eitaa logo
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
87 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
220 فایل
ارتباط با مدیر کانال ya110s@
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🌹🏴 عارفی را گفتند: چگونه تنهایی راتحمل میکنی؟ گفت:من همنشین خدایم هستم هروقت خواستم اوبا من سخن بگوید قرآن میخوانم وهرگاه بخواهم من بااو سخن بگویم نماز میخوانم 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توی جنگ هر وقت گره‌ای باز شده، خانم فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» باز کرده. 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
🇮🇷🇮🇷 مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت صد و هشتم فصل نهم من، مهتاب، مین(۱۸) از سومار عازم جنو ب شدیم در مسیر از همدان گذشتیم حتی برای یک ساعت هم در همدان نماندم شرم دیدار با خانواده علی محمدی تمام وجودم را گرفته بود به جنوب رسیدیم اردوگاه شهید محرمی در جاده اهواز خرمشهر و نزدیک کارون همان شب علی آقا پیغام داد همه جلوی ستاد جمع شوند نمی‌دانستیم چه اتفاقی افتاده فقط رادیو خبر می‌داد که عملیاتی به نام بدر در مرداب‌های هور آغاز شده و رزمندگان اسلام با گذر از هور به جاده آسفالته العماره به بصره رسیده‌اند تمام نیروهای تیپ یک جا جمع شدند همه در آن تاریکی همهمه می‌کردند که چه اتفاقی افتاده فرمانده تیپ حاج آقا همدانی جلو افتاد مثل یک تک‌تیرانداز لباس رزم پوشیده بود یک اسلحه کلاش تاشو روی دوشش و در دست دیگرش یک بلندگوی دستی گفت: "بچه‌ها آن جلو در محاصره دشمن‌اند عملیات شکست خورده عراقی‌ها روی پیکر شهدای ما پایکوبی می‌کنند امام فرموده است محسن و صیاد هم باید بروند همه باید برویم خودمان را به قلب سپاه دشمن بزنیم اما این راه، راه بی بازگشت است هر کس بیاید، حتماً شهید می‌شود مجال و فرصت سازماندهی نیست باید به کمک مهدی باکری در لشکر عاشورا برویم امشب شب عاشورای ماست شب عاشورای انصارالحسین هیچ اجباری برای آمدن نیست شب تاریک است و هرکس مختار که برگردد کم‌کم سخنان فرمانده بوی روضه گرفت چشم ها خیس شد حسن ترک زیر یک فانوس کم‌سو گوشه‌ای نشست و جماعت پشت سرش نشستند و زیارت عاشورا خواندند آن شب هر کسی خود را در سال ۶۱ هجری در رکاب امام حسین دید فرمانده تیپ گفته بود هیچ اجباری برای آمدن نیست اما بیشتر بچه ها حاضر شدند حمایل بستند فشنگ و نارنجک و آرپیجی گرفتند از فرمانده تیپ تا یک نیروی بسیجی همه حکم تکور پیدا کردند دوربین تبلیغات هم لحظه‌های ناب گریه و وداع را شکار می‌کرد حسن ترک سوار تویوتا شد فرمانده تیپ از او خواسته بود جلوتر از بقیه به محل درگیری برود اصرار کردم مرا هم با خود ببرد از حادثه مجروحیت او در میدان مین رفاقت ما بسیار عمیق شده بود حرفی نزد پشت تیوتا کیسه خواب را باز کردم خوابیدم ظاهراً به اسکله‌ی رسیدیم باید بقیه مسیر را با قایق می‌رفتیم حسن ترک گفت: "پاشو! باید برگردیم." اسم برگشتن که آمد چشمانم گرد شد: "چرا برگردیم!؟" گفت: "از قرارگاه ابلاغ کردند که انصارالحسین برگردد!" دور و برم را نگاه کردم جائی مثل جزیره مجنون بود پر از نیزار و آبراه محیط نشان می‌داد که کار از کار گذشته و از نیروهای پیاده کمکی کاری برنمی‌آید هر قایقی که به اسکله می‌رسید پر بود از شهید و مجروح نماز صبح را که خواندیم، برگشتیم ◀️ ادامه دارد ... 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ امروز؛ پنج‌شنبه‌ ☀️ ۹ آذر ۱۴۰۲ ☪ ۱۶ جمادی‌الاول ۱۴۴۵ ✝ ۳۰ نوامبر ۲۰۲۳ متعلق به امام مظلوم در حصر صلوات‌الله‌علیه ذکر امروز؛ یکصد مرتبه لَا اِلَهَ اِلَّا اللهُ الملِکُ الحَقُّ المُبِینُ 📆 روزشمار: 🏴 ۱۷ روز تا سالگرد شهادت مظلومانه حضرت صدیقه کبری علیهاالسلام - روایت ۹۵ روز 💐 ۲۵ روز تا میلاد چهارمین پیامبر اولوالعزم حضرت روح‌الله، عیسی‌بن‌مریم علیهماالسلام 🏴 ۲۷ روز تا رحلت حضرت ام‌البنین علیهاالسلام - روز تکریم مادران و همسران شهدا 🔹 ۳۳ روز تا آغاز سال نو میلادی ۲۰۲۴ 💐 ۳۴ روز تا میلاد ام‌الائمه صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام 💐 ۴۴ روز تا میلاد امام محمد باقر علیه‌السلام ۵۷ق •┈┈••✾•🌸مناسبت‌های امروز🌸•✾••┈┈• 📆 مناسبت‌های شمسی 🔹برقراری مجدد حاكميت ايران بر جزاير ابوموسی، تنب بزرگ و كوچك پس از تخلیه آن‌ها توسط انگلیس اشغالگر ۱۳۵۰ ش 🔹روز بزرگداشت "شيخ مفيد"؛ یار صمیمی حجةبن‌الحسن ارواحنافداه و صاحب توقیعات متعدد از آن حضرت. 📆 مناسبت‌های قمری 📆 مناسبت‌های میلادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السّلام علیکَ حین تَقوم ... سلام بر تو! آن‌هنگام که برای احیای عشق قیام خواهی کرد و سلام بر آنان که قیام تو را چشم به راه‌اند ... پهنای کویریم؛ بیا حضرت باران! تا سبز شود بذر وجود همه‌ی ما ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ امام حسن عسکری علیه السلام خطاب به فرزند نازنین خود حضرت مهدی علیه‌السلام: فرزندم؛ گویا می‌بینم آن لحظه‌ای را که نصرت خدا نازل شده و فرجت فرا رسیده است ... 💐 آن روز دوستانت مثل رشته‌ای از مروارید در دو سوی گردنبند، پیرامون تو صف می‌کشند، 💐 انگار صدای دست‌ها را که در کنار حجرالاسود با تو بیعت می‌کنند می‌شنوم... 💐 آن هنگام است که صبح حقیقت می‌دمد، 💐 و شب باطل به پایان می‌رسد، 💐 و خداوند به دستان تو کمر طغیان را در هم می‌شکند، 💐 و راه و رسم ایمان را اعاده می‌کند... 💐 حتی کودک در گهواره آرزو می‌کند که برخیزد و نزد تو بیاید، 💐 حتی وحوش صحرا مایلند که راهی به جوار تو داشته باشند، 💐 دنیا با دستان تو از بهجت و شادمانی به تپش می‌افتد، 💐 و شاخه‌های درخت عزّت با تو خرّم و سرسبز می‌شود، 💐 پایه‌های حق در جایگاه خود مستقر می‌شوند، 💐 و آنها که از دین گریخته‌اند به آشیانه خود باز می‌گردند، 💐 ابرهای پیروزی، سیل‌آسا بر تو می‌بارند، 💐 همه دشمنان هلاک و همه دوستان پیروز می‌شوند، 💐 و در روى زمين هیچ جبّار ستمگر و هیچ منكر ناسپاس و هیچ دشمن كينه‏‌توز و هیچ معاند بدخواهی باقى نخواهد ماند... 📚 کمال‌الدین ج ۲ ص۴۴۹. 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ❀✿❀✿ا ❀✿ا ❀✿ 🌲 روز پنجشنبه به نام حضرت عسکرى علیه السّلام است🌲 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِینَ صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَنَا مَوْلًى لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ وَ هَذَا یَوْمُکَ وَ هُوَ یَوْمُ الْخَمِیسِ وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکَ فِیهِ فَأَحْسِنْ ضِیَافَتِی وَ إِجَارَتِی بِحَقِّ آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. 🌹 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 ❀✿❀✿❀✿ ❀✿❀✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🌹🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیه ۱۸ سوره مائده 🌸 وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَاری نَحْنُ أَبْنَاؤُاْ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُم بِذُنُوبِكُم بَلْ أَنتُم بَشَرٌ مِّمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَن يَشَآءُ وَ يُعَذِّبُ مَن يَشَآءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّماَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَ إِلَيْهِ الْمَصِير ُ 🍀 ترجمه: و یهود و نصارا گفتند: ما پسران خدا ودوستان او هستیم. بگو: پس چرا شما را به گناهانتان عذاب مى ‏كند؟ بلكه شما هم بشری هستید از مخلوقاتی که خدا آفریده است. هر كه را بخواهد مى‏ آمرزد و هر كه را بخواهد عذاب مى ‏كند، وحكومت آسمان ‏ها وزمین و آنچه میان آن دو است از آن خداوند است، و بازگشت به سوى اوست. 🔴 : ابن اسحاق از ابن عباس روایت کند که چند نفر از یهودیان مانند نعمان بن قصی و بحر بن عمرو نزد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آمدند و‌ با وی به سخن گفتن پرداختند. پیامبر هم جواب آنها را می داد سپس آنها را به اسلام دعوت نمود و از عواقب ایمان نیاوردن هشدار داد، آنها گفتند: ای محمد ما را از چه چیز می ترسانی؟ ما کسانی هستیم که پسران خدا می باشیم و از دوستان او هستیم، چنانکه مسیحیان نیز آن را می گفتند که این آیه ۱۸ سوره مائده نازل شد. 🌸 در اين آيه به يكى از ادّعاهاى بى ‌اساس و امتيازات موهومى كه يهود و نصارا داشتند اشاره كرده مى‌ فرماید: « وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصارى نَحْنُ أَبْناؤُ اللّهِ وَ أَحِبّاؤُهُ: و یهود و نصارا گفتند: ما پسران خدا و دوستان او هستیم.» امّا مى ‌دانيم كه قرآن با تمام اين امتيازات موهوم مبارزه مى ‌كند و امتياز هر انسانى را تنها در و و تقوای او مى‌ شمرد، لذا در ادامه آيه براى ابطال اين ادّعا به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید که به آنها چنين بگوید: «قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ: بگو پس چرا شما را به گناهانتان عذاب می کند؟» اين مجازات گناهكاران نشانه آن است كه ادّعاى ارتباط فوق العاده با تا آنجا كه خود را دوستان، بلكه فرزندان خدا مى‌ شماريد، ادّعايى بى ‌اساس و باطل است. 🌸 به علاوه تاريخ شما نشان مى ‌دهد كه گرفتار يک سلسله مجازات ها و كيفرهاى الهى در همين نيز شده ‌ايد و اين دليل ديگرى بر بطلان ادّعاى شماست. سپس براى تأكيد مطلب اضافه مى ‌كند: «بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ: بلکه شما هم بشری هستید از مخلوقاتی که خدا آفریده است.» و اين يک است كه «يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ: هر که را بخواهد می آمرزد و هر که را بخواهد عذاب می کند.» از اين گذشته همه مخلوق خدا هستند و بنده و مملوک او، بنابراين نام فرزند خدا بر كسى گذاشتن منطقى نيست. «وَ لِلّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما: و مالکیت آسمان ها و‌زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداوند است.» و سر انجام هم تمام مخلوقات به سوى او باز مى‌گردند. «وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ: و بازگشت به سوی اوست.» 🔹 پيام های آیه ۱۸ سوره مائده 🔹 ✅ نژادپرستى، امتیازطلبى و حقّ را منحصر در خود و حزب و گروه خود دانستن، است. ✅ هیچ فرد، قوم، نژاد و امّتى، نباید مطمئن به آمرزش باشد، چنانكه نباید از رحمت او مأیوس باشد.
دعای روز پنج شنبه حضرت فاطمةُ(س) ـ فی دُعاءِ یومِ الخَمیسِ ـ : اللّهُمَّ إنّی أسأَلُک الهُدی وَالتُّقی، وَالعَفافَ وَالغِنی، وَالعَمَلَ بِما تُحِبُّ وتَرضی، اللّهُمَّ إنّی أسأَلُک مِن قُوَّتِک لِضَعفِنا، ومِن غِناک لِفَقرِنا وفاقَتِنا، ومِن حِلمِک وعِلمِک لِجَهلِنا. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وأعِنّا عَلی شُکرِک وذِکرِک، وطاعَتِک وعِبادَتِک، بِرَحمَتِک یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . حضرت فاطمةُ(س)ـ در دعای روز پنجشنبه ـ: خداوندا! من خواهان هدایت و تقوا و عفاف و بی نیازی و عمل به آنچه تو دوست داری و راضی هستی، هستم. خداوندا، از توانت، برای ناتوانیمان درخواست می کنم، و از بی نیازی ات برای بینوایی و نیازمان، و از بردباری و دانش تو، برای نادانیمان. خداوندا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و ما را برای سپاسگزاری از تو و یاد تو و طاعت و عبادتت یاری کن؛ به حق رحمت خودتت، ای رحم کننده ترین رحم کنندگان. بحار الأنوار : ج ۹۰ ص ۳۳۹ ح ۴۸ 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگھ‌میخواے"پرواز"ڪنی؛ باید‌دݪ‌بڪنی‌از‌دنیا‌و‌ تعلقاتش . . . یعنی‌جوری‌نشه‌که‌ واسه‌دنیاتب‌کنی‌ یادلت‌وابسته‌اش‌ بشه شه‍داء در‌سجده‌یِ‌آخرِ‌نمازشان این‌دعا‌را‌میخواندند⇊ اللّھم‌أخرِجْنے‌‌حُب‌الدُّنیا‌مِن‌ قُلوبِنا سلام✋ عاقبتمون_شه‍🌹دایی 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی 014.mp3
11.83M
۱۴ 🎤 أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ / ابراهیم ۱۰ قرآن که می‌گوید؛ نمیشود در خدا شک کرد! ✖️پس ریشه‌ی تمام شک‌های آدمیزاد در اثبات خالق عالَم، چیست؟ ➕چرا گاهی شک به سراغ ما می‌آید؟ ➖چگونه از آنها رها شویم؟ 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
🇮🇷🇮🇷 مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت صد و نهم 📒 فصل نهم من، مهتاب، مین(۱۹) مدتی گذشت حالت بلاتکلیفی خسته‌ام کرد رفتم پیش علی‌آقا(چیت‌سازیان) و گفتم: "حالا که شناسایی نداریم، اجازه بده به گردان پیاده بروم" او متوجه بود که بعد از شهادت علی محمدی آرام و قرار ندارم پذیرفت اما شرط کرد که به اطلاعات عملیات برگردم حمید رهبر فرمانده گردان مرا به گروهان یکم فرستاد فرماندهی آن به عهده مظاهر مجیدی بود او هم مسئولیت یکی از دسته‌ها را به من سپرد محیط گردان، محیطی متفاوت با اطلاعات عملیات بود صبح بعد از نماز، صبح‌گاه داشتیم ورزش صبحگاهی بعد صبحانه و آموزش پشت آموزش و مانور پشت مانور شب‌ها هم هنگامه دعا و مناجات و شب زنده داری از لحاظ معنوی، بچه‌های گردان مثل نیروهای اطلاعات عملیات بودند برای خودشان قبر می‌کندند شب‌ها داخل قبر می‌رفتند اصلاً این کار یک فرهنگ شده بود بی هیچ پیرایه و پنهان‌کاری گاهی هم رنگ شوخی می گرفت گاهی داخل چادر اجتماعی یکی را با ملافه سفید کفن پوش می‌کردند دورش حلقه می‌زدند یعنی تو مرده‌ای آنجا صحنه‌های عجیبی اتفاق می‌افتاد گاهی کسی که داخل کفن بود زار زار گریه می‌کرد گویی داخل قبر و برزخ است و گاهی آنقدر می‌خندید که بچه‌ها با مشت و لگد به جانش می‌افتادند بیچاره‌ی دست و پا بسته را تا آنجا که جا داشت می‌زدند حس و حال بچه‌های دور و بر آن فرد کفن‌پوش هم متفاوت بود عده‌ای می‌خندیدند و عده‌ای به یاد قیامت می‌گریستند. • ┈┈••••✾•🇮🇷🌹🇮🇷•✾•••┈┈• 📒 فصل دهم نبرد فاو سال ۶۴ رسید بی‌آنکه بدانیم کی سال تحویل شد فقط پیام نوروزی امام را که تبلیغات گردان میان بچه‌ها توزیع کرد، فهمیدیم که دو سه روز از سال نو گذشته است کم‌کم ذهنم به قدری از بچه‌های اطلاعات عملیات تیپ دور شد که انگار سال‌هاست در گردان پیاده‌ام تنها چیزی که رهایم نمی‌کرد یاد علی محمدی و آن شب مهتابی بود بعد از ۴۰ روز که خبری از عملیات نشد، علی‌آقا سراغم آمد و گفت: "برگرد واحد!" گفتم: "همین جا می‌مانم!" گفت: "با بچه‌های واحد می‌رویم همدان منزل شهید علی محمدی" پای رفتن نداشتم اما علی‌آقا قانعم کرد که بیا و گوشه‌ای بنشین و چیزی نگو وقتی جلوی در خانه علی محمدی رسیدیم، پاهایم سست شد پدرش کفن‌پوش جلوی در ایستاده بود و یقه پیراهن سیاه از کفن بیرون زده بود چشمش که به من افتاد، بلندبلند گریست و گفت: "ای رفیق! علی من چه شد؟! چرا پسرم را نیاوردی؟!" بهت‌زده به زمین خیره شدم درونم غوغا بود می‌خواستم بگویم: "دور از عدالت خدا بود که علی شهید نشود!" می‌خواستم فریاد بزنم: "به خدا تمام وجود من با او در همان میدان مین جا مانده است" می‌خواستم بگویم: "به خدا تنها بودم! و اگر تنها هم نبودم، آوردن پیکر علی از آن معرکه محال بود." رفتیم داخل اطاق نشستیم علی آقا از خصوصیات علی محمدی و نحوه شهادتش آن قدر دلنشین و محزون گفت که خاطره به سمت روضه رفت چراغ ها خاموش شد و تاریک ... موقع خداحافظی پدر علی جلوی در ایستاده و بدرقه‌مان کرد. یاد انگشتر علی افتادم آن را به پدرش دادم گرفت روی چشمش کشید گریه کرد و آرام شد 🔗 ادامه دارد ... 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا