#اقا_جانم
پیک صبا کجایی؟! بشنو کلام ما را
سویش ببر دمادم عرض سلام ما را
گو جان دگر نمانده در سینه ی مریدان
او پادشاه عشق است داند مرام ما را
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✋سلام صبحت بخیریاصاحب الزمان
💞 @hamyanquran
سلام روزتون زیبا
ان شاءالله امروز در کنار خانواده یه روز تعطیل خوب رو بگذرونید و شادی رو مهمون خونه هاتون کنید
💞 @hamyanquran
امیرمؤمنان علیه السلام
💠 «دنيا مسجد دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحى الهى و تجارت خانه اولياى الهى است.
📖#نهج_البلاغه ،بخشی ازحکمت ۱۳۱
@hamyanquran
💢 همه میآیند...
🔰 علاوه بر امیرالمومنین و امام حسین، سایر ائمه نیز در عصر رجعت باز خواهند گشت. آنها میآیند تا از ظلمهایی که در حق آنها شده، انتقام گرفته شود و خداوند شکوه و عزت آنها را به دشمنان بنمایاند.
🔸 «بهشتی لاری» در کتاب خود مینویسد: «اگر قبول کنیم عدهای برای کسب کمال برمیگردند، پس باید قبول کنیم هادیانِ امت نیز برای تعلیم و هدایت و دادن کمال، باید برگردند؛ زیرا متعلم بدون معلم نمیشود.»
📚 بشارۀ الرجعۀ، ص ٣٢
🔆 در ادعیه و زیارات ما، از جمله زیارت جامعه کبیره و زیارت اربعین، به بازگشت همهی ائمه اشاره شده است و اعتقاد به آن را از ویژگیهای شیعیان دانسته اند.
#رجعت ٢٢
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
@hamyanquran
خواهم ز خدا خسته و درمانده نباشی
محبوب خدا باشی و شرمنده نباشی
ای دوست الهی که در این عالم هستی
سرزنده بمانی و سر افکنده نباشی...
•@hamyanquran
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی🌺
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
#حافظ
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@hamyanquran
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
📚داستان کوتاه اما زیبا
اصالت مهم تر است یا تربیت
می گویند: روزی شاه عبّاس در اصفهان به خدمت عالم زمانه، شيخ بهایی رسيد. پس از سلام و احوالپرسی، از شيخ پرسيد:
در برخورد با افراد اجتماع، اصالت ذاتیِ آن ها بهتر است
يا تربيت خانوادگی شان؟
شيخ گفت: هر چه نظر حضرت اشرف باشد، همان است.
ولی، به نظر من "اصالت" ارجح است.
و شاه بر خلاف او گفت: شک نکنيد که "تربيت" مهمّ تر است.
بحث ميان آن دو بالا گرفت و هيچ يک نتوانستند يکديگر را قانع کنند.
به ناچار شاه برای اثبات حقّانيّت خود، او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی بنشاند.
فردای آن روز، هنگام غروب، شيخ به کاخ رسيد.
بعد از تشريفات اوّليّه، وقت شام فرا رسيد. سفره ای بلند پهن کردند.
ولی، چون چراغ و برقی نبود، مهمانخانه سخت تاريک بود.
در اين لحظه، پادشاه دستی به کف زد و با اشاره ی او چهار گربه، شمع به دست حاضر شدند و آن جا را روشن کردند.
در هنگام شام، شاه دستی پشت شيخ زد و گفت ديدی گفتم: "تربيت" از "اصالت" مهمّ تر است.
ما اين گربه های نااهل را اهل و رام کرديم.
که اين نتيجه ی اهمّيّت "تربيت" است.
شيخ در عين اين که هاج و واج مانده بود، گفت: من فقط به يک شرط حرف شما را می پذيرم و آن، اين که فردا هم گربه ها مثل امروز چنين کنند.
شاه که از حرف شيخ سخت تعجّب کرده بود، گفت:
اين چه حرفی است. فردا مثل امروز و امروز هم مثل ديروز!
کار آن ها اکتسابی است که با تربيت و ممارست و تمرين زياد انجام می شود.
ولی، شيخ دست بردار نبود که نبود.
تا جایی که، شاه عبّاس را مجبور کرد تا اين کار را فردا تکرار کند.
لذا، شيخ فکورانه به خانه رفت.
او وقتی از کاخ برگشت، بی درنگ دست به کار شد.
چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد.
فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت. تشريفات همان و سفره همان و گربه های بازيگر همان شاه که مغرورانه تکرار مراسم ديروز را تاکيدی بر صحّت حرف هايش می ديد.
زير لب برای شيخ رجز می خواند. که در اين زمان، شيخ موش ها را رها کرد.
در آن هنگام، هنگامه ای به پا شد؛ يک گربه به شرق، ديگری به غرب، آن يکی شمال، و اين يکی جنوب.....
اين بار شيخ دستی بر پشت شاه زد و گفت: شهريارا !
يادت باشد اصالت گربه، موش گرفتن است؛ گرچه "تربيت" هم بسيار مهمّ است. ولی، "اصالت" مهمّ تر است.
يادت باشد با "تربيت" می توان گربه ی اهلی را رام و آرام کرد؛
ولی، هر گاه گربه موش را ديد، به اصل و "اصالت" خود بر میگردد
@hamyanquran