eitaa logo
🇮🇷 حیات حکیمانه 🇮🇷
971 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
20 فایل
.‌‌..وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ رهبر انقلاب: زندگی پیامبر اکرم -زندگی برای خدا، در راه خدا و وقف گسترش تعالیم الهی- و شخصیّت یکتا و بی‌نظیر آن بزرگوار برای همه‌ی دوران تاریخ اسلام، یک نمونه و درس و یک الگوی همیشگی است؛ «لَکُم فی رسول الله اُسوَةٌ حسنة». با این مجاهدت، تعالیم اسلام در تمام تاریخ پراکنده شد و گسترش پیدا کرد. این تعالیم فقط برای مسلمانها نیست؛ همه‌ی بشریّت از گسترش تعالیم اسلام سود میبرند. ما مسلمانها اگر قدر تعالیم اسلام را بدانیم و به عمق آنها پی ببریم، خواهیم توانست یک دنیای نو، منطبق بر خواستهای حقیقی و فطری انسان به وجود بیاوریم.
خلاصه ای است از سیره رسول اکرم صلی الله تنفر از بیکاری و بطالت از بیکاری و بطالت متنفر بود، می گفت: «خدایا!از کسالت و بی نشاطی، از سستی و تنبلی و از عجز و زبونی به تو پناه می برم.» (1) مسلمانان را به کار کردن تشویق می کرد و می گفت: «عبادت هفتاد جزء دارد و بهترین جزء آن کسب حلال است.» (2) امانت پیش از بعثت برای خدیجه سلام الله - که بعد به همسری اش درآمد - یک سفر تجارتی به شام انجام داد.در آن سفر بیش از پیش لیاقت و استعداد و امانت و درستکاری اش روشن شد.او در میان مردم آنچنان به درستی شهره شده بود که لقب «محمد امین » یافته بود.امانتها را به او می سپردند.پس از بعثت نیز قریش با همه دشمنی ای که با او پیدا کردند، باز هم امانتهای خود را به او می سپردند، از همین رو پس از هجرت به مدینه، علی(علیه السلام)را چند روزی بعد از خود باقی گذاشت که امانتها را به صاحبان اصلی برساند. مبارزه با ظلم در دوران جاهلیت با گروهی که آنها نیز از ظلم و ستم رنج می بردند برای دفاع از مظلومان و مقاومت در برابر ستمگران همپیمان شد.این پیمان در خانه عبد الله بن جدعان از شخصیتهای مهم مکه بسته شد و به نام «حلف الفضول » نامیده شد. بعدها در دوره رسالت از آن پیمان یاد می کرد و می گفت حاضر نیستم آن پیمان بشکند و اکنون نیز حاضرم در چنین پیمانی شرکت کنم. 1.محجة البیضاء، ج 6/ص 44. 2.وسائل، ج 12/ص 16.
نظافت و بوی خوش به نظافت و بوی خوش علاقه شدید داشت، هم خودش رعایت می کرد و هم به دیگران دستور می داد.به یاران و پیروان خود تاکید می نمود که تن و خانه خویش را پاکیزه و خوشبو نگه دارند.بخصوص روزهای جمعه وادارشان می کرد غسل کنند و خود را معطر سازند که بوی بد از آنها استشمام نشود، آنگاه در نماز جمعه حضور یابند. برخورد و معاشرت در معاشرت با مردم، مهربان و گشاده رو بود.در سلام به همه حتی کودکان و بردگان پیشی می گرفت.پای خود را جلو هیچ کس دراز نمی کرد و در حضور کسی تکیه نمی نمود.غالبا دو زانو می نشست.در مجالس، دایره وار می نشست تا مجلس، بالا و پایینی نداشته باشد و همه جایگاه مساوی داشته باشند.از اصحابش تفقد می کرد، اگر سه روز یکی از اصحاب را نمی دید سراغش را می گرفت، اگر مریض بود عیادت می کرد و اگر گرفتاری داشت کمکش می نمود.در مجالس، تنها به یک فرد نگاه نمی کرد و یک فرد را طرف خطاب قرار نمی داد، بلکه نگاههای خود را در میان جمع تقسیم می کرد.از اینکه بنشیند و دیگران خدمت کنند تنفر داشت، از جا برمی خاست و در کارها شرکت می کرد.می گفت: «خداوند کراهت دارد که بنده را ببیند که برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل شده است.» (1) ۱.وسائل، ج 12/ص 97
نرمی در عین صلابت در مسائل فردی و شخصی و آنچه مربوط به شخص خودش بود نرم و ملایم و باگذشت بود، گذشتهای بزرگ و تاریخی اش یکی از علل پیشرفتش بود، اما در مسائل اصولی و عمومی، آنجا که حریم قانون بود، سختی و صلابت نشان می داد و دیگر جای گذشت نمی دانست.پس از فتح مکه و پیروزی بر قریش، تمام بدیهایی که قریش در طول بیست سال نسبت به خود او مرتکب شده بود نادیده گرفت و همه را یکجا بخشید، توبه قاتل عموی محبوبش حمزه را پذیرفت، اما در همان فتح مکه، زنی از بنی مخزوم مرتکب سرقت شده بود و جرمش محرز گردید، خاندان آن زن که از اشراف قریش بودند و اجرای حد سرقت را توهینی به خود تلقی می کردند سخت به تکاپو افتادند که رسول خدا از اجرای حد صرف نظر کند، بعضی از محترمین صحابه را به شفاعت برانگیختند، ولی رنگ رسول خدا از خشم بر افروخته شد و گفت: چه جای شفاعت است؟!مگر قانون خدا را می توان به خاطر افراد تعطیل کرد؟هنگام عصر آن روز در میان جمع سخنرانی کرد و گفت: «اقوام و ملل پیشین از آن جهت سقوط کردند و منقرض شدند که در اجرای قانون خدا تبعیض می کردند، هرگاه یکی از اقویا و زبردستان مرتکب جرم می شد معاف می شد و اگر ضعیف و زیردستی مرتکب می شد مجازات می گشت.سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، در اجرای «عدل » درباره هیچ کس سستی نمی کنم هر چند از نزدیکترین خویشاوندان خودم باشد.»  .کحل البصر/ص 68.