دَر جوابِ دوستت دارم، خُدا لَعنت کُند
هر که یادت داده این مَمنون و مِرسی گفتنت:)🥲❤️🩹
تا حالا شده وقتی دراز کشیدی
به سقف نگاه کنی و یهو گونهت خیس بشه؟🙂❤️🔥
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشورهی ما بود، دل آرام جهان شد
در اوّل آسایشمان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادنمان بود خزان شد
زخمی به گل کهنهی ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد
آنگاه همان زخم، همان کورهی کوچک،
شد قلّهی یک آه، مسیر فوران شد
با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد
با خلق ندانیم چهها کرد و چنان شد
ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد
یک حافظ کهنه، دو سه تا عطر، گل سر
رفت و همهی دلخوشیام یک چمدان شد
با هرکه نوشتیم چهها کرد به ما گفت
مصداق همان وای به حال دگران شد🥲❤️🩹
من اهل عشق و عاشقی نبودم،
اما تو از کنار من رد شدی.
"و جانم به دکمه پیراهنت گیر کرد:)"🥲