°| #حرفاے_خودمـونے(591) 😊✋ |° 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 ✅مذاڪرات ✨من و خُدا✨ ✍خُـدایا 🍂من لذّتـ گُناه رو ترڪـ مےڪنم ؛😞 در مقابل 🍃تو تحریم لذّتـ مناجات رو از من بردار ... ✨خدایـا ✨ 🍂من ڪسانـے ڪہ تو دوستشون نـدارے رو ترڪ مےڪنم ؛ 🍃و درمقابـل تو لذّتــ با خودتــ بودن رو بہ مـن بده ... ✨خدایـا ✨ 🍂مـن پناهگاه شیطـان رو ترڪ مےڪنم ؛ 🍃و تو در مقابل پناهـگاه امـن خودتـــ رو بہ من بده ... ✨خـدایا ...✨ 🍃برای شفافــ سازی گام اول رو من برمےدارم و سانتـری فیـوژهای گناه رو کہ شیطان در وجـودم برپا ڪرده ؛ یڪے یڪے و با ڪمڪ تو از ڪار مـی اندازم . 🍃هستـه ی درونی ام را خودت غنے سـازی ڪن ... #الهی_و_ربی_من_لی_غیرک♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi

° #نھج_علے(ع)☀️📖 [209] ° 🎊✨🎊✨🎊✨🎊✨🎊✨🎊✨🎊✨🎊✨🎊 ✨بہ نام خــــــداے علے✨ 🙂 ای بندگان خدا!!!!!! 😊 بله!!! شما امرتون رو بفرمایید 🙂 #تقوا پیشه کنید و با #اعمال #‌نیکو به استقبال #اجل خودتون برین. 😒 واااا!!!!! کی رو دیدی به استقبال اجلش بره؟؟ که ما بعدیش باشیم!! 🙂 با چیزهای #فانی #‌دنیا اون چیزی که #‌جاویدان باقی می مونه رو خریداری کنین. 🙂 از #دنیا کوچ کنین که برای #کوچ دادنتون تلاش می کنن. 🙂 آماده #‌مرگ باشین که مثل #سایه رو سرتون حاضره. مثل مردمی باشین که بهشون #‌آماده_باش دادن و اونام بیدار شدن. 🙂 می دونن #‌دنیا خانه #جاوید نیست.و اون رو با #آخرت مبادله کردن. میان شما تا #‌بهشت یا #‌دوزخ فاصله کوتاه رسیدن مرگه. 🙂 دیگه خود دانین من #وصیّت هام رو کردم الانم دارم میرم. 📚|• #نهج_البلاغه. خطبه۶۴ مطابق با ترجمه #‌محمّد_دشتی 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 #هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇 #ڪپے⛔️🙏 #بازنشر ≈ #صدقه‌جاریه🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi

💠🍃 🍃 °•| #انرجی (61)😍💪🏻 |•° °•|مـ🌸ــوضوع:ســاده زیــسـتی|•° سلامـــ سلامــ👋🏻 حــال دلــــتـــون فــاطـمی و عــــلــــوی☺️ چــــیــڪـاراا مـــیڪــنید؟😅 رفـــتــید عــیـد دیــدنــی آجــــیــل و شـــیریـــ🍩ــنی ڪـم بـــخـوریــداا😜 (منظور از آجیل همون نخودچی ڪشمشه)😂😁 عـــیــ💶ـــدی هـــم دادنــــد فـــوری بـــگیریــد نگـــید بـــزرگ شدماااا😶😂 مـــدیــونـید اگــہ فـڪـر ڪـنید من ایـنجـوریم😉‍♂ دیـــــروز دوتـــا شـــاخــہ گــــ🌹🌹ـــل میــخواستــن مـــزدوج بــــشــن و بــــرن خـــونـــہ بــــخــــت😍 {+همـــتون مزدوج شـــیــد ان شاءللہ😅} خــبـــ میگفتم عــروس خــانمـ جآنمـ👸🏻 خـیلی خـیلی جهیزیہ قشنگــی میداشــت😃🙃 میـــدونی چـــرا قشــنگ بـــود؟😉 °|جهــیزیہ اش قــشـنگ بـــود چــون ســـاده بود|°🤗 آره ســـاده بــودن قشنگہ😍 چــون مــدام ذهنت درگــیر تجملات و این جور چــیزا نــیــست☺️ مـــیـــدونـــی! ســـادگــی لــباسـ👕ـــــیہ ڪہ بــوی آرامـــش و عــشـــــ❣ــق و صـــفای درون رو مــیده و بــذر طــ🌸ـــراوت و شـ🍀ــــــادابــی رو تــوی دلـــــ💕ــــت میــڪاره😎 +اگـــہ تــــجربہ ڪـــردی ڪه آفـــرین هــای ملائــــڪ ڪـانــال بـــر تـــو👏😍 اگــہ هـــم نــــڪردی ڪه بـــدو بــرو اون گــوشہ ڪانال دســـتاتو و یہ پـــاتو بــگیر بالا😒😎😂 گــــاهــی وقـــتا ســاده لـــبـــ👕ــاس پـوشیدن 🤗 ســاده خــ🥗ــوردن😋 ســـاده مــ💍ــزدوج شــدن😍 ســـاده خــریـــ🛍ــدن و.... قشــنگہ☺️ در ضمـن سـاده بــودن بہ مــعنای آڪنــده از تــجملاتــــ و مــ💶ـــادیات نــہ بہ مــعنـای زودباورے😃. تا درودے دیگـر بـدرود بـــاد✋ #ســاده_بــودن_خـیلی_قشنگہ❤️ #هشتڪ_تولیدےاست👇 #ڪپے⛔️🙏 #بازنشر ≈ #صدقه‌_جاریه🍃 . . یڪ فنجان‌معنوےجات‌همراه‌انرجے😍👇 [°🍹°] @Heiyat_Majazi

🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 •°| #قصه_دلبرے(4) 📚 |•° رمان : #دل_آرام_من قسمت 5⃣0⃣ 🎁امین وقتی از اولین سفر سوریه برگشت،گفت زهرا جان،سوغاتی‌ها را بیاور😍 برای شما یک هدیه مخصوص آورده‌ام😊گفتم:من که سوغات نخواسته بودم! مگر قرار نبود از حرم بیرون نروی که خطر تهدیدت نکند!😢 گفت: «حالا برو آن جعبه را بیار!»😃 یک تسبیح سبز به من داد..📿 با خودم گفتم من که تسبیح نخواسته بودم! گفت:«زهرا این یک تسبیح مخصوص است» گفتم«یعنی چی؟ یعنی گرونه؟»🤔 گفت:«خب گرون که هست اما مخصوصه این تسبیح به همه جا تبرک شده و البته با حس خاصی برایت آورده‌ام. این تسبیح را به هیچ‌کس نده»😊 تسبیح را بوسیدم و گفتم خدا می‌داند این مخصوص بودنش چه حکمتی دارد😚 بعد شهادتش،خوابم برایم مرور شد😔 تسبیح‌ام سبز بود که یک شهید به من داده بود.. طور خاصی امین را دوست داشتم😊خیلی خاص👌 همیشه به مادرم می‌گفتم: «من خیلی خوشبختم!خدا کند همسر آینده ی خواهرم هم مثل همسر من باشد😊هرچند محال است چنین همسری نصیبش بشه😌 عقدمان 29 اسفند سال 91 ولادت حضرت زینب بود و شروع و پایان زندگی ما با خانم حضرت زینب(سلام الله) گره خورده بود.. عروسی‌مان 28 دی سال 92 بود.. تمام ولادت‌ها،اعیاد و هر مناسبتی از امین هدیه داشتم..🎁 در ایام عقد تقریباً هفته‌ای 2 بار برایم گل می‌خرید🌹 📚اولین هدیه‌اش دیوان حافظ بود. هرشب خودش یک شعر برایم می‌خواند و در موردش توضیح می‌داد..خیلی خوش ذوق بود☺️ 👌با اینکه من اهل شعر نبودم از اینکه او حرف بزند لذت می‌بردم و هیچ‌وقت خسته نمی‌شدم.فقط دلم می‌خواست حرف بزند😋 💍روز آماده شدن حلقه‌های ازدواجمان،گفت:باید کمی منتظر بمانیم تا آماده شود😉 گفتم:«آماده است دیگر منتظر ماندن ندارد!»😞 حلقه‌ها را داده بود تا 2 حرف روی آن حک شودZ&A،اول اسم هردومان روی هر دو حلقه حک شده بود😍😍 سپرده بود که به حالت شکسته حک شود نه ساده! واقعاً‌ از من هم که یک خانم‌هستم بیشتر ذوق داشت😌 بعدها که خوش‌پوشی امین را دیدم به او گفتم چرا در خواستگاری آنقدر ساده آمده بودی؟😒 به شوخی و به خنده گفت: می‌خواستم ببینم منو به خاطر خودم می‌‌خواهی یا به خاطر لباس‌هام!(همه می‌خندیم)😂😂😂 از این همه اعتماد به نفس بالا حیرت زده شده بودم و کلی با هم خندیدیم. 👗👔خرید لباس‌هایمان هم جالب بود لباس‌هایش را با نظر من می‌خرید. می‌گفت باید برای تو زیبا باشد! من هم دوست داشتم او لباس‌هایم را انتخاب کند. سلیقه‌اش را می‌پسندیدم.عادت کرده بودیم که خرید لباس‌هایمان را به هم واگذار کنیم☺️ 🎁یکبار با خانواده نشسته بودیم که امین برایم یک چادر مدل بحرینی هدیه خرید. چادر را که سرم کردم،پدرم گفت: «به ‌به، چقدر خوش سلیقه!» 👌امین سریع گفت: «بله حاج‌ آقا،خوش سلیقه‌ام که همچین خانمی همسرم شده!» 😊😉 ‌حسابی شوخ طبع بود.. وقتی برای خرید لباس جشن عقد رفتیم،با حساسیت زیادی انتخاب می‌کرد و نسبت به دوخت لباس دقیق بود. 👌حتی به خانم مزون‌دار گفت : «چین‌ها باید روی هم قرار بگیرد و لباس اصلاً‌ خوب دوخته نشده!»😏 فروشنده عذرخواهی کرد😶 برای لباس عروس هم به آنجا مراجعه کردیم وقت تحویل لباس،خانم مزون‌دار گفت : «ببخشید لباس آماده نیست!‌ گل‌هایش را نچسبانده‌ام!» با تعجب علت را پرسیدیم، گفت:«راستش همسر شما آنقدر حساس است که با خودم فکر کردم خودشان بیایند و جلویایشان گل‌ها را بچسبانم!» امین گفت:«اگر اجازه بدهید چسب و وسایل را بدهید من خودم می‌چسبانم!»🤗 حدود 8 ساعت آنجا بودیم و تمام گل‌های لباس و دامن را و حتی نگین‌های وسط گل‌ها را خودش با حوصله و سلیقه تمام چسباند!☺️ تمام روز جشن عقد حواسش به لباس من بود و از ورودی تالار،چین‌های دامن مرا مرتب می‌کرد!‌ واقعاً خودم مردِ به این جزئی‌نگری که حساسیت‌های همسرش برایش مهم باشد ندیده بودم..😯 امین بسیار باسلیقه بود.حتی تابلوهای خانه را میلی‌متری نصب می‌کرد که دقیقاً وسط باشد. 🔆یا مثلاً لامپ داخل ویترین را سفید انتخاب کرد و گفت: «این نور روی کریستال قشنگ‌تر است!» بالای سینک ظرفشویی را هم لامپ‌های کوچک ریسه‌ای وصل کرده بود و می‌گفت:«وقت شستن ظرف،چشم‌هایت ضعیف می‌شود!»😚 #ادامھ_دارد🍃 بھ قلم: #زندگے‌نامه‌شهید‌امین‌ڪریمے #به‌روایت‌همسرشهید 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است...🍃 🌹| @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃

😎•| #مغزبانے (973) |•😎 #مجـله_شبانگاهے(10) 100 هزار گــروه جهادی در مناطق سیـــل زده✅ مفرد, مسئول مــرڪز مطالعات و هدایت حرڪت های جهادی: 🔸️ هم اکنون بیش از ۷۰ گروه جهادی در شهرستان‌های مازندران در حال ارائه خدمات و کمک‌های اولیه به مردم هستند و با توزیع اقلام مورد نیاز به سیل زدگان به یاری آن‌ها شتافته اند. 🔸️همچنین در استان گلستان، تعداد ۳۰ گروه جهادی در شهرستان‌های گنبد، آق قلا و سایر شهر‌ها و روستا‌های درگیر سیل مشغول خدمت‌رسانی هستند. 🔸️ با توجه به وضعیت خانواده‌های سیل زده در مناطق روستایی و همچنین محلات حاشیه نشین و‌عدم دسترسی به امکانات اولیه در این مناطق، نیاز به اقلامی چون آب معدنی، مواد خوراکی خشک، اقلام بهداشتی و پتو و لباس وجود دارد. 🔸️ با توجه حضور میدانی گروههای‌جهادی بومی، در حال حاضر نیازی به حضور گروه‌ها از سایر استان‌ها نیست. ⚠️⚠️سپـــاه و گـــروه های جهادی، و ارتش هستنـــد،ڪه تــــا نبود بعضی ها را جـــبران ڪنند. در ایــام عیـــد خـــبرها را با ما دنبال ڪنید.💻 •|😎|• @heiyat_majazi

[• #وقت_بندگے💓 •] . . نمــاز شبــ (17)ماه رجب ✨2رڪعت ✨ حمد یڪمرتبــه سوره توحیـــد وفلق وناس هرکدام 10مــرتبـــه ✨ثواب ✨ هنگامے ڪه ازنمازفارغ شد خداونــد به فرشتگانش مےگویــد اگــر گناهانش بیشتـــراز گروه عشارین باشـد آمــرزیدم اورا . . یڪ ـجُرعـہ آرامش😌👇 [•🍃⏰•] @heiyat_majazi

°| #ازخالق_بہ‌مخلوق (68)☎️ |° زمانـ مناسبـ ستـایشـ خداونـدمہربــانـ😍👇 وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ💫 در ستایش پروردگارٺ پیش ازبرآمدن آفتاب🌤 و پیش از غروب آن تسبیح گوے🌥 وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ✨ و نیز در پاره اے از شب🌚 و بعد از هر سجده او را ٺسبیح گوے📿 📖منبع←قرآن ڪریمـ 🌺سوره عشق←ق ✨آیہ زیبـا←39/40 . . . الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب☺️👇 |•💚•| @heiyat_majazi

°| #حرفاے_خودمـونے(592) 😊✋ |° در مسابقهـ🏃 شیر با آهو ، بسیاری از آهو ها برنده می شوند چون شیر برای غذا👨‍✈️ می دود ولی آهو برای زندگی پس هدف مهمتر از نیاز استـ😊✋ . . . ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi

°⏳| #منبر_مجازے(578) |⌛️° نیایش با خدا❤️ خداے من💫 در آن هنگام ڪہ من غرق گناهم😔 در آن هنگام ڪز حضورٺ ناآگاهم💔 نگاهٺ را نگیر از من🙏 در آن اوج گناهانم بگیر دستم😣 امید من تو هسٺے تو😇 خدای من💓 نگاهٺ رانگیر از مـن😓 ما را به اندازه يڪ چشم به هم زدن به حال خود وامگذار😭 پاتوق [ #منبر_مجازے👳🎙: 👇] 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi

🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 °| #نوحه_خونے (229) 🙏 |° بایدها ونبایدها از منظر آموزه هاے دینے #توصیه‌دانلود 👌 #حجت_الاسلام_ماندگاری🎤 #دان_ڪن_شارژ_شے 👇 @Heiyat_Majazi 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃

😎•| #مغزبانے(974) |•😎 🌀سپــــاه تا آخر در مناطق سیل زده خـــواهد مـــاند. ســردارسلامے در گفتگویے صمیمانهـ با ساڪنین #آق_قلا👆👆👆 بعضےا برن تعطیلات نـــیروهای مسلح هستند😐😐 #تـیتـــرهای_خـــبری را بــا ما در تعطیلات دنبال ڪنید😎 •|😎|• @heiyat_majazi

°| #حرفاے_خودمـونے(593) 😊✋ |° قابلیت انعطاف داشته باشید😬 تنها همین یک خصوصیت که بتوانید شیوه کار خود را تغییر دهید ؛ موفقیت شما را تضمین می کند💪😋 . . . ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi