🌱نام و نام خانوادگی: 🍃🌷 مصطفی علیدادی🌱
🌱ت ت: ۲۱بهمن هزاروسیصدوهفتادوسه مصادف با ۱۰ رمضان روز جمعه ساعت ٨ صبح 🌱
🌹🍃تاریخ شهادت: ۲۷ مهرماه هزاروسیصدونود ونه
🌹شغل: پلیسِ فراجا
🌹🌱درجه: ستوانسوم
🌹🍃بسیجی فعال
🌹🌱سرگروه صالحین حلقه ی کودکان ونوجوانان پایگاه بسیج
🌹🍃مٶسس گروه جهادی، جهادگران گمنام
🌹🌱خادم افتخاری در ستاد نماز جمعه
🌹🍃علت شهادت: با شیوع کرونا، «آتش به اختیار» و جهادیوار، وارد میدان مبارزه با این ویروس منحوس شد و سرانجام خودش در این راه، گرفتار این بیماری شده و جان خود را فدای سلامتی مردم کرد و پس از گذراندن ۵۰ روز دوران سخت نقاهت به آرزویش که شهادت بود رسید
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پلیسی که برات شهادتش را از حاج قاسم گرفت...
خیمه مادری کنار قبر فرزند شهیدش در بهشت زهرا
قطعه 231
🌱🥀شهیدمصطفی_علیدادی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات 🍃🥀🍃🥀🍃🥀. 🍃🥀🍃🥀شهید مصطفی علیدادی از زبان پدر
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
°•| 🌿🌸 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا 📌خاطرات شهید سید #مجتبی_علمدار قسمت 2⃣1⃣ #هیات_
°•| 🌿🌸
ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا
📌خاطرات شهید سید
#مجتبی_علمدار
قسمت 3⃣1⃣
#جذب_جوانان
🍃برای جذب جوانان خیلی تلاش می کرد. یک روز سید بر خلاف همیشه با لباس نامتعارف دیدم، با شلوار کتان شیک. به شلواری که پوشیده بود اشاره کردم. سید گفت: «به نظر تو از لحاظ شرعی اشکال دارد؟» گفتم: «نه، اما برای شما خوب نیست.» گفت: «می دانم، اما امروز رفته بودم با یه سری از جوان ها فوتبال بازی کنم، بعد باهاشون صحبت کنم و دعوتشون کنم به هیات. وقتی با تیپ و ظاهر خودشون باهاشون حرف می زنی بیشتر حرفت را قبول می کنند.»
🍃یه روز یه خانم آمد جلوی هیات و گفت: «من دو تا پسر دوقلو هفده ساله دارم که چند وقتی هست با شما آشنا شدند. خانواده ما هیچ کدام اهل دین و مذهب نیستند. مدتی پیش بچه های من موقع فوتبال با شما آشنا شدند و از شما زیاد تعریف می کردند. من فکر می کردم شما مربی فوتبال هستید. چند وقتی هست رفتار و اخلاق بچه های من تغییر کرده. یک روز از بین درب اتاق شان مشاهده کردم دارند نماز می خوانند.»
🍃همین مادر ادامه داد: «تا اینکه فهمیدم مدتی روزها به مکانی می روند و شبها برمی گردند. فکر کردم می روند باشگاه. اما وقتی برمی گشتند چشمانشان کبود بود. معلوم بود خیلی گریه کردند. ناراحت بودم گفتم شاید کسی آنها را اذیت می کند. تا اینکه امروز آنها را تعقیب کردم و فهمیدم می آیند اینجا. همسایه ها پرسیدم گفتند مسئول اینجا آقای سید علمدار است و جوان ها اینجا برنامه سخنرانی و مداحی دارند. من مطمئن شدم خدا دست بچه های من را گرفته. برای همین آمدم از شما تشکر کنم و بگم بیشتر مراقب بچه های من باشید.» چند روز بعد همین مادر پاکت پولی به سید داد و گفت کل پس انداز من همین سی هزار تومان هست که آوردم برای هیات. من هر چه دارم از شما دارم.»
📚کتاب علمدار، صفحه 122 الی 124
#همراه_شهدا
943_58150168499494.mp3
5.06M
🎧 #استودیویی #نماهنگ #جدید
به لطف نان سفره ام البنین
چقدر سفره ها که شاهانه شدن
به لطف معجزات او و بچه هاش
مریض خانه ها شفا خانه شدن
🎤 کربلایی #حسن_عطایی
🏴 #وفات_حضرت_ام_البنین (س)
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
46.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اونکه رفتو من روز خوش ندیدم هوامو داره
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
AUD-20210812-WA0269.mp3
2.74M
شهید سید مجتبی علمدار 😭
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
✍ فرازی از وصیتنامه :
من دراین راهی که انتخاب کردهام
سختـی بسیار ڪشیدهام ؛
خیلی محرومیتها لمس نمودهام .
همه ی هدفم این است ڪہ
زحمــاتم از بین نرود ...
از خـــدا می خواهم ڪہ
حتماً این کارها را از من قبول کند
و اجــرم را بـدهد ...!
اجر من تنها با شهــادت ادا میشود
و اگر در این راه شهیــد نشوم
همه زحمـاتم هـدر رفته است ...
ولادت : ۱۳۳۸ تهران
شهادت :۱۳۶۰/۰۹/۲۰ قاسمآباد
فرمانده محور عملیاتی سپاه غرب
عملیات مطلع الفجـر
#شهید_سردار_غلامعلی_پیچک
@Hamrahe_Shohada
326.1K
🎤قرائت وصیتنامه شهید سردار غلامعلی پیچک
با صدای گرم علیرضا کریمی
مجری سابق صدا و سیما
دهه ۶۰ برنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
#همراه_شهدا
🍃مرقومه رهبرانقلاب در قرآن تقدیمی به مادران چشم انتظار شهدای مفقود الاثر
🥀بهمناسبت وفات حضرت ام البنین(سلام الله علیها)🥀
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چگونه ممکن است کسی از مرگ نهراسد؟
🎙 شهید آوینی اسطوره مجاهد فلسطینیان را روایت میکند
#یحیی_سنوار
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#درمحضرشهدا
✨وَلا تَرْفَعْنِي فِي النَّاسِ دَرَجَةً إِلاَّ حَطَطْتَنِي عِنْدَ نَفْسِي مِثْلَهَا، وَلا تُحْدِثْ لِي عِزّاً ظَاهِراً إِلاَّ أَحْدَثْتَ لِي ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِي بِقَدَرِهَا.
🍃خدایا، هر گاه مرا در نظر مردم درجه ای عطا کردی، در نفس خود خوارم گردان،
و هر گاه مرا به عزتی آشکار نمایان کردی، به همان قدر در نقس ذلیلم گردان
#اللهمعجللولیکالفرج
🦋🦋?
#یاد_شهدا
#صلوات
#همراه_شهدا
🥀@Hamrahe_Shohada 🥀
•┈••✾•🕊♥️🕊•✾••┈•
همراه شهدا🇮🇷
✍ فرازی از وصیتنامه : من دراین راهی که انتخاب کردهام سختـی بسیار ڪشیدهام ؛ خیلی محرومیتها لمس
زندگینامه شهید غلامعلی«پیچک»
شهید غلامعلی پیچک پاییز ۱۳۳۸ در تهران محله پیروزی به دنیا آمد. مادر این فرمانده شهید کودکی او را این طور روایت میکند: «این پسر از بس هوش زیادی داشت، من و پدرش مجبور شدیم که از همان سن چهارسالگی او را به دبستان بفرستیم. این کار ما چند دلیل داشت: اول نمیخواستیم زیاد در کوچهها سرگردان باشد، در ثانی، مدرسهای را سراغ داشتیم به اسم دبستان آهنگ سخن که اولین بار غلامعلی را در چهارسالگی به آن مدرسه بردیم تا به صورت مستمع آزاد، در کلاس اول بنشیند. منتها وقتی در آخر سال، معلمین از غلامعلی امتحان گرفتند، در همه درسها نمره بیست گرفته بود. به همین خاطر، او در سن هفت سالگی تحصیلاتش تا مقطع سوم دبستان را با بهترین معدل پشت سر گذاشت.»
هوش بالای و علاقهاش به کتاب خواندن خیلی زود نگاه عمیقتری به زندگی و آدمهای اطرافش را برای او به وجود آورد. در همان سالهای دبیرستان بود که از طریق یکی از معلمهایش با مسائل سیاسی روز آشنایی پیدا کرد و به تدریج پایش به محافلی باز شد، که حرف سیاسی در آنجا رد و بدل میشد. سال ۱۳۵۳ پایش به مسجد الحسین واقع در خیابان ایرانمهر باز شد و در گروه شاگردان استاد محمد جواد شرافت قرار گرفت. طی سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶ رژیم پهلوی به شدت نیرومند به نظر میرسید و فعالیت گروههای مخالف رژیم، صرفاً در قالب برگزاری جلسات مخفی و انجام حرکتهای مقطع، مثل پخش اعلامیه و شب نامه خلاصه میشد. در این برهه؛ مسجد الحسین به دلیل آنکه از نیروهای بالقوه خوبی برخوردار بود، در این گونه امور حضور و فعالیت چشمگیرتری داشت.
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
زندگینامه شهید غلامعلی«پیچک» شهید غلامعلی پیچک پاییز ۱۳۳۸ در تهران محله پیروزی به دنیا آمد. مادر ا
پیچک پس از اخذ مدرک دیپلم، خرداد ۱۳۵۶ در کنکور سراسری شرکت کرد. در دانشکده انرژی اتمی- وابسته به سازمان انرژی اتمی ایران- قبول شد. او از اوایل زمستان ۱۳۵۶ با پیوستن به جمع گروه چریکی مخفی به نام صف به رهبری شهید محمد بروجردی دامنه فعالیتهایش علیه رژیم شاه را وسعت بیشتری داد. او خیلی زود بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دقیقاً روزهای آغازین اسفند ۱۳۵۷ وارد پادگان جمشیدیه شد و زیر نظر سید علیاصغر موسوی معروف به کریم امامی، سعید گلاب بخش معروف به محسن چریک و علی قربانی آموزشهای چریکی را دید. اسم گروهی را که آموزش میدیدند را هم، خود شهید پیچک، حزب الله گذاشته بود. او اواخر اسفند همان سال برای ادامه خدمت به پادگان عشرت آباد(میدان سپاه)، معرفی شد. شهید پیچک در همان اسفند ۵۷ در بخش فرهنگی سپاه منطقه ۶ در کنار پاسدارانی مثل احمد متوسلیان به فعالیت مشغول شد. غلامعلی در کسوت پاسدارای از انقلاب، هر مأموریتی را انجام میداد. از روزهای هرج و مرج ابتدایی تا اشغال پاوه. در پاوه با شهید اصغر وصالی مسئولیت چند عملیات را و پاکسازی شهر را به عهده میگیرند. هر مرحله از زندگی او تا قبل از شروع جنگ، مبارزه با عناصر ضدانقلاب بود. آزادی بانه، نجات خلق ترکمن، درگیریهای کردستان از او یک چریک واقعی ساخته بود.
با به صدا در آمدن شیپور جنگ در شهریور ۱۳۵۹ شهید پیچک از یکسو همچنان در محورهای عملیاتی استان کردستان درگیر نبردی نابرابر با گروههای شبهنظامی تجزیهطلب بود. در همین روزها، در تشکیلات ستاد عملیات غرب کشور سپاه زمزمههایی به گوش میرسید مبنی بر اینکه قرار است به پیشنهاد شهید بروجردی، فرمانده ستاد عملیات غرب کشور پیچک را از کردستان به جبهه سر پل ذهاب منتقل کند و مسئولیت فرماندهی محور راست آن جبهه در نبرد با یگانهای تابع سپاه دوم ارتش بعث را به واگذار کند. کریم امامی در همین رابطه میگوید:«پیچک طی برهه سیزده ماهه شهریور ۱۳۵۸ تا مهر ۱۳۵۹، در جنگهای کردستان بهواقع قابلیتهای مدیریتی و رزمی خودش را نشان داده بود. همه جا او را به عنوان فرمانده قَدر میشناختند. با شروع جنگ، منطقه سرپل ذهاب در معرض هجوم دشمن قرار گرفت؛ فکر میکنم حدود دی ۱۳۵۹ بود که من فرماندهی پادگان ابوذر را به پیچک تحویل دادم.»فرمانده عملیات غرب سپاه از روز اول اسفند ماه ۱۳۵۹ با حکم شهید محمد بروجردی، مسئولیت فرماندهی عملیات ستاد غرب سپاه به غلامعلی پیچک محول شد. در اواخر فروردین ۱۳۶۰ بود از طرف شورای عالی دفاع مقرر شد تا به صورت همزمان، عملیاتی در جبهه جنوب و جبهه غرب انجام گیرد. به همین منظور، سرتیپ قاسم ظهیرنژاد، فرماندهی وقت نیروی ارتش و ابوشریف فرماندهی وقت واحد عملیات ستاد مرکزی سپاه، از تهران به غرب آمدند و با محمد بروجردی و سرهنگ محمود بدری، برای ابلاغ آن مصوبه جلسهای برگزار کردند و مصوب شد تا در منطقه بازی دراز عملیاتی آغاز شود. شهید پیچک که از قبل به اهمیت استراتژیک منطقه غرب واقف بود،به خوبی میدانست با فعال کردن اینجبهه خواهد توانست ضریب آسیبپذیری دشمن را به مراتب افزایش دهد. او در مدت کوتاهی توانست طرح کلی عملیات بزرگ بازی دراز را آماده کند. این عملیات در اواخر اردیبهشت ۱۳۶۰ به پایان رسید. برای فاتحان نبرد بازی دراز چه هدیهای از ملاقات امام خمینی بالاتر؟ آنها رهسپار تهران شدند و هنگامی که با امام روبرو شدند سر از پا نمیشناختند. عکسهای این دیدار هنوز هم از معروفترین عکسهای دفاع مقدس است.
اما فراز پایانی عمر غلامعلی پیچک در روزهای آذر ۱۳۶۰ به عملیات مطلع الفجر گره میخورد. روزهایی که شهید پیچک دلگیر از اتفاقات پیش آمده در فرماندهی، از مسئولیت برکنار میشود. بعد تصمیم میگیرد
تنها بهعنوان یک رزمنده در کنار بقیه رزمندگان در عملیات شرکت کند.
۲۰ آذر نوبت رزمندگان جبهه غرب بود تا با عملیات در جبهه سرپل ذهاب و گیلان غرب پیروزی طریقالقدس را کامل کنند. در این روز در دو محور صخرههای موازی و شیاکوه این عملیات آغاز شد. عملیات در محور شیاکوه موفق بود و رزمندگان بهسرعت سنگرهای دشمن را پشت سر گذاشتند و ارتفاعات شیاکوه را فتح کردند، اما در محور صخرههای موازی عملیات شکست خورد و رزمندههای ایرانی در همان قدمهای اولیه زمینگیر شدند. ارتش عراق از فردای آن روز تمام پاتکهایش را بر محور شیاکوه گذاشت و آتش سنگینی را متمرکز کرد تا هم عملیات را شکست دهد، هم ارتفاعات آزاد شده را پس بگیرد و هم انتقام طریقالقدس را بگیرد. چند هزار رزمنده ایرانی در شیاکوه محاصره بودند و جبهه ایران تا یک شکست فاجعهآمیز فاصله زیادی نداشت.
#همراه_شهدا
همراه شهدا🇮🇷
پیچک پس از اخذ مدرک دیپلم، خرداد ۱۳۵۶ در کنکور سراسری شرکت کرد. در دانشکده انرژی اتمی- وابسته به ساز
شهید پیچک در همان ساعات اولیه عملیات در محور دوم -یا همان دیوارههای موازی- که کار گره خورد، دلش نیامد تنها تماشاچی صرف باشد، بلافاصله در صدد برآمد تا ضمن اعزام نیروی پشتیبانی به خط، معادله موجود را به سود نیروهای خودی تغییر بدهد. زدن به خط کور و گره خورده دیوارههای موازی، شامل بلندیهای برآفتاب، قاسم آباد، تنگه کورک و حاجیان در آن شرایط، در حکم رفتن به کام مرگ بود، ولی شهید پیچک به خوبی متوجه عمق وخامت اوضاع عملیات شده بود. خودش برای این کار داوطلب شد. او نیروها را به سمت خط جلو برد و خودش در حوالی ارتفاع برآفتاب به شهادت رسید.
مزار شهید قطعه ۲۴ ردیف ۱۱۹ شماره ۸
روحش شاد یادش گرامی🇮🇷🌷
#همراه_شهدا
✔️ساعت به وقتِ
وصیت شهدا
در باب حجاب...
🍃شهید اکبر توکلی کوجانی:
از من به یادگاری داشته باشید که حجاب اسلامی را رعایت کنید و با بی حجابی مبارزه کنید.
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada