eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
7.1هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 عکس قدیمی و زیرخاکی از شیران لشکر خمینی و خامنه ای ، سرداران سپاه اسلام ، کابوس صدام و صدامیان . 💢 ایستاده از راست به چپ : ۱_سردار کمیل کهنسال_۲_ سردار شهید احمد کاظمی ۳_سردار عزیز جعفری ۴_سردار مرتضی قربانی ...نشسته :ناشناس_ناشناس_سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 🌷 @Hamrahe_Shohada
حاج قاسم دوتا تربیت داشت؛ یه تربیت: مامان و بابا، لقمه حلال، شیر پاک، رفیق خوب، دوست خوب -احمد کاظمی، مهدی باکری- بود. یه تربیت هم از وقتی که شد فرمانده‌ی سپاه قدس و با حضرت آقا برو و بیاش زیاد شد، نفَس آقا بهش خورد، تربیت ولایی شد. @Hamrahe_Shohada
🥀شهيد محمود حبيبي ✨✨پیام شهید " هم اکنون که این لیاقت راپیداکردم تادر جبهه حق علیه باطل حضور پیداکنم، لازم میدانم کلامی چند، روی کاغذ بیاورم؛ هرچندخود کلامی ندارم، اما کلام من همان کلام رهبر و امام امت حزب الله است. باامت حزب الله سخنی دارم و آن این است که بدانید این مصیبتها و سختیها، زودگذر و تمام شدنی است، اما شما به پاداش این جان فشانی ها و فداکاریها، به نعمت های ابدی و بی پایان خداوندی خواهید رسید." "فرهنگی و رسانه جهادی بسیج سازندگی استان تهران " @Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
چشم‌هایش توی تاریکی برقی می‌زند. ترکیبِ سیاهی از اندوه و غبارِ نم‌زده، گونه‌های کوچکش را پوشانده. چی
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 مسافر جاده می‌شوم و می‌روم به ورامین؛ خانه‌ی مادربزرگ. مهربان است و معنوی؛ مثل همه مادربزرگ‌ها. از هیاهوی دنیا که خسته می‌شوی، می‌توانی پناه ببری به کنج خانه‌اش. هرسال نزدیک عید که می‌شد، خودم را می‌رساندم به خانه‌اش که دست‌تنها نماند برای خانه‌تکانی. امسال هم گردگیری خانه‌اش روزی‌ام می‌شود! پنج‌شنبه‌ی قبل از عید است. مادربزرگ مرا که توی قابِ در می‌بیند، از احوال فاطمه می‌پرسد:«چرا دخترعموت رو نیاوردی؟» می‌زنم به در شوخی:«تنهایی خونه رو بهتر تمیز می‌کنم!» لابد مادربزرگ فکر می‌کرده حالا که دوتا شده‌ایم، گذارم به خانه‌اش نمی‌افتد. خوشحال شده بود از دیدنم. جلدی زنگ زد که امین، پسردایی‌ام بیاید به کمک. تمام وقت را خندیدیم و کار کردیم. گردهای خانه رفته‌رفته پاک می‌شدند و من فکر می‌کردم، می‌شود خدای محول‌الاحوال، سال نو که می‌رسد، گردهای دل مرا هم پاک کند؟... ۴۶ 📔
ای همسفران باری اگر هست ببندید ! این خـــانه ؛ اقامتگهِ ما رهگذران نیست @Hamrahe_Shohada
عکس(امروز) این یعنی حضرت آقا دائم الوضو هستند... @Hamrahe_Shohada
⢀⣤⣴⣾⣤⣤⣤⣤⣤⣤⣤⣤⣀ ⠻⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣧ ⠀⠈⠛⠛⠉⠁⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣀⣼⣿⣿⣿⡟⠀⢀⣴⣄ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠛⢿⣿⣿⣿⣦⠀⠈⢻⠟⠁ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿⠀⠀⢀⡀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣤⣼⣿⣿⣿⠏⠀⠐⢿⡿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠛⢻⣿⣿⣿⣷⠀⠠⣾⣷ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿⠀⠀⠈⠁ ⠸⣿⣿⣿⡄⠀⠀⠀⠀⣼⣿⣿⣿⠏ ⠀⢹⣿⣿⣧⠀⢀⣰⣾⣿⣿⣿⣇ ⠀⠈⢿⣿⣿⣷⣾⣿⣿⠿⣿⣿⣿⣧ ⠀⠀⠸⣿⣿⣿⣿⠟⠁⠀⣿⣿⣿⣿⡆ ⠀⠀⠀⠀⠈⠉⠁⠀⠀⠀⣿⣿⣿⣿⡇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣿⣿⣿⣿⡇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢠⣿⣿⣿⣿⠁ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠰⣶⣶⣿⣿⣿⡿⠃ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠉⠉ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⡀ ⠀⠀⠀⠀⢀⣤⣶⣾⣿⣿⣿⣶⣦⡄⠀⠐⢿⡷ ⠀⠀⠀⠀⠈⠙⠿⣿⠟⢹⣿⣿⣿⣷⠀⠠⣾⣷ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿⠀⠀⠈⠁ ⠹⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⡿ ⠀⠘⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠟⠋⠁ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢠⣤⣀⡀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣼⣿⣿⣧ ⠀⢀⠀⠀⠀⠀⣼⣿⣿⣿⣿⣆ ⠸⣿⡷⠀⠀⣼⣿⣿⡿⢻⣿⣿⣧⡀ ⠀⠈⠀⠀⠘⣿⣿⣿⠇⢸⣿⣿⣿⣧ ⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠻⢿⣧⢸⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿ ⠹⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⡟ ⠀⠘⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠿⠟⠋ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣠⣤⣴⣦⣤⡀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢰⣿⡟⠋⢉⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿⣿⣿⡿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠙⠻⢿⣿⣿⣿⣦ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⢠⣾⣷⠄⠀⢠⣶⣿⣿⣿⣿⡋ ⠀⠀⠀⠙⠁⠀⠀⠀⠈⢹⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣀⣀⣸⣿⣿⣿⣿ ⠀⠀⠀⠐⢾⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⠿⠋ ⠀⠀⠀⠀⠈⠛⠻⣿⣏⣱⣿⣿⡇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠻⣿⣿⡿⠃ ⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⣀⡀ ⠙⢿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⣿⠷ ⠀⠀⠙⠿⠿⠛⠛⠉⠉⠉⠉ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣠⣴⣶⡆⢀⣴⣶⣶⣶⣤⡀ ⠀⠀⠀⠀⠀⢰⣿⣿⡿⠀⢸⣿⣿⡏⢻⣿⣿⣧ ⠀⠀⠀⠀⠀⠈⢿⣿⣿⣄⣼⣿⣿⡇⢸⣿⣿⣿⡇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠙⠛⢿⣿⣿⡿⠀⢸⣿⣿⣿⣇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢸⣿⣿⣿⡏ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣀⣀⣀⣠⣿⣿⣿⣿⠇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠘⠻⢿⣿⣿⣿⣿⡿⠋
ناراحت شدم. گفتم: این چه کاریه شما می کنی ؟ چرا میرید اون ور خط، وسط عراقی ها؟ کجای دنیا، فرمانده نیروی زمینی میره وسط دشمن ؟ خیلی آرام گفت: من باید خودم به یقین برسم، بعد نیروهام رو بفرستم اون ور. بیش تر لجم گرفت. گفتم: اصلا بیا بریم پیش این حاج آقایی که توی قرارگاهه، تکلیف شما رو روشن کنه. ببینم شما شرعا حق داری بری توی مهلکه یا نه ؟ گفت: حالا بشین، بعد من باید خط خودی رو رد کنم باید برم. که اگه پای بی سیم گفتم این کار باید بشه، بدونم شدنیه یا نه تو هم حرص نخور نیروی زمینی ارتش، بدون فرمانده نمی مونه من برم یکی دیگه. @Hamrahe_Shohada
دوید داخل روستا فکر کردیم حتما عراقی ها را دیده و وقت نشده به ما خبر بدهد به همین دلیل ما هم دویدیم پشت سرش توی یکی از خانه های روستا چند تا کندوی عسل پیدا کرده بود چتر منور را انداخته بود روی کندو و داشت عسل هایش را بیرون می آورد زنبورها ریخته بودند روی سر و صورتش در آن وضعیت اگر یک اخ کوچک میگفت عراقی ها مثل شصت تیر می ریختند روی سرمان آن شب بچه ها مهمان حاج محمود بودند با آن صورت پف کرده و سرخ شده می خندید و می گفت: بخورید عسلش درجه یک است تقویت بشوید برای عملیات @Hamrahe_Shohada
آرزو می کنم:) بین همچین دوراهی بمانید. . . . @Hamrahe_Shohada
💫بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💫