رفقا مادری سیلی خورد پسری پیر شد مردی سر افکنده شد.... برای اینکه #من‌و‌تو این اسلام رو داشته باشیم... این انقلاب اسلامی باشه... میدونی اصلا برای چی؟؟؟ برای اینکه منو تو #گناه نکنیم...

اخه با هر گناه یک سیلیه ....

جریان سیلی هم بهت گفتم دیگه حواست باشه... صورت خانم به حدکافی قرمز شده منو تو قرمز ترش نکنیم....

آقا میگن روضه رو یا گوش نکن یا اگه توانشو داری اشکشو داری گوش کن که حق اون روضه رو ادا کنی .. وگرنه قساوت قلب میگیری .. مواظب قلبت باش ..💔

و در اخر ببخشید طولانی شد شرمنده ولی تا جایی که تونستم و توان داشتم گفتم... حلال کنین دیگه... مراقب دلاتون باشین گاراج شیطون نشه یک وقت...

ببین طول و تفسیر چرا بدم هوم؟! کلِ غمِ شهادتِ مادر ، کلِ روضه تو یه کلمه خلاصه ست.. ( کلمینی ) 💔 فاطمه جان من علی هستم.. با من چرا حرف نمیزنی‌.. حرف بزن با من ای همه آرزوی علی .. مادر چشماشون باز میشه به چشمای مولا.. و حیدر کرار و صدیقه ی کبری هردو اشک میریزند .. داریم از این عاشق تر؟؟ بیشتر از اونا عاشقی بلدی؟!

حیدر قراره بعد تو تنهای تنهاتر بشه.. قراره تو خونه ی خودشم تنها بشه زهرا جان.. بانو میشه نرید؟! میشه امیرالمومنین رو تنها نذارید؟ آخه مولا.. آخه مولا بعد شما با کی حرف بزنه با کی درد و دل کنه؟؟

شکسته حیدر .. رد طناب مونده هنوز رو دستِ حیدر .. غریب شد حیدر .. دل‌خسته حیدر .. با چادرت زخم سرش رو قراره ببنده مولامون .. وای از مدینه .. غصه ی کوچه شده بود نصیب حیدر ..

مادر میشه نری؟! بعد تو حسن چه کنه؟! تو کوچه همه چیو دیده آقامون .. اما لب از لب باز نکرد .. نگفت چی شد و چی گذشت .. فقط آقامون از بچگی موهاشون سفید شد .. شایدم صدای در شد بغض همیشگی شون .. بهشتم حسن 💔..

حرفای مادر دختری اون شبا بین شما و بی بی زینب رد و بدل شد.. مادر قبل رفتن به دختر سفارش میکنه .. مواظب پدر و برادرات باش .. مواظب حسنم و جگر سوختش باش .. برا حسینم تو کربلا ستون باشی دخترم .. بابا علی قراره غریب تر بشه .. مواظبش باش .. کفنم هم اونجاست دخترکم..

مادر که بره .. خونه از هم میپاشه .. علی نجف .. حسن بقیع ‌.. حسین کربلا .. زینب شام .. حالا یه گریز ریزی بزنم این وسط؟! آقا وای از شام !!!

باز باران دانه دانه حیدرانه .. آه از غسل شبانه .. پشتِ تابوتی روانه ..💔 یه صلوات بفرست مومن :)