. 📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_صدوسیُ_هفت آموزش‌های تیراندازی که به خاطر درگیری‌ها موقتا تعطیل شده بود، دوباره راه افتاده. نیروهای نبل و الزهراء و نیروهای عراقی با اشتیاق، نکات تیراندازی را گوش می‌دهند، عمل می‌کنند و یاد می‌گیرند. امروز رحیم هم با ما همراه شده. با بچه‌های عراقی روی ارتفاع، تمرین تیراندازی می‌کنیم. توپخانه سوری‌ها کنارمان مستقر شده و خان‌طومان را می‌زند؛ چون احتمال می‌رود که دشمن بخواهد خان‌طومان را بگیرد. نمی‌دانم چه شد که یکی از قبضه‌های توپ منفجر شد. انفجار آن‌قدر شدید بود که توجه همه را جلب کرد. قبضه‌های توپ توی یک مزرعه قرار داشتند و علف‌ها و باقی‌مانده‌ی کشت، تا ارتفاع نیم‌تر، زمین را پوشانده بود. آتش افتاد به جان علف‌های خشک. از دور می‌دیدیم که کسانی دارند روی علف‌ها خاک می‌ریزند تا آتش را خاموش کنند. به رحیم گفتم، بروم کمک‌شان؟ رو تُرُش کرد که لازم نکرده، خطرناک است! تا این را گفت، دوباره صدای انفجار مهیبی پیچید توی دشت و آن‌ها که مشغول خاموش کردن آتش بودند، پا به فرار گذاشتند. باز به رحیم گفتم بروم پایین؟ رحیم گفت آن‌ها فرار کردند، تو می‌خواهی بروی؟! گفتم آتش دارد پیش‌روی می‌کند، می‌رسد به مهمات و باز انفجار رخ می‌دهد؛ باید مهمات را از جلوی آتش بردارم. رحیم گفت اگر رفتی و یک قبضه توپ دیگر منفجر شد چه؟ آخر تو با این بدن لاغرت می‌خواهی بروی صندوق مهمات جابجا کنی؟ لازم نکرده! به جبر نگهم داشت. حرف‌هایش هنوز تمام نشده بود که انفجار سوم هم رخ داد. رحیم نگاهم کرد که بفرما! کار خدا بود که آتش اندک‌اندک خاموش شد. از میدان تیر که برمی‌گردیم، نگران سیبل‌هایی هستم که در منطقه بلاس مانده‌اند؛ برای سیبل‌ها از بیت‌المال هزینه شده. به رحیم می‌گویم کارمان که تمام شد، سیبل‌ها را ببریم، این‌جا از بین می‌روند. رحیم نگاهم کرد که یعنی حالا وسط این درگیری‌ها آوردن سیبل‌ها چه صیغه‌ای است! من اما می‌خواستم آن‌چه را که تحویل گرفته‌ام، درست تحویل بدهم؛ بیت‌المال مسلمین، زیان را برنمی‌تابد... ... ۱۳۷ #ادامه_دارد #یادشهداباصلوات 📔#راستی_دردهایم_کو #همراه_شهدا

✍ #بخشی_از_وصیت_نامه_شهید_هیبت_الله_الماسی 🌷 #خدایا در این دم آخر با تو عهد میبندم که در راه و برای رضای تو گام بردارم و از همه چیز خود میگذرم زیرا که بنده چیزی ندارم و هر چه هست همه از تو است…. از شما عاجزانه خواهانم که به #وصایای_شهدا عمل کنید که حرف و سخن همه شهدا یکی است و آن دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی است. با توجه به معرفت و شناخت و #احساس_مسؤولیت و وظیفه ای که داشتم #آگاهانه به جبهه رفته ام و برای دفاع از حریم اسلام و نجات محرومان قدم در این راه گذاشته ام یار و یاور امام باشید و گول نیرنگ دشمن را نخورید و مانند #خوارج_نهروان رهبر عزیز را تنها نگذارید از شما عاجزانه میخواهم مرا ببخشید و اما ای خواهران خطاب به شما میگویم: #حجاب، #حجاب_حجاب را رعایت کنید و ای کسانی که پشت میزها نشسته اید به کارهای مردم رسیدگی کنید که اگر کوتاهی کنید در #روز_قیامت از شما سؤال خواهد شد.🌷 #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

🌹شهید سید مرتضی آوینے: برای تحصیل رضای خدا یك روز باید راه رفت، روز دیگر باید جنگید، و چه بسا كه روز سوم باید #نانوایی كرد. برای من هیچ تردیدی وجود ندارد كه این نانوایی در محضر خدا بهای جنگیدن دارد... #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

دانش آموز بسیجی شهید یعقوب زنگانه🌷 ولادت : ۱ آبان ۱۳۴۱ ، محله جنگلده یگان : سپاه - لشکر ویژه ۲۵ کربلا رسته : تک تیرانداز_ شهادت : ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱_ جُفیر - عملیات اِلی بیت المقدس 🔹فرازهایی از وصیت نامه : این حقیر بنده گنه کار خدا که ملتمس دعاست وصیت می کنم که هرگز از قرآن جدا نشوید و در آن بیندیشید و دستورات کلی زندگی خویش را بیابید. 🔹عکسی از آخرین اعزام شهید زنگانه_اردیبهشت ۱۳۶۱_استان گلستان #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

سَلامـ برشهیدۍڪھ قلبَمـ رابۍهیچ دیدارے سرشار از ؏شق ڪرد..«Ｃ᭄‌» #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

اقای حاج قاسم.... پهلوان قاسم نامدارما‌...💔 شفاعت ما یادت نره رفیق ... که این حاج قاسم شفاعت کند شفاعت ز روز قیامت کند .. 🎙نوای حاج صادق آهنگران #جانفدا #سلام_برشهدا #یادشهداباصلوات🥀 #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

💫بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💫

اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یااباصالحَ المَهدی یاخلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولای ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

چندآیه#قرآن بخونیم #همراه_شهدا

🌹🍃 حاج حسین اسداللهی روز دوم فروردین سال ۹۹ پس از تحمل سال‌ها رنج ناشی از صدمات شیمیایی سرانجام به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار شهدای بهشت وردآورد به خاک سپرده شد. 🌹🍃او بسیجی پس از عمری مجاهدت و ایثار در صحنه‌های نبرد دوران جنگ تحمیلی و همچنین جبهه‌های مقابله با داعش در سوریه، دوم فروردین ماه ۱۳۹۹ بر اثر عارضه‌ شیمیایی به یاران شهیدش پیوست. 💥 سوابق و فرمانده لشکر محمد رسول الله 🌹🍃شهید اسداللهی از رزمندگان فعال در دوران جنگ تحمیلی بود که پس از پایان جنگ تحمیلی، سال‌ها در سپاه حضرت محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ مشغول به خدمت بوده و فرماندهی اسبق لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول الله (ص) در کارنامه‌ی مدیریتی ایشان است. 🌹🍃وی همچنین در زمان شکل‌گیری گروهک‌های تکفیری و تروریستی موسوم به داعش، مدت‌های طولانی به عنوان فرمانده در کنار رزمندگان و مدافعان حرم حضرت زینب(س) نقشی اساسی داشت. 💥 فعالیت جهادی 🌹🍃شهید اسداللهی پس از نابودی داعش، در صحنه‌های مختلف خدمت‌رسانی به ملت شریف ایران به‌ویژه در صحنه‌های امدادرسانی به هنگام زلزله‌ی واقع‌شده در غرب کشور و همچنین وقوع سیل در شهرهای شمال و غرب کشور دوشادوش بسیجیان و گروه‌های جهادی، حضوری شبانه‌روزی داشتند. 🌹🍃این فرمانده شهید جلوه بارز تحقق صدور انقلاب اسلامی را صحنه دفاع از سوریه تعریف کرد است و اعتقاد داشت: «حضور فاطمیون به عنوان اولین مدافعین حرم از کشور افغانستان، زینبیون یعنی مدافعین از پاکستان، حیدریون یعنی عراقی‌های مدافع حرم، حزب‌الله و حضور پررنگ ایرانیان نماد بارز صدر و انقلاب اسلامی ایران است.» «اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج» #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

💥 در کنار شهید حاج قاسم سلیمانی 🌹🍃یکی از همرزمانش تعریف میکند: در جنگ سوریه چون من توفیق داشتم روزهای زیادی کنار حاجی باشم یادم هست کاری نبود که حاج قاسم سلیمانی از سردار اسدالهی بخواهد و او نه بیاورد. هر چه بود اطاعت می کرد و برای انجام آن اگر توانش کم بود توان خود را تقویت می کرد 💥زلزله سر پل ذهاب و آق قلا 🌹🍃وقتی در سر پل ذهاب زلزله آمد و نیز در سیل آق قلا سردار حتی گاهی بدون هماهنگی به این منطقه سفر می کرد و شب و روز برای کمک به مردم آسیب دیده تلاش می کرد. با اینکه این حق را داشت تا برای سفرهایش از هواپیما استفاده کند اما حاج حسین با اتوبوس رفت و آمد می کرد مبادا بی خود از پول بیت المال خرج شود. 💥نیامدیم که برگردیم یکی از فرماندهان دفاع مقدس تعریف می کرد وقتی در عملیات مرصاد به گرهی خوردیم حاج حسین را صدا کردم و گفتم باید با گروهانت به فلان نقطه بروی اما بدان اگر قبول کنی ممکن است برگشتی در کار نباشد. شهید اسدالهی می گوید: با نیامده ایم که برگردیم. می رود و کار را به سرانجام می رساند. #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

🦋 🕯 🦋🕯 🌹شهید آقا سید مرتضی آوینی: ما از سوختن نمی ترسیم که پروانه های عاشق نوریم و هر جا که نور ولایت است گـرد آن حلقه می زنیم، پیام ما استقامت است و این همان نوری ست که فراتر از زمان و مکان از خزائن معنوی آیه مبارڪه "فَاستَقِم کَما اُمرت و مَن تابَ معک" بر ما تابیده است و اینچنین ،آینده از آن ماست العاقبة للمتقین✋ ❄️❄️❄️ عکس: لبنان دیروز ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

💌بسمـ رب الشـهدا.......🕊 #شهیـدمدافع‌حرم‌حسن‌غفاری🌼 تاریخ تولد: ۱۳۶۱/۰۶/۲۵ محل تولد: ری تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۴/۰۱ محل شهادت: درعا_سوریه وضعیت تأهل: متأهل_داراے‌دوفرزند محل مزارشهید: بهشت زهرا(سلام‌الله‌علیها) #فـرازے‌ازوصیتنـامه‌شهیـد👇🌹🍃 ✍...خدای من در این لحظه که من تمام حرف‌هایم را به روی کاغذ می‌آورم،تنها فقط خودت میدانی که چه شور و غوغایی برای رسیدن به تودر دلم موج می‌زند. دیگر هیچ‌چیز در این دنیا مرا آرام نمی‌کند جز رسیدن به سوی تو و خشنودی تو. خدای من! تو از دل بنده‌هایت آگاه و باخبری، چگونه می‌توانم ساک نشسته و زندگی‌ام را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف ) خون است. آیا می‌توانم چشمانم را به روی این همه جنایت‌ها که بر محبین اهل‌بیت (علیه‌السلام) می‌آورند ببندم. #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

✍ #قسمتی_از_وصیت_نامه_شهید_امیر_عبدالرزاقی 🌷 «ملت رزمنده‌ی ایران، وارث خون #شهیدان هستند و من خودم را جزیى از وراث خون شهیدان مى‌دانم.»🌷 #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

⏯ #استودیویی ویژه #امام_زمان(عج) 🍃توی تقویمای دنیا ببینیم یه روز ا‌ن‌شاء‌الله 🍃زیر یک جمعه نوشته ظهور بقیة الله 🎙 #محمدحسین_حدادیان 👌بسیار دلنشین 💔 #جمعه_های_دلتنگی 🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

تعریف می کرد و می خندید» یه نفر داشت تو خیابون شهرک سیگار می گشید، اون جا سیگار کشیدن ممنوعه. نگه داشتم بهش گفتم یه دقیقه بیا انجا. گفت به تو چه. می خوام بکشم. تو که کوچیکی، خود خرازی رو هم بیاری بازم میکشم. گفتم می کشی؟ گفت آره. هیچ کاری هم نمی تونی بکنی. » می گفت «دلم نیومد بگم من خرازی ام. رفتم یه دور زدم برگشتم. نمی دونم چه طور شد. این دفعه تا منو دید فرار کرد. حتی کفش هاش از پاش در اومد، برنگشت برشون داه. » یادگاران، جلد هفت، کتاب شهید خرازی، ص 41 #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

🎧 داستان صوتی ( مثل شَلَمچه ) ( به یاد شهید سید مجتبی علمدار) ارشد: آقایون... کی بهتون اجازه داده اینجا واستین هِر هِر و کِر کِر کنین ؟! مجید: ببخشید آقا پلیسه نمیدونستیم اینجا پارک ممنوعه 😂 ارشد: هه هه هه ...بانمک،دو روزه از شهرستان اومدین تهران زبون در آوردین واسه ما!! گول هیکل ورزشی این رفیقتونو خوردین که شاخ شدین هان؟!... کُشتیگیری تو؟! سید مجتبی: کوتاه بیا داداش ما نه کشتی گیریم نه با کسی دعوا داریم صداپیشگان: علی حاجی پور- مسعود عباسی - علیرضا جعفری - کامران شریفی -عبدالله نظری - احسان فرامرزی نویسنده و کارگردان: علیرضا عبدی #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

#پنجشنبه_های_شهدایی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم برای همه رفقای کربلایی... #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

شھادت‌خوب‌اسٺ اماتقـــــوا‌بھتـر‌اسٺ تقوایی‌که‌در‌قلب‌است و‌در‌رفتار‌بروز‌میکند🌤』 #شهید‌روح‌الله‌قربانیا #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada

🌴 وقتی که شهید آوینی از شنیدن صدای «هل من ناصر» امام حسین (ع) در همه ادوار تاریخ از سوی عاشقان می گوید! #همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada