eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
7.2هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
Part07_صلح امام حسن.mp3
7.03M
موقعیت سیاسی در زمان بیعت *خوارج در سپاه امام حسن (ع) *تیپ شناسی سپاه امام *شکاک ها در سپاه امام حسن (ع) *الحمراء در سپاه کوفه *یاران راستین امام *ایده ها و تدابیر امام در اداره حکومت @Hamrahe_Shohada
7.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️مرثیه‌خوانی امام خامنه‌ای به زبان ترکی در اردبیل... @Hamrahe_Shohada
🔹کسی که مرا طلب کند، مرا خواهد یافت و کسی که مرا یافت مرا خواهد شناخت، و کسی که مرا شناخت مرا دوست خواهد داشت و کسی که دوستم بدارد عاشقم می گردد و چون عاشق شد او را خواهم کشت (شهید خواهم کرد) و بر من است که دیه اش را بدهم و دیه اش خود من هستم. | «حدیث قدسی» شهید " @Hamrahe_Shohada
💎معرفی ۵۷ عنوان کتاب تقریظ شده رهبرمعظم انقلاب حفظه الله تعالی 1 🔹 «آن بیست و سه نفر» 2 🔹 پنجره‌های تشنه 3 🔹 «سفر به قبله» 4 🔹 «گلستان یازدهم» 5 🔹 «وقتی مهتاب گم شد» 6 🔹 دختر شینا 7 🔹 آب هرگز نمی‌میرد 8 🔹 فرنگیس 9 🔹 در کمین گل سرخ 10 🔹 آتش به اختیار 11 🔹 اردوگاه عنبر 12 🔹 بابانظر 13 🔹 پا به پای باران 14 🔹 پایی که جا ماند 15 🔹 پرواز شماره 22 16 🔹 پیشانی شیشه‌ای 17 🔹 تپه‌های لاله سرخ 18 🔹 تیپ 83 19 🔹 جدال در زیویه 20 🔹 جشن حنابندان 21 🔹 جنگ پابرهنه 22 🔹 جنگ خیابانی 23 🔹 خداحافظ کرخه 23 🔹 فرمانده من 24 🔹 دا 25 🔹 دسته یک 26 🔹 دشت شقایق‌ها 27 🔹 زنده‌باد کمیل 28 🔹 سفر به شهر زیتون 29 🔹 سفر به قله‌ها 30 🔹 شانه‌های زخمی خاکریز 31 🔹 عبور از آخرین خاکریز 33 🔹 ضربت متقابل 34 🔹 گزارش یک بازجویی 35 🔹 لشکر خوبان 36 🔹 مدال و مرخصی 37 🔹 مقتل 38 🔹 نجیب 39 🔹 نورالدین پسر ایران 40 🔹 نونی صفر 41 🔹 همپای صاعقه 42 🔹 هنگ سوم 43 🔹 یادداشت‌های خرمشهر 44 🔹 یادداشت‌های ناتمام 45 🔹 یاد یاران 46 🔹 یاور صادق 47 🔹 از الوند تا قراویز 48 🔹 خاک‌های نرم کوشک 49 🔹 خط فکه 50 🔹 عباس دست‌طلا 51 🔹 فرهنگ جبهه: شوخ طبعی‌ها 52 🔹 من زنده‌ام 53 🔹 «سرباز کوچک امام» 54 🔹 «تَن تَن و سندباد» 55 🔹 «ره‌نمای طریق» 56 🔹 «دختران آفتاب» 57 🔹 «حماسه هویزه» 📘📗📕📒📘📗📕📒 @Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_سیُ_شش صبح زود راهی می‌شویم و من تفنگ ساچمه‌ای‌
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 یادم می‌افتد که حاج‌حمید همیشه می‌گفت من دوست ندارم که شماها گلخانه‌ای بار بیایید! گیاهانِ گلخانه‌ها زود رشد می‌کنند اما گاهی یک نسیم می‌تواند از پا درشان بیاورد. باز یادم می‌افتد که حاج‌حمید، مهرداد را انداخته بود توی دریا، بی‌آن‌که شنا بلد باشد؛ و وسط دست‌وپا زدن‌ها به مهرداد یاد داده بود که دست‌هایش را و پاهایش را چطور وسط غرق شدن با هم هم‌آهنگ کند و بعد هم به مهرداد گفته بود که من به تو شنا یاد ندادم، این ترس بود که به تو شنا یاد داد! گاهی ترس هم می‌تواند آموزگار باشد! خاطره‌ها می‌کشانندم به اردو! حاج‌حمید به بچه‌ها گفت بروید توی قنات و از خروجی بعدی‌اش بیرون بیایید! همه احتمالا آن مسیر تنگ و تاریک را تصور کرده‌اند که پیش‌قدم نمی‌شوند. نگاه حاجی به من است. می‌زنم به دل قنات و می‌گردم به دنبال نور. نور، یعنی راهِ خروج. دانشجوی توی تاریکی باید نورجو هم باشد. آب، بعضی جاها تا نزدیک زانوهایم بالا می‌آید. ارتفاع قنات هم بعضی جاها آن‌قدر کم می‌شود که باید کاملا خم شوم و پیش بروم. دست می‌گیرم به دیواره سردِ نمناکِ قنات. آب زلالِ زیرپایم، هم‌جهت با من حرکت می‌کند. جایی از قنات تلألو نور روی آبِ مثل آینه، محیط را روشن کرده. کمک می‌گیرم از سنگ‌چینِ منظم دورِ خروجی قنات و خودم را بالا می‌کشم. از قنات که بیرون می‌آیم، با خودم می‌گویم آن‌قدرها که فکر می‌کردیم، ترسناک نبود! بچه‌ها بعد از من یکی‌یکی رفتند توی قنات. رشته افکارم پاره می‌شود و برمی‌گردم به کوه! حاجی و مهرداد آن دورترها چیزی می‌گویند و می‌خندند.
https://eitaa.com/joinchat/1866793225C16322e89f1 📲 فضای مجازی ، امروز سنگرِ انقلاب اسلامی است به فرمان رهبری در حد وسع به سنگربانی مشغول خواهیم بود، ان شاالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باران ببارد ناگهان... مهدی بیاید ناگهان...💚😭 🆔 خوشنودی آقا امام زمان عج صلوات 💚💚💚 @Hamrahe_Shohada
12.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه... 🏴سیاه‌پوشی حرم مطهر رضوی در آستانه‌ی شهادت امام صادق علیه السلام @Hamrahe_Shohada
خاطره شهید نوری : فرمانده گردان: 💕نصف شب بابک رو از خواب بیدار میکنه میگه من فردا شهید میشم به بگو حلالم کنن.😢😢😢😢😢 💔فرمانده میگه حرف الکی نزن برو بزار بخوابیم. میخوابه و خواب میبینه که بابک شده و از خواب میپره.💔 😔پیش خودش میگه نکنه فردا شهید بشه. نقشه میکشه که صبح به *پشتیبانی بگه به یه بهانه‌ای بابک رو با خودش عقب ببره و یه جایی جاش بزاره.، 😞💔 دوباره میخوابه. صبح از خواب بیدارش میکنن و میگن باید بریزیم رو سر دشمن و... تو این شلوغی‌ها نقشه‌اش یادش میره. چند ساعت بعد بچه‌ها میشن. فرمانده گردان تازه یاد حرف‌های شب قبل بابک و و می‌افته...😢😢😢💔💔💔 @Hamrahe_Shohada
ای برادر! کجا میروی کمی درنگ کن! آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما بر مزار من و امثال من، مسئولیتی راکه با رفتن خود بر دوش شما گذاشته ایم از یاد خواهی برد یانه؟ ما نظاره گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. "شهید رضا نادری" @Hamrahe_Shohada