eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یااباصالحَ المَهدی یاخلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولای ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته
‍ 🌹خاطرات_شهید 🇮🇷 ●اعجوبه ای بود... قبل از آغاز جنگ به افغانستان رفت و با شوروی جنگید.. از ۱۶سالگی در جبهه بود... در محاصره سوسنگرد شهید چمران را که تیر خورده بود، نجات داد و ایشان کلت شخصی اش را به عنوان هدیه به او داد... در آذر ۶۰ در عملیات مطلع الفجر وقتی درحال نجات جان مجروحان بود، اسیر دشمن شد... ●در اردوگاه هویت اصلی اش را پنهان کرد و وقتی انبار مهمات اردوگاه آتش گرفت از این فرصت استفاده کرد و با کمک عده ای مقداری اسلحه و مهمات به دست آوردند و آنها در اردوگاه مخفی کردند... ●متأسفانه مدتی بعد قضیه لو رفت و اسلحه ها را پیدا کردند. تعدادی از اسرا را شکنجه کردند تا عاملین اصلی را پیدا کنند... این شهید برای اینکه دیگران را نجات دهد خودش به تنهایی مسئولیت آتش گرفتن و مخفی کردن مهمات را قبول کرد و جان بقیه را نجات داد... ●شکنجه گرهای ویژه ای که از استخبارات بغداد آمده بودند او را به طرز وحشیانه ای شکنجه کردند تا همدستانش را معرفی کند ولی چیزی نگفت و عاقبت پس از تحمل شکنجه های بسیار، مظلومانه به شهادت رسید... نقل می کنند حتی او را با بشکه جوشان قیر شکنجه می کردند ولی او هیچ حرفی نزد... در مرداد ۱۳۸۱ پیکراین شهید بزرگوار به ایران بازگشت.. 📎پ ن : فرمانده گردان شهید مدنےلشگر ۳۱ عاشورا شهید_خلیل_فاتح🌷 @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴تصاویر منتشرنشده از مراسم وداع با پیکر شهید_جمهور در پاویون فرودگاه مهرآباد🏴🇮🇷😭 مردم توروخداهوشیارباشید نزاریم جای این سید مظلوم و شهید_جمهور عزیزمون خدای ناکرده دوباره خار مُغیلانی غرب پرست رئیس جمهورمون بشه🙏 رئیسی عزیز_ شهیدجمهور. 🇵🇸✌️🇮🇷 @Hamrahe_Shohada
هرگاه‌دلتنگ‌میشوم‌،احساس‌میکنم درآزمون‌الله‌متعال‌هستم سپس‌‌‌به‌یادمی‌آورم‌پروردگارم‌بندگانی را،امتحان‌میکندکه‌خیلی‌دوستشان‌دارد.. پس‌آرام‌می‌شوم،خیلی‌آرام‌... الحمدللّه @Hamrahe_Shohada
657_42889905758305.mp3
4.5M
یا علی حب شما شیره ی ایمان من است سیره و سنت تو معنی قرآن من است من گدایی ز گدایان تو هستم آقا خاک نعلین شما سرمه ی چشمان من است وقتی تو آمدی دل ما پیش چاه بود @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اولین واکنش شهید سید ابراهیم رییسی پس از بالا بردن تصویر حاج قاسم سلیمانی در سازمان ملل @Hamrahe_Shohada
معروف به اشلو🥀 داخل کوله اش همیشه یک دست لباس نظامی عراقی بود. پر از جای ترکش و خون خشک! همرزمانش از او می‌پرسید این به چه درد تو می‌خورد می‌گفت: « من با این لباس، کار‌های بزرگی می‌کنم.» بارها به داخل سنگر عراقی‌ها رفتم و با آنها نان و ماست خوردم! یکی از همرزمانش می‌گوید بعد از آن‌که به سنگر عراقی‌‌ها می‌رفت، تازه آن‌ها می‌فهمیدند ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده تا از آن‌ها اطلاعات منطقه را بگیرد. حتی از طرف ستاد فرماندهی جنگ عراق برای سرش جایزه گذاشته شد. آن‌ها هر چند وقت یک بار در رادیوشان بلوف می‌زدند که «اشلو» را به قتل رساند. بین عراقی‌ها معروف بود به «اشلو!» از بس که خودش را به سنگرهای دشمن می‌رساند و به عربی با آن‌ها صحبت می‌کرد و می‌گفت: «اشلونک؟» اشلو مخفف «اِن شیلونک» است، به معنی حال و روزت چطور است؟ @Hamrahe_Shohada
خداکنه تو زندگیمون شهید امیرعبدالهیان باشیم نه یه بنده خدایی . @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃آيت الله العظمی جوادی آملی: «شما به طرف کمال حرکت کنيد، نگوييد سخت است! شما يک قدم برداريد، فيض خدا دَه قدم می‌آید، آن هم با سرعت می‌آید... @Hamrahe_Shohada
زمینه - بار دگر.mp3
20.31M
زمینه (بار دگر این قافله عزم سفر دارد) 🗓چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳ 🎙مداح: 📍حسینیه امام خمینی رحمه الله @Hamrahe_Shohada
◽️◽️▫️▫️▫️▫️ 🔰نامه امام علی علیه السلام به فرماندار آذربایجان وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ وَحوزه فرمانرواييت طعمه تو نيست ، بلكه است بر گردن تو... 📚نامه ۵ نهج البلاغه @Hamrahe_Shohada
معمّر بن خلاّد، نزد امام رضا علیه السلام از مردی یاد کرد و گفت: او ریاست طلب است. 🍀حضرت فرمود: ما ذِئبانِ ضارِیانِ فی غَنَمِ قَومٍ قَد تَفَرَّقَ رُعاؤُها بِاَضَرَّ فی دینِ المُسلمِ مِنَ الرِّیاسَهِ؛ دو گرگ درنده در گله ی بی چوپان، به اندازه ی ریاست طلبی در دین یک مسلمان زیانبار نیست. 📚اصول کافی، ج ۲، ص ۲۹۷ @Hamrahe_Shohada
🔰هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام با تعطیلی شنبه‌ها مخالفت کرد. @Hamrahe_Shohada
✅ از شر تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودی ها نجات نخواهیم یافت 💬 امام خمینی(ره): 🔸 ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شر تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودی ها نجات نخواهیم یافت. این ها برپادارندگان سلطه ابرقدرت ها هستند و سرسپردگانی هستند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمی شوند!. 📚صحیفه امام/ جلد ۱۵ / صفحه ۴۴ @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردان بی ادعا 👆 دفاع مقدس را این مردان بی ادعا مقدس کردنند وگرنه جنگهای بسیاری در این کره خاکی اتفاق افتاده که هیج کدام مقدس نامیده نشد نه جنگ سلیبی ها نه جنگ فتح اورشلیم توسط ابو عبیده نه مقاومت وجنگ نیروهای افغان در مقابل شوروی جنس مردان دفاع مقدس از جنس یاران سیدالشهدا بود و درس آموخته مکتب عاشورا "سید" 🦋 @Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_شصت فاطمه کنار آمده با رفتنم اما می‌فهمم که رف
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 فروردین به چشم بر هم زدنی می‌گذرد. امروز سی‌ام است. هنوز به بابا و مامان زمان دقیق رفتنم را نگفته‌ام اما دیگر وقتش رسیده! حاج‌حمید یکی دو روزی است که اصرار می‌کند بروم سمنان و ببینمشان اما می‌دانستم که اگر بروم، کار سخت می‌شود. هم برای من و هم برای آن‌ها. تقصیرها را انداختم به گردن خودم، به حاجی گفتم می‌ترسم بروم و دل کندن برایم سخت شود. من نمی‌توانم خودم را جای بابا بگذارم. نمی‌توانم توی ذهنم تصور کنم حس و حال بابا را وقتی پشت تلفن می‌شنود که پسرش می‌گوید دارم می‌روم! غلبه می‌کنم بر فکرهایم؛ گوشی‌ام را برمی‌دارم و زنگ می‌زنم به بابا. طول می‌کشد تا گوشی‌اش را بردارد. صدایش را که می‌شنوم، دلم هری می‌ریزد! می‌کوشم به خودم مسلط باشم، صدایم نلرزد، حالم را طبیعی جلوه بدهم و هیجانم را کنترل کنم! حال و احوالی می‌کنیم و می‌روم سراغ اصل مطلب:«بابا من دو روز دیگه اعزامم...» تا این جمله را می‌شنود، اصرار کردنش شروع می‌شود که بروم سمنان و یک دل سیر ببینمشان. هرچه اصرار کرد، به خرجم نرفت. تصمیمم را گرفته بودم. بابا می‌گفت اگر نیایی، من می‌آیم! گفتم بیا و بزرگی کن تا به همین تماس تلفنی اکتفا کنیم. گفت می‌خواهی بروی یک کشور دیگر؛ یک ماه و نیم هم که نمی‌بینمت، دلم طاقت نمی‌آورد، باید قبل رفتن ببینمت... ۶۱ 📔