همراه شهدا🇮🇷
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_شصتُ_پنج ... خوشحالم. من ماههاست که به انتظار
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_شصتُ_شش
صبح، صبحانه را خوردهنخورده آماده رفتن میشویم. بابا میخواهد به سمنان برگردد. رنگ سرخِ چشمهایش گواهی میدهد که شب را آسان نگذرانده است. دم رفتن، بابا تا خواست دستهایش باز کند و در آغوشم بگیرد، نگاهش افتاد به فاطمه و عمو. شاید مراعات حالشان را کرد که دلآشوب نشوند. روبوسی کردیم و مرا در آغوشش گرفت اما زود دامان خداحافظی را چید و مختصرش کرد. حس میکردم که دوست دارد این وداع و این در آغوش کشیدن، ساعتها طول بکشد... دستم را بوسید. آب شدم از خجالت. دستهایش را گرفتم. گرم بود. بوسیدمشان....
۶۶
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
#همراه_شهدا
🥀خط امام این بود ...
✨درواقع در مکتب خمینی شهید نشوی میمیری
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
💢 زیـارتنامهشهــــــداء 💢
❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹
کاشمیشـدهمچوشهداخاکیباشیم
شهدا نگاهی...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#همراه_شهدا
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یااباصالحَ المَهدی
یاخلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته
#همراه_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند آیه #قرآن بخونیم
سوره انفال آیه ۴۶
#همراه_شهدا
🥀🥀🌾🥀🥀🌾🥀🥀🌾
✔️تفسیر آيه ٤٨ سوره انفال: مشركان و منافقان و وسوسههاى شيطانى:
🔹 در اينجا صحنۀ ديگرى از جنگ بدر ترسيم شده است. نخست مىگويد: «و در آن روز شيطان اعمال آنها را در برابرشان آرايش و زينت داد» تا به كردههاى خود خوشبين و دلگرم و اميدوار باشند (وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ). تزيين و آرايش شيطان اين چنين است كه از طريق تحريك شهوات و هوسها و صفات زشت و ناپسند انسان چهرۀ عملش را در نظرش آن چنان جلوه مىدهد كه سخت مجذوب آن مىشود.
🔹«و به آنها چنين مىفهماند كه (با داشتن اين همه نفرات و ساز و برگ جنگى) هيچ كس از مردم امروز بر شما غالب نخواهد شد» و شما ارتشى شكست ناپذيريد (وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النّاسِ).
🔹 به علاوه «من نيز همسايۀ شما و در كنار شما هستم» و همچون يك همسايۀ وفادار و دلسوز به موقع لزوم از هيچ گونه حمايتى دريغ ندارم (وَ إِنِّي جارٌ لَكُمْ).
🔹 «امّا به هنگامى كه دو لشكر با هم درآويختند (و فرشتگان به حمايت لشكر توحيد برخاستند نيروى ايمان و پايمردى مسلمانان را مشاهده كرد) به عقب باز گشت و صدا زد من از شما [ مشركان]بيزارم» (فَلَمّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ).
🔹 و براى اين عقبگرد وحشتناك خويش دو دليل آورد: نخست اين كه: «گفت: من چيزى مىبينم كه شما نمىبينيد» (إِنِّي أَرى ما لا تَرَوْنَ). من به خوبى آثار پيروزى را در چهرههاى مسلمانان با ايمان مىنگرم، و آثار حمايت الهى و يارى فرشتگان را در آنها مشاهده مىكنم.
🔹 ديگر اين كه: «من از مجازات دردناك پروردگار در اين صحنه مىترسم» و آن را به خوبى نزديك مىبينم» (إِنِّي أَخافُ اللّهَ).
🔹 مجازات خداوند هم چيز سادهاى نيست كه بتوان در برابرش مقاومت كرد بلكه «كيفر خداوند شديد و سخت است» (وَ اللّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ).
📚برگزیده تفسیر نمونه
#همراه_شهدا
✅ شهیـــدی ڪــه ســــر مـــــزار خــــودش فاتحــــه میخــوانــــد ..🇮🇷🌹🏴.
رفت ڪنار یڪ قبر خالی نشست و فاتحه خواند . همیشه برای شهدای آینده فاتحه میخواند .
من هم ڪنارش نشستم و برای شهیدی ڪه قرار بود در آینده توی قبر دفن شود ، فاتحه خواندم .
پرسید : «میدانی این قبر مال ڪیه؟»
گفتم : «نه ! این قبر ڪه هنوز خالی است .»
نگاهم ڪرد و گفت : «اگه خدا قسمت ڪنه ، اینجا قبر من میشه .»
...تعداد زیادی از شهدای والفجر 8 را برای خاڪسپاری به گلزار شهدا آوردند .
شهدا را ڪه دفن کردند ، یاد حرف آن روزش افتادم .
توی همان قبری دفن شده بود ڪه قبلا گفته بود ...
🌹سردار شهیدحمیدرضا_جعفرزادهپور ، جانشین تیپ تخریب لشکر 41 ثارالله (ع)🌱
#همراه_شهدا.
@Hamrahe_Shohada
🌷🍃آمدم بگویم:
نیستید که ببینید قایق نفس ما
چطور به گل نشسته
اما یادم آمد
هستید و میبینید
این در گل ماندن را
پس به رسم خلوص و مردانگیتان
نجاتمان دهید از دنیا زدگی
صبح و عاقبتمون شهدایی 🕊
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
قال الامامالجواد (علیه السلام): «لو سکت الجاهل ما اختلف الناس»
امام جواد (علیه السلام) فرمود: اگر جاهل ساکت میشد مردم دچار اختلاف نمیشدند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- بحارالانوار، ج75،ص 81
سالروز شهادت امام جواد علیه السلام تسلیت باد
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
763_44170182896621.mp3
2.92M
🎵 اگه از خاک حجره سر برنداشتی آقا ....💔
🎵 خداروشکر که دیگه خواهر نداشتی ....💔😭
🎤 کربلایی #حسن_عطایی
🏴 #شهادت_امام_جواد (ع)◼️
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
سید بگو چمرانی بزنند!!☄☄☄
در عملیات والفجر
مقدماتی (قسمت اول)
به همراه سایر همرزمان در
واحد خمپاره لشگر 31 عاشورا
بودم مسئول
واحدمان شهید
عالشی بود
مسئول قبضه خمپاره 120
هم برادر سید صبح الدین
نجیبی
ما چهار نفر بسیمچی بودیم
نوبتی یکی مون با دیدبان
جهت گرا دادن به جلو خط مقدم
میرفت
بدون تعارف همه بچه ها
می گفتند سید توبرو
چون پشت بیسیم خیلی با
هیجان و باروحیه گرا میدی
(بقول امروزیا بمب انرژی)☺️
و ما پشت قبضه هم خوشحال
می شیم هم روحیه میگیرم
طوری پشت بیسیم حرف
میزنی انگار ما گلوله های
شلیک شده و حلاکت
دشمن را مشاهده میکنیم
این بود که بیشتر اوقات
من به همراه دیدبانی
که از لشگر محمد رسول الله
به ما پیوسته بود به محل دیدبانی
میرفتیم شنیده بودیم این برادر دیدبان از همرزمان شهید چمران است
موقع رفتن بیسما میدادم به ایشان
و خودم کیسه را از کمپوت و کنسرو
پر میکردم
در مسیر رزمندگانی که در خط مقدم
بودن میدادم و گاها هم مجروهانی که
در رملها افتاده بودن و امکان حمل آنها وجود نداشت در کنارشان
کنسرو و جیره خشک میزاشتم
راوی:
🖌سید اخلاص موسوی
ادامه دارد....
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
سید بگو چمرانی بزنند
عملیات والفجر مقداماتی
قسمت دوم
دشمن با تمام توان منطقه را گلوله
باران میکرد
حتی با بالگردهایشان
میامدن بعد از تمام شدن موشک شان
شروع میکردن با مسلسل بالگرد
رزمندگان را برگبار می بستن
یک روز وقتی با برادر دیدبان
داشتیم به محل دیدبانی میرفتیم
هنگام عبور از بین رزمندگان
با شهید و مجروح شدن خیلی از
همرزمان مان. مواجه شدیم
و دوباره چند تا بالگرد دشمن ِ
شروع کردن به موشک زدن
این برادردیدبان فریاد زد
آرپی جی ندارین؟
چند تا آرپی جی زن
گفتن داریم ولی برا چی میخوای برادر؟
گفت زود باشین
چندتا کیسه پراز ماسه کنید
و روی هم بگزارید
سریع شروع کردیم به
کمک رزمندگان در زیر آتش دشمن
چندتا کیسه پر کردیم
دیدبان گفت کیسه ها را روی هم بچنیدی مثل یه سکو باشه
همه در تعجب بودیم !!
بعد با آرپی جی رفت روی سکو که تغریبا به ارتفاع دو متر بود
گفت به این میگن تکنیک چمرانی
و شروع کرد شلیک بسمت
بالگردها و خلاصه بعد چند
شلیک یکی از موشک ها به
بالگرد اصابت کرد و منهدم شد
تکبیر رزمندگان بلند شد
و دیگر تاچند روز خبری از بالگرد های
دشمن نبود
و حرکت کردیم بسمت محل
دیدبانی برای رصد محل تجمع
نیروهای دشمن و
گلوله بارانشان توسط خمپاره
راوی:
ادامه دارد .....
🖌سید اخلاص موسوی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
سید بگو چمرانی بزنند عملیات والفجر مقداماتی قسمت دوم دشمن با تمام توان منطقه را گلوله باران میکر
قسمت سوم
سید بگو چمرانی بزنن!!☄☄☄
وقتی رسیدیم به تپه رملی
تورمل ها یه چاله کندیم
برادر دیدبان که
فک کنم اسمش محمد بود
شروع کرد با قطب نما به
محاسبه
دشمن جلوی چشم مان بود نیاز به
دوربین نبود
مثل مورو ملخ موج میزدن با تمام
امکانات جنگی
محمد به من گفت سریع به این
مختصات بگو چند تا گلوله
فسفری همان دود زا منظورمه بزنن تا اگر درست بود
گرا را ثبت کنیم
هرچه کردیم گلوله ها به مقصد نرسید
یعنی بردشان به فاصله
چهل پنجاه متر از بعثی ها می خورد
تا اینکه محمد
گفت سید بگو
🍂🍃چمرانی بزنند
منهم پشت بیسیم گفتم
برادر نجیبی چمرانی بزنید
برادر نجیبی به زبان آذری
به من گفت
😊سنی موج توتوب قارداش 😔
چمرانی دای ندی ؟
تورا موج گرفته برادر چمرانی دیگه
چیه؟
به محمد گفتنم میگن چمرانی چیه؟
محمد گفت بابا مگه ندیدی
چجوری موشک آرپی جی را
شلیک کردم
گفتم خب
مگه میشه قبضه خمپاره 120
را روی سکوی 2متری گذاشت
گفت
بگو چند تا گونی زیر قنداق
قبضه بزارن
تا زاویه افقی تری پیداکند
اینجوری بردش بیشتره میشه
منهم این پیام را رساندم
بعد یک ربع پای قبضه
گفتن آماده ایم
محمد فسفری(دودزا) درخواست کرد
باورتون میشه گلوله خورد درست
وسط نیروهای دشمن
همین که متوجه شدیم
محمد گفت این گرا ثبت ِو هرچه
گلوله امکان داره بریزن
شاید بمدت یک ساعت
تمام منطقه دشمن و نیروهایشان
را زیر آتیش گرفتیم
اول چند تا بسمت ما با تیر مستقیم
شلیک کردن
ولی آتش ما امانشان را بریده
بود و پشت سر هم
آمبولانس هایشان در
رفت آمد بود
آن روز تا غروب بچه های
مستقر در خط مقدم یه
نفس راهت کشیدن
و ما هم با تاریک شدن هوا به
پشت خط که تغریبا حدود سه چهار کیلومتر با خط فاصله داشت
به واحد خمپاره برگشتیم
اینهم از تکنیک های چریکی شهید
چمران که شاگردانش
آموخته بودن
روح پر فتوح همه شهدا شاد
الخصوص شهید مصطفی چمران
وشهید
عالشی مسئول واحد خمپاره لشگر عاشورا
وهمه شهدای والفجر مقدماتی
#کربلای_فکه
راوی:
🖌 سید اخلاص موسوی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فلسفه_پلاک ...
پ" پله🍃
ل" لیاقت🍃
ا" انسانیت🍃
و "ک" کمال را 🍃
جز در میعاد گاه ســـــرخ
"شهـــــادت" کجا میتوان یافت...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
غدیر تو راهه ، اما
عدهای ترجیح میدن ؛
چله مُحَرَّمیه بگیرن و
به استقبالِ محرم برن ..
فَأَینَ تَذهَبُون؟!
#غدیررودریاببچهشیعه !
#همراه_شهدا
قبل از روز شماری برایِ محرم ؛ برای
غدیر روز شماری کنید ! غدیر و دستِ
بالا رفتهۍ آقا امیرالمومنین رو جدی
نگرفتن کھ سرِ اباعبداللهالحُسین ؏ ؛
رفت بالای نیزهها ..❕
#همراه_شهدا
اسمش قدرت الله بود ، سنی نداشت . نصف صورتش سوخته بود ، خیلی گوشه گیر بود و از جمع فاصله می گرفت . همه اش تسبیح دستش بود و ذکر می گفت.
بچه ها به من گفتند : فلانی برو بیارش تو جمع خودمان.
شب عملیات کربلای 5 گفتم : قدرت الله خدا وکیلی تو چی داری می گی این قدر تسبیح دست گرفتی پچ پچ می کنی؟
گفت : هیچی !
قسمش دادم به قرآن که چی داری می گی؟
گفت : دارم می گم "السلام علیک یا ابا عبدالله" . می خوام این قدر این ذکر را بگم که برام ملکه بشه . دم رفتن یک بار بتونم به ارباب راحت سلام بدم.
در عملیات کربلای پنج مرحله سوم، قدرت الله را اصلا ندیده بودم،
توی یک لحظه دیدم سرخاک ریز نشسته.
لحظه ای که من نگاهم بهش افتاد لحظه ای بود که تیر خورد و افتاد سر سنگر.
دویدیم بالای سنگر و یقه اش را گرفتیم کشیدم پایین.
تیر خورده بود و درد داشت ، ولی داشت می خندید. لبخند میزد .
بغض کردیم که قدرت الله چی شده.
سرش را بالا آورد و گفت : "السلام علیک یا ابا عبدالله" و سرش افتاد...
🍃#شهیدقدرتاللهحسینزاده
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
YaJavadolaemmeh-BaniFatemeh.mp3
4.26M
🎤 نوای کربلایی سیدمجید بنی فاطمه
✅ ویژه #شهادت_امام_جواد
📍 #امام_جواد #امام_زمان
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada