🌷#توصیه شهدا🌷
🌺🌺🌺🌺
لطفا در میان #نگاه های مختلفی که به خود #جلب میکنید،
مراقب #چشمان_گریان
امام زمان(عج) و شهدا باشید!!!!
#چه_خانوم_هستید_چه_آقا....
💢پا روی هوای نفستان بگذارید تنها برای #رضای_خدا کار کنید
🚫نه برای #جلبتوجه و #معروفیت یا هر چیز دیگری که بشه ازش نام برد.
💢 دقت کنید رفتارها و کردارهای شما زیر ذره بین #امام_زمان و #شهدا قرار دارد.
انشاءالله خطا و اشتباهی ازمون سر نزند که شرمندهی امام زمان و شهدا شویم 😔
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷@hamide1368 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴میگه چیکار کنم حال عبادت ندارم؟؟
#استاد_پناهیان
باید مراقب باشیم قساوت قلب نگیریم..
🌷 @hamide1368 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام🌺
سلام بر شهید حاج قاسم سلیمانی
سلام بر شهید حمید سیاهکالی مرادی
سلام بر شهید ابراهیم هادی
سلام بر شهید محمدرضا دهقان امیری
سلام بر شهید هادی ذوالفقاری
سلام بر شهید رسول خلیلی
سلام بر شهید رضا حاجی زاده
سلام ......
سلام بر جمیع شهدای عزیز❤️
🌷 @hamide1368 🌷
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر شهید
#حمید_ سیاهکالی مرادی♥️
🌷 @Hamide1368🌷
سلااااام دختࢪا♡😊✋
این ڪاناݪ پࢪ از مطلب هاے شیڪ و زیبا
بیـــو😍
هࢪ ࢪوز با حدیث هاے زیبا✌️👌
مـــطالـب طنــز😁
مـــطالــب آموزنده🙂🤩
مـــطالــب دࢪ موࢪد حــجابــ♥
تـــم هاے خیلے شیڪ🙊
واݪپیــ👌ـــپࢪ🌸
ڪاࢪدستے هاے خوشگل😍🙈
﴿تشـــࢪیف بیاࢪید بہ ڪانآلمون مآ دࢪ خدمتیم﴾😎✋
ایدے ڪاناݪمون👇👇
@dokhtar_khobe
🌻🌿💭
😇 #بچه_شیعه_باس؛
ماهعسلبرهحَرمِحضرتِسلطان🌱
+مراسمشوسادهبرپاکنه،اونجاعهدهشونروببندن👌♥️....
|❥ •• ʝoiŋ√|➣ https://eitaa.com/joinchat/1877409841C191874b375
پآتُـوقبچھهیئتۍهـا😌✌️🏻
هرچۍبخواۍتوشهست⇩
#بیـوشهدایۍ…♥️
#پروفـچیریڪی،#مذهبۍطور و…😍
#مداحۍهاۍنآب…💪🏻
#عاشقانہهاۍمذهبۍ♡…
وڪلۍچیزایهدیگهڪهخودتبایدبیاۍببینۍ😁🤞🏻
https://eitaa.com/joinchat/1877409841C191874b375
ڪلیڪرنجهبفرماییـدۖ☺️⇧
ازدستشندهࢪفیقجانـآ♡↻
بازار عاشقانِ تو از بس شلوغ شد!
ما شاعرت شدیم؛که ما را سوا کنند : )
-صابرخراسانے؛
@Hamide1368
#شهادت یکم ژوئیه ۲۰۰۹
#شهیده_مروة_الشربینی
زن مسلمان باردار ساکن آلمان جلوی چشم همسر و قاضی به دلیل داشتن حجاب با۱۸ ضربه چاقو به قتل رسید و شهیده #حجاب لقب گرفت.
حالا هی بگید ما تو #ایران آزادی نداریم. اگه #آزادی شما یعنی #برهنگی همون بهتر که نباشه.
#من_حجاب_رادوست_دارم
#یادگار_مادر
#حجاب
#چادر
@Hamide1368
#حاجآقاپناهیان🌱
•
هرکی آرزو داشته باشه
خیلے خدمت کنه
#شهـــید میشه...!
یه گوشه دلت پا بده،
شهدا بغلت میکنن...
•
ـ مابه چشم دیدیم اینارو...
ـ ازاین شهــدا مدد بگیرید،
ـ مدد گرفتن از #شهدا رسمه...
.
دست بذار رو خاڪ قبر شهید بگو...
حُسین به حق این شهید،
یه نگاه به ما بکن...🌱
🌷 @hamide1368 🌷
حمید آقا بیشتر با دستش بعد از نماز تسبیحات میگفت و انگشتاش رو فشار میداد وقتی این ازشون میپرسیدم که چرا ؟؟؟ میگفتن بندهای انگشتام رو فشار میدم تا یادشون بمونه و اون دنیا برام گواهی بدن که با این دست ذکر خدا رو گفتم.
🌷شهید حمید سیاهکالی مرادی🌷
راوی: همسر بزرگوار شهید❤️
🌷 @hamide1368 🌷
📖| #گـذری_بر_نهـجالـبلـاغـه
راه جــذب دل هــا:
دلــ هــای مـردم گـریـزان اســت،
به کسی روی آورنـد که خوشرویی کـنـد...
🔺| #حـکمـت_50
🌷 @hamide1368 🌷
﷽
#سلام
باور نميكنم خدا به كسی بگويد:
" نه...! "
🔅خدا فقط سه پاسخ دارد:
چشم....
یه کم صبر کن....
پيشنهاد بهتري برايت دارم....
همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو...
شاید خداست که در آغوشش می فشاردت. برای تمام رنجهایی که میبری صبر کن!
صبر اوج احترام به حکمت خداست . .
امام صادق (ع) :
عاقبت صبر و شکیبایی خیر است ، بنابراین صبر کند ، تا پیروز شوید.
📚 بحارالانوار
🌷 @hamide1368 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
بهترین لبخند در خندوانه
🌷 @hamide1368 🌷
#زندگینامه_شهدا
در خردسالی پدر و مادرش را که از قشر مستضعف جامعه بودند از دست داد و در اوایل نوجوانی تنها برادرش را !!!
او به غیر از خدا و رفقایش کسی را نداشت طوری که وقتی به جبهه اعزام می شد چادر مادر خدا بیامرزش را روی چوب لباسی می انداخت و قرآن روی طاقچه قرار می داد تا تسکین دلی داشته باشد.
در دوران دفاع مقدس به عضویت اطلاعات عملیات گردان ولیعصر زنجان در آمد و غواص شد.
او نقش موثری در عملیات های والفجر۸ و کربلای ۵ ایفا کرد
و سرانجام در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسید.
👈 چند دقیقه قبل از عملیات ، یکی از خبرنگارها از او پرسید ،
آقا یوسف غواص یعنی چی؟
یوسف جواب داد ،
غواص یعنی مرغابی امام زمان عجل الله.....
همرزم یوسف می گوید هر روز می دیدم یوسف گوشه ای نشسته و نامه می نویسه با خودم می گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می نویسد؟ آن هم هر روز !
یک روز گفتم یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد ، نامه را از جیبش در آورد ، ریز ریز کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک می شد و می گفت ،
من برای آب نامه می نویسم کسی را ندارم...
#غواص_شهیدیوسف_قربانی
📕 ستارگان خاکی ، ج22
« اللهم عجل لولیک الفرج »
🌷 @hamide1368 🌷
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر شهید
#حمید_ سیاهکالی مرادی♥️
🌷 @Hamide1368🌷
کتاب سلامبرا ابراهیم۱
جایزه🌹
🗣قاسم شبان
👇👇👇
💫 يكی از عمليات های نفوذی ما در منطقه غرب به اتمام رسيد. بچه ها را فرستاديم عقب.
💫پس از پايان عمليات، يک يک سنگرها را نگاه كرديم. كسی جا نمانده بود. ما آخرين نفراتی بوديم كه بر می گشتيم.
💫ساعت يک نيمه شب بود. ما پنج نفر مدتی راه رفتيم. به ابراهيم گفتم: آقا ابرام خيلی خسته ايم، اگه مشكلی نيست اينجا استراحت كنيم.
💫ابراهيم موافقت كرد و در يک مكان مناسب مشغول استراحت شديم.
💫هنوز چشمانم گرم نشده بود که احساس كردم از سمت دشمن كسی به ما نزديك می شود!
💫يكدفعه از جا پريدم. از گوشه ای نگاه كردم. درست فهميده بودم در زير نور ماه كاملاً مشخص بود. يک عراقی در حالی كه كسی را بر دوش حمل می كرد به ما نزديك می شد!
💫خيلی آهسته ابراهيم را صدا زدم.
💫اطراف را خوب نگاه كردم. كسی غير از آن عراقی نبود!
💫 وقتی خوب به ما نزديک شد از سنگر بيرون پريديم و در مقابل آن عراقی قرار گرفتيم.
💫سرباز عراقی خيلی ترسيده بود. همان جا روی زمين نشست.
💫يكدفعه متوجه شدم، روی دوش او يكی از بچه های بسيجی خودمان است! او مجروح شده و جامانده بود!
💫خيلی تعجب كردم. اسلحه را روی كولم انداختم. بــا كمک بچه ها، مجروح را از روی دوش او برداشتيم.
💫رضا از او پرسيد: تو كی هستي، اينجا چه ميكنی!؟
💫سرباز عراقی گفت: بعد از رفتن شما من مشغول گشت زنی در ميان سنگرها و مواضع شما بودم. يكدفعه با اين جوان برخورد كردم. اين رزمنده شما از درد به خود می پيچيد و مولا اميرالمومنين(ع) و امام زمان(عج) را صدا می زد.
💫من با خودم گفتم: به خاطر مولا علی(ع) تا هوا تاريک است و بعثی ها نيامده اند اين جوان را به نزديک سنگر ايرانی ها برسانم و برگردم!
💫بعد ادامه داد: شما حساب افسران بعثی را از حساب ما سربازان شيعه كه مجبوريم به جبهه بيائيم جدا كنيد.
💫حسابی جاخوردم.
💫ابراهيم به سرباز عراقی گفت: حالا اگر بخواهی می توانی اينجا بمانی و برنگردی. تو برادر شيعه ما هستی.
💫سرباز عراقی عكسی را از جيب پيراهنش بيرون آورد و گفت: اين ها خانواده من هستند. من اگر به نيروهای شما ملحق شوم صَدام آنها را می کشد.
💫بعد با تعجب به چهره ابراهيم خيره شد! بعد از چند لحظه سكوت با لهجه عربی پرسيد: اَنت #ابراهيم_هادی
💫همه ما ساكت شديم! با تعجب به يكديگر نگاه كرديم. اين جمله احتياج به ترجمه نداشت.
💫ابراهيم با چشمان گرد شده و با لبخندی از سر تعجب پرسيد: اسم من رو از كجا ميدونی!؟
💫من به شوخی گفتم: داش ابرام، نگفته بودی تو عراقی ها هم رفيق داری!
💫سرباز عراقی گفت: يک ماه قبل، تصوير شما و چند نفر ديگر از فرماندهان اين جبهه را برای همه يگان های نظامی ارسال كردند و گفتند: هركس سر اين فرماندهان ايرانی را بياورد جايزه بزرگی از طرف صدام خواهد گرفت!
💫در همان ايام خبر رسيد که از فرماندهی سپاه غرب، مسئولی برای گروه اندرزگو انتخاب شده و با حكم مسئوليت راهی گيلان غرب شده.
💫ما هم منتظر شديم ولی خبری از فرمانده نشد. تا اينكه خبر رسيد، جمال تاجيك كه مدتی است به عنوان بسيجي در گروه فعاليت دارد همان فرمانده مورد نظر است!
💫با ابراهيم و چند نفر ديگر به سراغ جمال رفتيم. از او پرسيديم: چرا خودت را معرفی نكردی؟! چرا نگفتی كه مسئول گروه هستي؟
💫جمال نگاهی به ما كرد و گفت: مسئوليت برای اين است كه كار انجام شود. خدا را شكر، اينجا كار به بهترين صورت انجام ميشود.
💫من هم از اينكه بين شما هستم خيلی لذت می برم. از خدا هم به خاطر اينكه مرا با شما آشنا كرد ممنونم.
💫شما هم به كسی حرفی نزنيد تا نگاه بچه ها به من تغيير نكند.
💫جمال بعد از مدتی در عمليات مطلع الفجر در حالی كه فرمانده يكی از گردان های خط شكن بود به شهادت رسيد.