eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
7.2هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
با اقدامات زیر بنایی رییس جمهور شهید کار برای دولت بعدی راحت تر شده اما به شرطی که کار کنند. الان رییس جهور شهید مبدل به یک معیار شده است. معیار تلاش و کوشش شبانه روزی برای خدمت به مملکت. واز این جهت کار برای رییس جمهور بعدی سخت شده است،زیرا الان همه به خوبی میدانند که دیگر رییس جمهور آینده نمیتواند با حضور در دفتر کارش مملکت را ریموتی اداره نماید. محمد معصومی @Hamrahe_Shohada
23.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهید رئیسی قبل از پرواز پرخطر خطاب به همراهان: شما سوار هلی‌کوپتر نشوید! ⭕️ روایتی ناگفته از پرواز پرخطر رئیس‌جمهور در استان بوشهر و حضور ایشان در نزدیکی مرز @Hamrahe_Shohada
کسانیکه به جای پرداختن به ناکارآمدی کاندیدهای اصلاح طلب از جمله همتی و جهانگیری،به بهانه حمایت از جلیلی به قالیباف حمله میکنند و به بهانه دفاع از قالیباف به جلیلی حمله میکنند،در واقع هیچکدومشون نه طرفدار قالیباف هستند و نه طرفدار جلیلی،بلکه اینان اصلاح طلبانی هستند در لباس حامیان جلیلی و قالیباف. و البته تعدادی هم ناآگاه و بی بهره از بینش و بصیرت. مراقب گرگها باشیم محمد معصومی @Hamrahe_Shohada
🌷شهید جلال افشار 🔸شهید جلال افشار از شاگردان خاص آیت الله بهاءالدینی بود؛ یک بار ایشان به جمع طلبه ها وارد شدند و فرمودند: « بین شما یکی از سربازان عجل الله است و به زودی از میان شما می رود.» 🔸 بعدها که جلال افشار شهید شد عکسش را بردند خدمت استادش، آیت الله بهاءالدینی بی اختیار گریه کردند و طوری که اشک هایشان از گونه سرازیر می‌شد و روی عکس جلال می افتاد. فرمودند: امام زمان عجل الله از من یک سرباز می خواستند من هم آقای افشار و معرفی کردم، اشک من اشک شوق است... از مزار جلال نور خاصی به سوی آسمان ساعد است... شهید هدیه به روح مطهر شهید @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منطق عشق میگه : خیلی ها کربلا رفتن ... و کربلایی نشدن... و خیلی ها کربلا نرفتند ... و کربلایی شدند... @Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_شصتُ_چهار باز با فاطمه راه می‌افتیم. می‌پرسد ک
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 ... خوشحالم. من ماه‌هاست که به انتظار این شب نشسته‌ام. حتما دیگران هم توی صورتم می‌بینند که این شوق، برای دل‌خوشی آن‌ها نیست. نشسته‌ایم دور هم و میوه‌ها و شیرینی‌ها میان‌داری می‌کنند؛ مثل شبِ بزم! مگسی می‌کوشد که بیش از سهمش با ما شریک شود! هرچه دورش می‌کنم به ماندن اصرار می‌کند! به مگس‌کُش مسلح می‌شوم. تا مگس‌کُش را می‌بیند، می‌رود و در دورترین نقطه روی سقف می‌نشیند و دیگر پایین نمی‌آید! می‌گویم انگار کشتن داعشی‌ها از کشتن این مگس آسان‌تر است! می‌خندیم اما این‌بار بابا جور دیگری نگاهم می‌کند. از من چشم برنمی‌دارد. انگار توی لبخندم، چیزی می‌بیند که دیگران ندیده‌اند... دلم می‌ریزد... دارم فکر می‌کنم که چند بار، چند ساعت، چند دقیقه دیگر می‌توانم بابا را ببینم... وسط حرف‌ها و فکرها و خنده‌ها، بابا که حالا دیگر آرام‌آرام لبخند از روی صورتش محو می‌شود، می‌گوید بلندشو و به پدربزرگ و مادربزرگ و عمه و خاله‌هایت زنگ بزن و از همه خداحافظی کن. خداحافظی... می‌توانم کلماتِ توی خیال و احساسش را حدس بزنم. انگار امشب برای بابا بوی وداع می‌دهد. نگران حالش هستم. تک به تک با همه‌شان تماس می‌گیرم؛ هرچند برایم سخت است. با مادر بیش از همه حرف می‌زنم. گرمای مهرِ توی صدایش، از پشت تلفن دلم را گرم می‌کند. شب عید است، شبِ روز پدر! نگرانی بابا را پشت خنده‌هایش حس می‌کنم. تصویرش را قاب می‌گیرم توی ذهنم... هنوز اذان نداده‌اند که بیدار می‌شوم. باز هم تاریکی، باز هم خلوت... فاطمه آرام خوابیده است... تماشایش می‌کنم... ۶۵ 📔
زینب جان!❣ ◽️ای کاش که از تبار غم بودم، کاش... ◾️يک مصرع شعر محتشم بودم کاش ◽️در روضه ی عباس به خود می گفتم ◾️ای کاش مدافع حرم بودم،.... 🥀🥀 @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تصویر شهید حسین امیرعبداالهیان، دیپلمات تراز ایرانی در خیابان‌های لبنان @Hamrahe_Shohada
شب... دنج ترین گوشه، برایِ خیالِ توست.. حٰاج‌قٰاسِم‌سُلِیمٰانی @Hamrahe_Shohada