eitaa logo
حرم شناسی
1.2هزار دنبال‌کننده
19 عکس
13 ویدیو
1 فایل
آشنایی با قسمتهای مختلف حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخگو 🔰 @Pasokhgoo_khdem تبلیغات ممنوع⛔
مشاهده در ایتا
دانلود
✅‌ آیا می دانید کتیبه های بالای ضریح مطهر چه اشعاری نوشته شده و سروده آن چه کسی است ؟ بالای ضریح مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها کتیبه هایی از اشعار روی صفحه ای که از طلا در دو ردیف با خط نستعلیق نوشته شده است . این اشعار زیبای اطراف ضریح که سروده سید محمدرضا شیخ و آقای خادم هستند . 🔅 یا رب این خلد برین یا حبه الماواستی یا همایون بارگاه بضعه موسی استی فاطمه اخت الرضا سلطان دین از روی قدر خاک درگاهش جواهر سرمه حوارستی خواندمش عرش معظم بانگ زد بر من خرد کاین خطاگفتی بر آن افزودی و زین کاستی ملجا اهل زمان و شافع یوم المعاد خواهر سلطان دین و ثانی زهراستی مرقد نورانیش گویا ریاض جنت است تربت پاکش ز مشک و عنبر ساراستی باد یا رب شادمان در دهر شاه دین پناه تا بعالم این همان بارگه بر جاستی حق ام و اب اگر مانع نبودی گفتمی آدمت خادم ز جان و خادمه حواستی مضجع پاکان دین و مهبط روح الامین مکمن اهل یقین و مدفن احیاستی عرصه قم از ید فرعونیان اندر امان چون محل امن و ماوای عصا موسی استی از علو شان او من شمه ای کردم بیان ایکه شان و قدرت از هفت آسمان اعلاستی هر که بگذارد قدم در آستان صحن او گو منه پا بی ادب کاین سینه سیناستی شد بعهد ناصرالدین شاه شاه جم خدم این بنا اتمام کز عرش علا اعلاستی خادمان در گهش برسروران خود سرودند در حجاب از حاجبانش بوعلی سیناستی این مهین بانو که در برج شرافت اختریست نسل پاک زاده انسیه الحوارستی هر فریدون شوکتی و هرسلیمان حشمتی بر درش چون سائلان در روز و شب درواستی حضرت ناطق بحق صادق چنین فرموده اند در جزای زائر وی جنه الماواستی باکی از محشر و بیم از نشر نبود هر کرا در جوار حضرت تو مدفن و ماواستی مدحتت را می نشاید کرد در دفتر بیان مهرو مه مشغول ذکر خطبه غراستی مهر و مه بر آستان عرش بنیان درش چون کنیز و چون غلامان حبش در واستی هر چه جز نور خدا خوانم و را باشد خطا غیر مدحش هرچه گویم سربسر بیجاستی کرد معماری این جنت سرا پیک خلیل موضع رجلین او تا حالیا بر جاستی لوحش الله مرحبا زین بارگاه با شکوه کز شرف برتر ازین نه گنبد میناستی حبذا زین آستان آسمان رفعت کزو هم ید موسی عیان هم آیت عیساستی گرچه زیر معصیت وا مانده خدام درت از خجالت شرمساراز دیده طوفان زاستی چون تو خاتونی بما کی باک از عصیان بود کز مکافات خطیئاتم کجا پرواستی گو بیابد تا ببیند این همایون بارگاه آنکه منکر بر وجود جنت دنیی استی کفش داران درش رابرکی و جم افسری است خادمش روح الامین در عالم بالاستی چون بدیدی این بنارا عقل گفتی کاسمان صورتی از زیر دارد آنچه دربالاستی گفتم این طور است کز نورجلال کردگار کرده پرآفاق را و بس خوش وزیباستی هاتف غیبم بگوش هوش در داد این ندا این نه طور است و نه سینا مسجداقصی استی زمره کروبیان و جمله روحانیان از پی خدمت همه بر پا و جا بر جاستی ای مهین بانو کاخ عصمت ای مایه وجود ایکه خاک درگهت رشک دم عیسی استی ازپی تاریخ این بنیاد خادم زد رقم جنت عدن این بنا یا بزم او ادنی استی 🌸