{• #تولدے_دوباره🌱 •}
اگر گناه نکنیم، ایمان بالا میرود.
ایمان کھ بالا رفت، #عقربهۍدل،
خودبهخود بھ "سمتخدا" میرود
و ارزشخدا و عظمتخدا در نظر
انسان زیاد میشود. انسان عاقل
اگر چیز بهدردبخورداشته باشد،
هیچ وقت بھ دنبال آشغال نمیرود.
«ترکگناه راه رسیدن بھ این نقطه
است.»
#تركگناه:)
#آیتاللهخوشوقت
•⏱• اولِ راهیآ؛
اینجا تپشے از نو 👇
[°•💓•°] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتبیستوهشتم اکنون هنگام آن است که در قافله امام ، صف اصحاب عاشور
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتبیستونهم
نخلستانی به چشمم رسیده است .«... اما آنچه او دیده بود ، نخلستان نبود؛ »حر بن یزید ریاحی « بود همراه
به هزار سوار که می آمد تا راه بر کاروان ببندد. چیزی نگذشت که گردن اسبان نمودار شد . نیزه هایشان
گویی شاخ زنبورهای سرخ ، و پرچم هایشان گویی بال سیاه غُراب بود.
راوی
از این سوی، آنك ، سپاه فاجعه نزدیك می شود... اما از دیگر سوی ، این سیاره سرگردان حُر است که در
مدار کهكشانی اش با شمس وجود حسین اقتران می یابد و الجرم ، جاذبه عشق او را به مدار یار می کشاند .
امام کاروان خویش را ب ذوحُسُم »ه جانب کوه « کشاند تا از راه آنان کناره گیرد و چون به دامنه کوه ذوحُسُم
رسیدند و خیمه ها را برافراشتند ،حربن یزید نیز با هزار سوار از راه رسید ، سراپا پوشیده در سالح ، تا آنجا
که جز چشمانش دیده نمی شد . امام پرسید : کیستی ؟» « و حر پاسخ گفت بن یزید حُر:» « امام دیگر باره
پرسید: » با مایی یا بر ما ؟« و حر پاسخ گفت بل علیكم :» « آنگاه امام چون آثار تشنگی را در آنان دید ،
بنی هاشم را فرمود که سیرابشان کنند ؛ خود و اسبانشان را . » علی بن طعان محاربی « گوید:» من آخرین
نفر از لشكر حُر بودم که از راه رسید م ، هنگامی که راویه ها بسته بودند و امام بر در خیمه نشسته بود . مرا
گفت : راویه را بخوابان . چون من مراد او را در نیافتم بار دیگر فرمود: شتررا بخوابان . شتر را خوابانیدم ، اما
از شدت عطش نتوانستم که آب بیاشامم .امام فرمود : دَرِ مشك را برگردان . و چون من باز کالم او را
درنیافتم ، خود برخاست و لب مشك را برگرداند و مرا سیراب کرد ...«
راوی
این حسین است ، سرسلسله تشنگان ، که دشمن راسیراب می کند... اما هنوز ، گاه آن نرسیده است که
غزل تشنه کامی کربالییان را بسراییم... حربن یزید نشان داده است که دروغگو نیست . او در جواب امام که
خورجین آکنده از نامه های مردم کوفه را در برابر او ریخته بود ، می گوید : » ما از زمره آنان نیستیم که این
نامه ها را نوشته اند !« حُر را در همه روایات مربوط به واقعه کربال باصفاتی چون صداقت، شجاعت ، ادب
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتبیستونهم نخلستانی به چشمم رسیده است .«... اما آنچه او دیده بود
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتسےام
حفظ حرمت اهل بیت و مخصوصاً فاطمه زهرا)س( ستوده اند... و اصالً وقایع کربال خود شاهدی است برآنكه
چراغ فطرت آزادگی و حق جویی هنوز در باطن حر، محجوب تیرگی گناه نگشته است و به خاموشی
نگراییده . اما هنوز جای این پرسش باقی است که انسانی اینچنین را با دستگاه حكومتی ارباب جور چه کار؟
چگونه می توان به منصبی که حُر در داراالماره کوفه داشت راه یافت وباز آنچنان ماند که حُر مانده بود » ؟
آزادگی « که با پذیرش والیت ظالمان در یك جا جمع نمی شود!
راوی
راستی را که تحلیل وقایع تاریخ سخت دشوار است . سرُّ دشواری کار ، در پیچیدگی های روح آدمی است .
وقتی که مه در عمق دره ها فرو می نشیند ، اگر چه تاریكی کامل نیست، اما آفتاب پنهان است و چشم
انسان جز پیش پای خویش را نمی بیند . اگر نباشد اینكه آفریدگار، ما را در کشاکش ابتالئات می آزماید ،
عاداتمان را متبدُّل می سازد و شیاطین پنهان در زوایای تاریك درون را در پیشگاه عقل رسوا می دارد، چه
بسا که دراین غفلت پنهان همه عمر را سر می کردیم و حتی لحظه ای به خود نمی آمدیم . آنچه حُر را در
دستگاه بنی امیه نگه داشته ، غفلت است ... غفلتی پنهان . شاید تعبیر » غفلت در غفلت « بهتر باشد ، چرا
که تنها راه خروج از این چاهِ غفلت آن است که انسان نسبت به غفلت خویش تذکر پیدا کند . هر انسانی را
لیله القدری هست که در آن ناگزیر از انتخاب می شود و حُر رانیز شب قدری اینچنین پیش آمد ... عمربن »
سعد « را نیز ... من و تو را هم پیش خواهد آمد .اگر باب یا لیتنی کنت معكم هنوز گشوده است، چرا آن
باب دیگر باز نباشد که : لعن اهلل امه سمعت بذلك فرضیت به ؟ حرگفت : » من از آنان که برای شما نامه
نوشته اند نیستم . ما مأموریم که از شما جدا نشویم مگر آنكه شما را به کوفه نزد عبید اهلل بن زیاد برده
باشیم .« امام فرمود : » مرگ از این آرزو به تو نزدیك تر است .« و یاران را گفت تا برخیزند و زین بر اسب
ها نهند و زنان و کودکان را در محمل ها بنشانند و راه مراجعت پیش گیرند . این سخن در بسیاری از تواریخ
آمده است ، اما به راستی آیا امام قصد مراجعت داشته اند ؟ هر چه هست ،در اینكه لشكریان حر تاخته اند
وبر سر راه او صف بسته اند ، تردید نیست. امام می فرماید : » ثكلتك امك! ما ترید مِنُّی؟ ـ مادرت در عزای تو بگرید
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi
اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ سَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا
به چه کسی یا به چه چیزی نه بگوییم؟🤔
(در اینجا منظورمون نه گفتن به افراد نیست)
به سه دسته ما باید نه بگیم:
1-نفس خودمون
2-شیطان
3-انسانهایی که مانع رشد ما میشوند
سوال!
چطور میتونیم به این سه دسته نه بگیم؟!
جواب!
باید ارادهمون رو قوی کنیم.
تا اراده تقویت نشه نه گفتن به
نفس ممکن نیست..
این نکته رو ما باید بدونیم که اراده
مانند ماهیچه هست،یعنی هر چه
ماهیچه رو نرمش و کار کنیم
ماهیچه قویتر میشه..
کار کردن بر اراده هم مثل همون
وزنههای ورزشی هست.💪
زمانی ماهیچه ما ساخته میشه که
بهش فشار بیاریم...به عبارتی فشار
لازمهی ساخته شدن ماهیچه هست.
حالا تکنیکهای نه گفتن چیه؟!
1-برای اینکه ارادهمون رو تقویت کنیم
باید فاصله بین تصمیم درست و عمل
به اون رو از بین ببریم.
مثال:بلندشدن در آنِ لحظهای که
اذان میگن و میخوای که نماز بخونی
*نکته:
تاخیر انداختن کارها مهمترین
ضعف ارادهست!
2-عمل کوچک به همراه پشتکار
بهتر از عمل بزرگِ بدون پشتکاره..
سعی کنیم تصمیمی که میگیریم
با پشتکار باشه هر چند هم کوچک!
3-خواهشهای مباح نفسمون رو به
تاخیر بندازیم...
مثال:آب نخوردن یا به تاخیر انداختن
در وقتی که تلویزیون نگاه میکنی
و تشنه هستی..
خواهشهای نفس رو باید به تاخیر انداخت!
هیئت مجازی 🚩
3-خواهشهای مباح نفسمون رو به تاخیر بندازیم... مثال:آب نخوردن یا به تاخیر انداختن در وقتی که تلو
*تعریف مباح:
چیزی که انجام دادن یا ندادنش
ثواب یا گناهی ندارد.مثل خوردن
یا آشامیدن.
4-مکالمه با انسانهای بزرگ یا خواندن
سرگذشت اونها🤩
مثال:
زندگینامه دکتر حسابی و شهدا..
هر چه با این سرگذشتها مانوستر
شی رنگ و بوی اون انسانهای با اراده
رو میگیری!
6-بر روی یه کار تمرکز کنیم..
مثال:
خوندن یه کتاب یا
روزانه یک صفحه قرآن خوندن
یا روزی ۵ واژه زبان رو حفظ کردن
میدونی تا اخر سال چقدر
واژه زبان میتونی حفظ کنی😉😌
7-تنبیه و تشویق خودمون..
مثال:
به خودتون جایزه بدید و نفس
خودتون رو تشویق کنید اگر
که کار خوبی انجام دادید😍
یا برعکس اگه کارِ بدی انجام دادید
با چیزی که دوست دارید خودتون رو
تنبیه کنید..مثلا با دور شدن از گوشی!😉
هیئت مجازی 🚩
8-چیزاهایی رو که دوست داریم هدیه بدیم😢🤗 تنفقوا مما تحبون / آیه۹۲ آل عمران
مثالشم حضرت زهرا که شب
عروسیشون لباسشون رو به
نیازمندی هدیه دادند☺️💞
9-شلختگی ظاهری به شلختگی باطنی
و فکری میانجامد..
مثال:
خوشپوش باشیم و خوشبو😌🌈
اینها باعث میشه ما خوشبین باشیم
و نگاههمون نگاه درستی باشه به اطراف
هیئت مجازی 🚩
9-شلختگی ظاهری به شلختگی باطنی و فکری میانجامد.. مثال: خوشپوش باشیم و خوشبو😌🌈 اینها باعث میشه ما
پیامبر(ص)پولی رو که برای خریدن
عطرشون صرف میکردن از هزینهای
که برای خوراکشون صرف میشده
بیشتر بود!😌👌
10-بیداری بین الطلوعین
(از اذان صبح تا طلوع آفتاب)
تا نماز صبح خوندیم جست نزینم
سمت پتو و بالش و بشینیم تا طلوع
آفتاب سرسجاده تسبیح بگیم☺️🍃
11-روزه..
سه روز در ماه رو روزه بگیریم!😇
اول هر ماه..اوسط هر ماه و اخر هر ماه..
12-موبایل و تلویزیون راهزنان
ارادهاند...😒😬
سعی کنیم کمترین استفاده رو ازشون
داشته باشیم البته اگر که کارِ مفید و
ضروری نداریم..