم می پرسیدم: “اگر او من هستم؛ پس من (منی که در بالا قرار دارم) کی هستم؟!”
_ چه وضعیت عجیبی! تو داشتی با چشمانی دیگر، جسمت را نگاه می کردی.
ـ بله. و احساس می کردم به دو نفر تبدیل شده ام. یکی از دو وجودم روی تخت بیمارستان است و دیگری در بالا. و فکر می کردم چه طور چنین چیزی ممکن است! عاقبت، به یک جواب منطقی رسیدم:” فقط در یک صورت، چنین چیزی ممکن است: این که مرده باشم.” همان وقت، عمیقا درک کردم که مرده ام.
ـ با درک این موضوع، خیلی وحشت کردی؟
ـ وحشت نکردم. خیلی هم خوشحال شدم.
ـ خوشحال؟
ـ خوشحال. چون فهمیدم که هنوز وجود دارم، هنوز زنده ام؛ هرچند به شکلی دیگر. چون فهمیدم که هنوز از قوه بینایی، شنوایی و بویایی برخوردار هستم، هرچند کالبد مادی نداشتم. علاوه بر این، دریافتم که مرگ، چیز خوبی است. حداقل برای من خیلی خوب بود. به سه دلیل: یکی این که از آن دردهای شدید نجات پیدا کرده بودم. (به قدری دور از درد، هر دردی، بودم که نمی توانم شرح دهم.) دلیل دیگر، آرامش عجیبی بود که داشتم و دلیل آخر: حظ زیادی که به خاطر بی وزنی نصیبم شده بود. در آن حالت، خیلی سبک و خیلی آزاد بودم.
🔻 ثبت سفارش👆👆
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
☘️فروشگاه کتاب حماسه
🇮🇷@Hamaseh_Book