🌸 برشی از کتاب #سربلند
🌱 شهید #محسن_حججی
🔸 تصمیم گرفتیم گروه رباتیک راه بیندازیم. افتادیم دنبال استاد. محسن رفت یکی از دوستانش را آورد که در زمینه رباتیک تخصص داشت. معضل همیشگیمان هم که مکان بود. محسن گفت: "بابام طبقه بالای خونه رو ساخته، بریم اونجا" روزهای زوج میرفتیم کاراته، روزهای فرد رباتیک. صبحها هم که میرفتیم دانشگاه. کمکم به تعداد تیم اضافه شدند و خروجی آن جلسات پنج نفره خانه پدر محسن به جایی رسید که بچهها کلی دستاورد داشتند. ربات مسیریاب، پهپاد، ربات زیردریایی و چند ربات آتشنشان. طوری که پای بعضی بچهها به مسابقات بینالمللی باز شد. حتی از آمریکا برای موسسه دعوتنامه آمد برای شرکت در مسابقات رباتیک...