eitaa logo
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
87 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
218 فایل
ارتباط با مدیر کانال ya110s@
مشاهده در ایتا
دانلود
مناطق مین گذاری شده رابر عهده بگیرد. ایشان با عشق و علاقه پذیرفت و در قرارگاه کربلا حاضر شد. قرارداد جدید و فعالیتهای دوباره، مثل همیشه با نیت کسب رضای خدا و انجام وظیفه و نجات دادن جان انسانها. ایشان نفس کشیدن در هوایی را می طلبید که روزی شهدا نفس می کشیدند. قدم زدن، نماز خواندن، اشک ریختن و توسل کردن در این خاک بود کهبه او آرامش میداد. این بار فرمانده گروهی بود که برایپاکسازی مناطق آلوده مرزی آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، و خوزستان تلاش میکردند. مناطقی که هر روز قربانیان زیادی می گرفت. زمین هایی که بر اثر گذشت زمان و دست کاریهای پیشین، پیچیده شده بود و مین هایی که یا در سطح پایین تری از خاک پنهان شده بودند یا قابلیت خنثی سازیخود را از دست داده بودند و مردانی که حتی بعد از جنگ هم می بایست با آنها دست و پنجه نرم می کردند. کار، ایمان و توانایی بالایی می طلبید. با توکل به خدا و عشق، در منطقه حاضر می شد و به جمع آوری و انهدام مین و مهمات باقی مانده هشت سال دفاع مقدس مشغول می شد. چند روز قبل از عید غدیر بود که با ایشان تماس گرفتند. ایشان مرخصی بود، بعد از تماس بلافاصله حرکت کرد. باید میرفت و چاله های انباشته شده از مین را منهدم می کرد. صبح روز عید غدیر، عازم منطقه مرزی مریوان شد. در حین انجام کار بود که بر اثر انفجار یکی از چاله های انباشته از مین و مهمات، آسمانی شد و به آرزویش که شهادت بود، رسید. از خدا خواسته بود به گونه ای شهید شود که هیچ اثری از پیکرش باقی نماند. پیکری که هیچگاه بازنگشت و تنها یک دست (که همیشه در راه خدا حرکت کرده بود با دستکش سفید آمد تا مرهمی باشد بر دل مادر و اشکهای بی پایان همسر و پاسخی برای چشمان منتظر فرزندان بویژه دختر سه ساله اش. بالاخره این زمینها توانست شهید همتی و پنج بار و همراهش را به قافله شهدا برساند. مردی که تمام عمر تابع امر ولایت بود و در نهایت روز عید غدیر با مولای خود پیمان بست و با خون خود آن را امضا نمود. وابستگی خاصی به خانواده و دختر سه ساله اش داشت اما همه را به خدا سپرد و به راه و هدف خود ادامه داد. اینها را گفتیم ولی هیچ زبانی قادر نیست اخلاص، مهربانی، شجاعت، شوخ طبعی، عبادتهای باصفا و پاکی دلش را بر صفحه کاغذبیاورد. نامش على اكبر بود و سیره اش علی اکبری... آری خوشا به حال شهدا که در قهقهه مستانه شان عند ربهم یرزقونند. تابع امر ولایت باشید. همیشه توکل به خدا کنید از غیبت و دروغ دوری کنید. عبادت هایتان را خوب انجام دهید هیچ نگران رزق و روزی نباشید. برای خدا و کسب معنویت کار کنید؛ روزی حلال را خدا با تلاش و ایمان و تقوا به شما می رساند شهدا را فراموش نکنید و دنباله رو آنها باشید. به اسلام و انقلاب خدمت کنید. شاد گرامی با ذکر