-498065662_1650183872.mp3
3.92M
🎙 بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران حج
🏷 #دیدار_حج | 📥 Khl.ink/f/50417
💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران حج
🏷 #دیدار_حج
💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاجی مون میگن :
ببخشید من بلند نمیشم شخصیت مهمی روی پام نشستن 😅😍
#حاجیمونه
#با_شهدا
https://eitaa.com/joinchat/1311441077Ceaf49a4d49
عروس زهرایی
همسرت که حسینی باشد،تورا <زهیر>خواهدکرد.
#شهید_مدافع_حرم
#امام_خامنه_ای
https://eitaa.com/joinchat/1311441077Ceaf49a4d49
🌷#باشهدا
حرم یعنی: کسی در شهر خود سر میکند اما
دلش در کوچه های دور مشهد مانده آواره...
🔹و گویی این شعر وصف حال غریب نگاههای این مادر شهید کاشانی است که خودش جای دیگر و قلبش جای دیگری است.
#همه_خادم_الرضاییم
#امام_رضا
https://eitaa.com/joinchat/1311441077Ceaf49a4d49
#باشهدا
لطفا لینک کانال را پخش کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/1311441077Ceaf49a4d49
#باشهدا 🍀
#خبر_فوری
شناسایی پیکر بسیجی شهید «عبدالرحمن احدی» پس از ۴۰ سال
بسیجی شهید «عبدالرحمن احدی» متولد ۱۳۴۵ و از گرمی عازم جبهه شد، در تاریخ ۲۲ تیر ۱۳۶۱ در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر پاک این شهید در منطقه برجای ماند.
با تلاش گروههای تفحص شهدا پیکر مطهر شهید احدی تفحص و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد.
#با_شهدا
https://eitaa.com/joinchat/1311441077Ceaf49a4d49
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لاله مفقودالاثر اهل گرمی شناسایی و عطر بهشتی این شهید، شهرستان مرزی گرمی را در روزهای آینده فرا میگیرد.
◾️ پیکر شهید "عبدالرحمن احدی" با انجام آزمایشهای DNA و تطابق آن با خانواده این شهید شناسایی و مردم گرمی پس از ۴۰ سال چشمانتظاری میزبان فرزند شهیدش میشوند.
#با_شهدا
https://eitaa.com/joinchat/1311441077Ceaf49a4d49
تیر وسط پیشانی اش خورده بود. یک جوان ۱۶ ساله به اسم مرتضی میرزایی . یک پتو کشیده بودند روی او . برادر کوچکتر او که ۱۴ ساله بود در مقابل قناسه چی ها می جنگید . از شهادت برادرش مطلع نبود. اتفاقا در اوج درگیری، برادر کوچکتر به عقب آمد سراغ برادرش را گرفت . گفتیم مرتضی خسته بود. خوابیده . باور کرد و دوباره رفتم سر وقت عراقیها . چند دقیقه بعد که قناسه عراقیها خاموش شد، برگشت و پرسید مرتضی هنوز خوابه،؟!
یکی از بچه ها گفت اگر کمک می خواهی ، من باهات هستم ، بگذار مرتضی بخوابه . او این دفعه مشکوک شد و رفت پتو را از صورت مرتضی کنار زد . زیر نور مهتاب شب چهارده ، دید تیر درست وسط پیشانی او خورده . همانجا بی اعتراض به ما ، پتو را روی خودش و برادر بزرگش کشید و کنارش خوابید.
#با_شهدا
https://eitaa.com/joinchat/1311441077Ceaf49a4d49