#خاطره_ای_عجیب_و_واقعی_از_شهید_بابک_نوری
خاطره #همرزم شهید نوری
#به_نقل_از: فرمانده گردان:
💕نصف شب بابک #فرمانده_گردان رو از خواب بیدار میکنه میگه من فردا شهید میشم به #خانوادم بگو حلالم کنن.😢😢😢😢😢
💔فرمانده میگه حرف الکی نزن برو بزار بخوابیم.
میخوابه و خواب میبینه که بابک #شهید شده و از خواب میپره.💔
😔پیش خودش میگه نکنه فردا شهید بشه.
نقشه میکشه که صبح به #راننده_ *پشتیبانی بگه به یه بهانهای بابک رو با خودش عقب ببره و یه جایی جاش بزاره.، 😞💔
دوباره میخوابه. صبح از خواب بیدارش میکنن و میگن باید #آتش بریزیم رو سر دشمن و... تو این شلوغیها نقشهاش یادش میره. چند ساعت بعد بچهها #شهید میشن.
فرمانده گردان تازه یاد حرفهای شب قبل بابک و #خوابش و #نقشهاش میافته...😢😢😢💔💔💔
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada