eitaa logo
- مکتب‌مرتضیٰ‌علی🇵🇸 -
1.2هزار دنبال‌کننده
748 عکس
445 ویدیو
2 فایل
‹‍بسم‌‍اللّٰھ‍› ازدو/اردیبھشت‌ماهـ‌/¹⁴⁰¹خادمیم♥️꧇) - حضرت۱۱۰ - - وقف‌شاھ‌نجف :)! یکصدوده‌بار،حیدر ِکرار :))))))) * تیپ ِحیدریون... دژ ِعلی‌ابن‌ابیطالب ! جهتِ تبادلات ؛ @Fatemezahra_Babaei 110 -
مشاهده در ایتا
دانلود
- مکتب‌مرتضیٰ‌علی🇵🇸 -
غریب‌نوازی کنین واسه یتیم امام حسن :))
خدا نیاره تو خونه خاطره‌ی بدی باشه 💔! مقتل میگه ؛ سیدالشهدا که اومد برای وداع به زینبش سفارشِ عبدالله رو کرد . . گفت این پسر غیورِ! بچه‌های امام حسن'علیه‌السلام ' کوچه‌ی بنی هاشم رو هنوز بخاطر دارن !(: حواست به یتیمِ حسن باشه .. .
- مکتب‌مرتضیٰ‌علی🇵🇸 -
آمدم دنیا برایِ دیدنِ روی علی :) ورنه با مردم دنیا چه کاری داشتم ؟
کسم علی‌ست در آن بی‌کسی که می‌گویند ؛ - به عزت و شرف لا اله الا الله :) . .
چه تازه دامادی ؛ به جای ِ نقل دارن بهش سنگ میزنن .! بجای ِ شونه موهاشو چنگ میزنن :))💔🚶🏻‍♂!
- مکتب‌مرتضیٰ‌علی🇵🇸 -
- سکوت ؛ از کوچه شروع می‌شود . . و می‌رسد به گودال ؛ امان از کوچه... وای از گودال!
میدونی درد چیه ؟ اونجایی که مداح وسط روضه میگه .. قاسم با صورت به زمین خورد ، روضه‌ی با صورت زمین خوردن که کم نداشتیم! مادر تو کوچه . . 💔! اباعبدالله زیاد گریه کرد ؛ بلند بلند گریه کرد زنونه گریه کرد کربلا !(: کنار بدن قاسم جوری گریه کرد ؛ که از حال رفت . . بالاسر علی اکبر بلند گریه میکرد ولی . . بریم پیشواز ؟ (: بالا سر عباس ؟ گریه نمی‌کرد! داد میزد صرخ الحسین .. چی میگفت ؟ (: رسیده مادرم ، تورو خدا پاشو بریم حرم .. بخاطر رباب ، بخاطر اشکای دخترم اینجاش آتیش میزنه ! . . پاشو یه کاری کن ببین محاصرھ‌ست حرم !💔
یه خط روضه ؛ ‌. .
علی؛علیست چه اکبر ، چه اصغرش ، اصلاً ز نام نامی تو خوبتر نیامده است . .
hamidreza barghei - chaye rooze.mp3
4.76M
گوش کن دم گرفتھ با گریه ؛ به سرو سینه میزند کتری . .
:) هر کجا مینگرم جسم تو رو می‌بینم . . !
جوانان بنی هاشم که اومدن جسمِ علی رو جمع کردن ! میدونی چی میگم ؟ برنداشتن جمع کردن 💔(:
کاش کوچھ‌های کوفه یك بار دیگر بویِ عدالت و عدل علی رو میگرفت . . (:
- التماس دعایِ فرج -
شود مادر فدایِ آن جمالت ؛ گُلِ ام‌البنین شیرم حلالت (:
- مکتب‌مرتضیٰ‌علی🇵🇸 -
عمود خیمه‌ها که افتاد ؛ صدایِ ناله‌ها که بلند شد دیدن سکینه هی رویِ دستش میزنه با گریه میگه ؛ من مشک
قربونِ اون آقایی که ؛ از شرمندگی به سیدالشهدا گفت ، بدنِ من رو سمت خیمه نبر ((: . . من به سکینه وعده‌ی آب دادم !💔
- داغ اکبر رمق از زانوی من برد ولی بی برادر شدن از داغ پسر سخت‌تر است