روضه جلسه هفتگی 18 تیر 99 - جواد مصطفوی.mp3
13.84M
#آرشیو
.
🎙#روضه #حضرت_رقیه
🎤مداح: برادر #جواد_مصطفوی
چهارشنبه ۱۸ تیر ۹۹ _ حسینیه هنر
#هیئت_لبیک
#هیئت_هفتگی
#چهارشنبه_شبها
@Heiat_Labbayk
🏴 روضه هفتگی و عزاداری ایام شهادت امام حسن مجتبی(ع)
🎙سخنران :
حجتالاسلام و المسلمین #مرویان
🎤 مداحان :
برادر سیدرضا #یعقوبی_آل
برادر جواد #محسن_زاده
چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹_ ساعت ۲۰
بولوار شهیدمدرس ۴، #حسینیه_هنر
🔺 با برنامه ویژه #کودکان
🔺 با برنامه ویژه #نوجوانان
✅ رعایت پروتکلهای بهداشتی در این مراسم الزامی است. لطفا ماسک به همراه داشته باشید.
#هیئت_لبیک
@Heiat_Labbayk
روضه عزاداری شهادت امام حسن علیه السلام - جواد محسن زاده.mp3
13.51M
◾️ #روضه شهادت امام حسن علیه السلام
🎤مداح:برادر #جواد_محسن_زاده
.
چهارشنبه ۲مهر ۹۹ حسینیه هنر
#هیئت_لبیک
@Heiat_Labbayk
سخنرانی عزاداری شهادت امام حسن علیه السلام - حجت الاسلام مرویان.mp3
37M
🎙سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین #مرویان
📚عزاداری شهادت امام حسن علیه السلام
.
چهارشنبه ۲مهر ۹۹ _ حسینیه هنر
#هیئت_لبیک
@Heiat_Labbayk
روضه عزاداری شهادت امام حسن علیه السلام - سیدرضا یعقوبی آل.mp3
21.82M
◾️ #روضه شهادت امام حسن علیه السلام
🎤مداح:برادر #سیدرضا_یعقوبی_آل
.
چهارشنبه ۲مهر ۹۹ حسینیه هنر
#هیئت_لبیک
@Heiat_Labbayk
زمینه - ای اشک و آه و ناله و غم - جواد محسن زاده.mp3
20.18M
◾️ #زمینه/ ای اشک و آه و ناله و غم
.
شهادت امام حسن علیه السلام
🎤مداح:برادر #جواد_محسن_زاده
🗒شاعر: برادر #الیاس_موحدی
.
چهارشنبه ۲مهر ۹۹ حسینیه هنر
#هیئت_لبیک
@Heiat_Labbayk
شور - تا که عشق تو رو دارم - جواد محسن زاده.mp3
8.73M
◾️ #شور/ تا که عشق تو رو دارم
.
شهادت امام حسن علیه السلام
🎤مداح:برادر #جواد_محسن_زاده
.
چهارشنبه ۲مهر ۹۹ حسینیه هنر
#هیئت_لبیک
@Heiat_Labbayk
پایانی - تا انتقام خون تو - سیدرضا یعقوبی آل.mp3
17.06M
◾️ #پایانی/تا انتقام خون تو آرام نیستیم
🎤مداح:برادر #سیدرضا_یعقوبی_آل
.
چهارشنبه ۲مهر ۹۹ حسینیه هنر
#هیئت_لبیک
@Heiat_Labbayk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید | راه سعادت از منظر امیرالمؤمنین(ع)
🎙حجت الاسلام والمسلمین #مرویان
📍 جلسه هفتگی ۲مهر ۹۹
#هیئت_هفتگی
#چهار_شنبه_شب_ها
#هیئت_لبیک
@Heiat_Labbayk
.
🔸خلاصه سخنرانی جلسه هفتگی هیئت لبیک مشهد (دوم مهر ۱۳۹۹)
🎙حجتالاسلام و المسلمین مرویان حسینی
🔺یکی از توطئههای شیاطین برای سقوط انسان این است که او را به توجیه گناه مبتلا میکنند. توجیه گناه یعنی دلیلتراشی، یعنی موجّه کردن گناه. در روایات داریم توجیه گناه از خود گناه بدتر است. چرا؟چون وقتی یک گناه را توجیه میکنیم، در واقع سرپوش بر آن گناه میگذاریم فلذا راه توبه و اصلاح بسته میشود. وقتی گناهی توجیه میشود، دیگران تشویق به گناه می شوند. گناه توسعه پیدا میکند، کم نمیشود.
🔺گاهی رشوه را به هدیه ،گاهی ترس از امر به معروف و نهی از منکر را به فضولی و دخالت ، اسراف را به رسم و آبروداری و گاهی آرایشهای زنندهی بعضی از خانمها را به بهداشت در فضای علنی تفسیر میکنند.. بعضی وقتها توجیهات سیاسی میکنند افراد. خلافهایی، خطاهایی انجام میدهند، بعد میگویند ما مأمور بودیم! و المَأمورُ مَعذور!
🔺بعضی از مشرکان دوست داشتند انحرافاتشان را توجیه کنند. میگفتند: لَو شاء اللهُ ما أشرَکنا و لا آبائُنا؛ اگر خدا میخواست، ما مشرک نمیشدیم، پدرانمان هم مشرک نمیشدند!! خدا خواسته که ما مشرک شویم!
یکی از کارهای بنی امیّه این بود که ترویج عقیدهی جبرگرایی میکردند و میگفتند وضع موجود هرچه که هست، خواست خداست!. ابن زیاد بعد از گذاشتن رأس مطهّر سیدالشهدا علیهالسلام در تشت طلا، شروع کرد به خواندن این آیه: ألّلهُمَّ مالِکَ المُلکِ تُؤتی المُلکَ مَن تَشاء و تَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاء و تُعِزُّ مَن تَشاء و تُذِلُّ مَن تشاء؛ خدایا فرمانروای همهی این عالم تویی. تویی که عزت میدهی ( حالا او در ظاهر پیروز شده) تویی که ذلّت میدهی؛ میخواست نیش بزند که ما اگر پیروز شدیم، خدا خواسته است و شما که اسیر شدهاید و در ظاهر ذلیل، خدا خواسته است.
🔺قرآن نقل میکند از مشرکان که بعضی وقتها، بعضیها در قیامت هم عذر میآورند: إنّا أطَعنا سادَتَنا و کُبَراءَنا فَأضَلُّونا السَّبیلَ؛ خدایا ما مقصّر نیستیم. ما اطاعت کردیم از بزرگانمان، از پدرانمان و آنها ما را گمراه کردند!
🔺در مجموع توجیه کردن یکی از ابزارهای شیطان است ؛لأزَیِّنَنَّ لَهم فی الأرض و لَأغوِیَنَّهُم أجمَعین؛ شیطان زینت میدهد زشت را و از آن طرف هم خوب را ناصواب جلوه میدهد اگر انسان بتواند از این کمند شیطان نجات پیدا کند، این ظرفیت در وجود انسان هست که به درستی بتواند حق را بشناسد. چون فرمود: بَل الإنسانُ علی نَفسَه بَصیرهٌ؛ انسان بر خویشتنِ خود "بصیرهً" است. یعنی بسیار بسیار آگاه است. "بصیرهً" یعنی مبالغه در بصیرت. وَلَو ألقی مَعاذیرَه؛ گرچه که بهانهها و عذرهایی درست بکند ولی انسان خودش واقف است.
🔺کسی که بر فسق خودش خوشحال باشد و راضی باشد از اینکه شقی است، اصلاحش خیلی سخت است. یکی از راهها و کارهایی که اولیای الهی صلواتاللهعلیهم به ما یاد دادند که این مشکل برایمان پیش نیاید، این است که انسان با نفسش صادقانه روبرو شود. و اگر کسی رویارویی صادقانه با خودش داشت، ظرفیّتی در درون و چراغی در وجودش روشن میشود که آلوده به این گونه امور نمیشود. یا أیُّها الَّذین آمَنُوا عَلیکُم أنفُسُکم لایَضُرُّکُم مَن ضَلَّ إذا اهتَدَیتُم؛ برشما باد به نفس خودتان، که اگر با خودتان صادقانه رویارو شوید، اگر انسان مراقبت کرد کسی نفس او را به توجیه و تحریف حقایق آلوده نکند، همه آلوده شوند او سالم میماند.
🔺مقام معظّم رهبری حفظهالله فرمودند مراقب توجیهات و تحریفات دفاع مقدس باشید. فضای دفاع مقدس و جوّ معنوی و آن مواجهه با خطری که ایجاد میشد، آن مرگآگاهی که وجود داشت، اینها تحریف نشود. بعضی از رزمندهها میرفتند داخل قبر و خودشان را با آخرتشان مواجه میکردند. این باعث میشد که نفسشان از گیر و گورها نجات پیدا کند.
🔺امیرالمؤمنین علیهالسلام در توصیف متّقین میفرماید: وقتی ازشان تعریف و تمجید میشد، قند در دلشان آب نمیشد بلکه میگفتند: أنا أعلَمُ بِنَفسی مِنهُم و رَبّی أعلم بی منّی؛ تو از کجا مرا تعریف میکنی؟ در حالیکه من خودم را بهتر از تو میشناسم و خدا هم مرا باز بهتر از خودم میشناسد؟! بعد دعا میکردند که خدایا ما را از آنچه اینها فکر میکنند بهتر قرار بده و آن خطاهایی هم که اینها نمیدانند، تو بر ما ببخش: و إجعَلنی خَیراً مِمّا یَظُنّون و إغفِر لی مالایَعلمون.
#هیئت_هفتگی
#چهارشنبه_شب_ها
#هیئت_لبیک
@heiat_Labbayk
#معرفی_کتاب
🔺کتاب «بابا رجب» به قلم «نسرین رجبپور» نوشته شده و توسط نشر «ستارهها» منتشرگردیده است.این کتاب خاطرات «طوبی زرندی» همسر جانباز شهید «رجب محمدزاده» است
📘..... در حیاط تمام سعیام را کردم تا الهه و حمید نزدیک پنجره بمانند. هر دو را روی زانوهایم نشاندم تا بهتر توی دید رجب باشند. چند لحظهای گذشت، به حدی سرگرم بچهها شدم که رجب را از یاد بردم. موهای الهه بلند شده بود و مدام توی صورتش میریخت. هر چند کلمهای که حرف میزد، صورتش را تکان میداد تا موهایش کنار بروند. از این کارش خوشم میآمد. بی اختیار توی بغلم گرفتمش و صورتش را بوسیدم.
🔺سرم را که بالا گرفتم، رجب پردهی تور را کنار زده بود و با گریه نگاهمان میکرد. یاد حرف چند ماه پیشش افتادم که میگفت: «دلم میخواد یه شب خواب ببینم، لب و دهنم سالمه و دارم بچهها رو میبوسم». حواسم نبود با بوسیدن الهه چه حسرتی را در دل رجب زنده کردم.
🔺تا به خودم آمدم، بچهها رجب را دیده بودند و صدای جیغ و گریههایشان در حیاط پیچیده بود.
📣میتوانید کتاب «بابا رجب» را امشب در #هیئت_لبیک با تخفیف تهیه نمایید.
#هیئت_لبیک
#هیئت_هفتگی
#چهارشنبه_شب_ها
@heiat_labbayk