ولایتمداری مأمونی...
در جامعه ما ولایتمدارانی هستند که در عزای شهادت امیرالمؤمنین، شهادت زهرای مرضیه، و شهادت امام حسین -علیهم السلام- نوحهخوانی میکنند، اشک میریزند، به سر و سینه میزنند اما نسبت به ولایت کنونی جامعه که در مقابل شیاطین عالم و دشمنان دین خدا و جریان کفر، «حاکمیت دینی» تشکیل داده، موضعی نداشته و اعلام بیطرفی میکنند.
این افرادِ به ظاهر ولایی، کربلا مشرف میشوند و برای امام حسین -علیه السلام- اطعام میدهند اما نسبت به نظام ولایی و انقلاب اسلامی بیتفاوتاند.
برای مصائب جانگداز صدیقه شهیده -علیهاسلام- اشک ماتم میریزند و از قاتلان و دشمنان ایشان برائت میکنند و به نام دفاع از آن حضرت، به وحدت مسلمانان قیچی میزنند در حالی که بعد از گذشت ۱۴ سال از فتنه شوم هشتاد و هشت و هتاکی جریان بی چشم و روی نفاق و اربابان آمریکایی و اروپاییشان به مقدسات دین و مذهب، همچنان زبان به کام گرفته و لال اند.
آیا مناسبتر از «ولایتمداری مأمونی» برای این نحوه ولایتمداری تعبیری میتوان یافت؟!
مأمون در حالی ابراز تشیع میکرد و مدعی بود شیعهگری را از پدرش هارون -لعنة الله علیهما- فرا گرفته و به ارث برده که نه تنها اندیشههای امام رضا -علیه السلام- را نپذیرفت که با همه توان در مقابل آن صفآرایی کرد و نقشه شوم ترور حضرت را محقق نمود. او در حالی با علمای اهل سنت پیرامون خلافت حضرت امیر -علیه السلام- به بحث و مناظره مینشست که مدعی بود حاکمیت دین من هستم و ولایتی را که در حاکمیت امام رضا -علیه السلام- تبلور یابد و حاکمیت خلافت عباسی را پس بزند، قبول ندارم. مأمون ولایتی را میخواست که مربوط به امیرالمؤمنینِ شهیدشده در ۱۶۰ سال پیش باشد.
مدل ولایتمداری مأمونی چیزی جز این نیست.
محمدامین امامی
@Hamneshin14
#شهادت_امام_رضا
#بازنشر
پست ۲۳ آذر ۱۴٠۲ کانال همنشین
به مناسبت تولد شهید آیت الله رییسی
@Hamneshin14
#بازنشر
#سیدالشهدای_خدمت