4_5879562322711676357.mp3
2.48M
'🎵|🍃'
#دل_صدا
.
.
بنده غرق گناهت آمده 💔😭
'💿' با صداے↫#کربلایی_سیدرضا_نریمانی
.
.
#الهی_العفو
#معبود_لا_سواک_یا_غیاث_المستغیثین
نوایی براے عاشقے
با گوشِ دل بشو..😉↯
'🎵|🍃' @Heiyat_majazi
∫.🌈°∫
#نگاره
•
•
🌱{•آنچه خداوند میدهد پایانی ندارد و آنچه آدمی میدهد دَوامی ندارد. زندگیتان پُر از دادههایِ خداوندِ مهربان•}🌸💚
•
•
باید تموم زندگیمو
بھ پاے دلبرم بریزم..😇↯
∫.🌈°∫ @Heiyat_majazi
•/|📜|\•
#فتوا_جاتے
.
↫سوال🤔؟!
اگر در حال #نماز دهان نمازگزار ـ مثلا بر اثر کشیدن دندان ـ خون بيايد، چه وظیفه ای دارد؟🤔
↫جواب🤓؟!
نباید خون را فرو ببرد و اگر بتواند بدون فرو بردن خون و نجس شدن بدن و لباس، نماز را ادامه دهد، مانعی ندارد و نماز صحیح است.
.
.
جرعھ اے از فنجان ایمان شناسے
نوشِ نگاهتون..😋↯
•/|📜|\• @Heiyat_majazi
•□📚□•
#کتابچه
📖|° نام کتاب⇜#حوض_خون
📝|° توضیحات⇜رهبر معظم انقلاب : من اخیراً یک کتابی خواندم به نام حوض خون - البتّه من در اهواز دیده بودم؛ خودم مشاهده کردم آنجایی را که لباسهای خونی رزمندگان را و ملحفههای خونی بیمارستانها و رزمندگان را میشستند؛ [اینها را] دیدم- که این کتاب تفصیل این چیزها را نوشته
انسان واقعاً حیرت میکند
انسان شرمنده میشود در مقابل این همه خدمتی که این بانوان انجام دادند در طول چند سال و چه زحماتی را متحمّل شدند
اینها چیزهایی است که قابل ذکر کردن است.
●|کتاب حوض، روایت ۶۴بانوی فداکار اندیمشکی از رختشویی در دفاع مقدس است که به تازگی به قلم خانم فاطمهسادات میرعالی توسط نشر راهیار روانه بازار شده است|●
کتابِ خوب بخونیم..😎↯
•□📚□• @Heiyat_majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🦋⃝⃡❥•°
#استورے_جات
.
.
•﷽•
قبلھٔ عاشقان🕋
#حاج_محمود_ڪریمے🎙
.
.
ثانیھ هاے دلنشین..💙↯
°•🦋⃝⃡❥•° @Heiyat_majazi
•X♥️X•
#قصه_دلبری
.
.
[نام رمان⇜آخرینعروس ]
/🍃 #قسمتدهم 🍃/
رسید امام را برای مدتے زندانےکرد..😢
آیا تو حاضر هستے برای امام مشکلے پیش بیاید!؟
و تو به فڪر فرو میروی..🚶🏻♂
تو هرگز حاضر نیستے که به خاطر رسیدن به آرزویت، مشکلے برای امام پیش بیاید.
***
خورشید طلو؏ میکند..
سامرا زیر نور آفتاب میدرخشد، میدانم که این شـهر زیبا دیگر برای تو جلوه ای ندارد، دلت گرفته است..💔
طوری نگاهم میکنے گویے که پشیمان هستے همسفرم شده ای:
-تو دیگر چه نویسندهایی هستی؟
+مگر چه شده است؟
-مرا به این شـهر آوردی که بیشتر دلم را بسوزانی و فقط مظلومیت امامم را به من نشان بدهی!
من دیگر در شـهری که سلام
به آفتاب جرم است نمیمانم.
+حق با توست.
من نمیدانستم که در این شهر، اینقدر خفقان است.
تو وسایل خودت را جمع میکنے و میخواهی مرا تنها بگذاری و بروی
تمام غم های دنیا به سـراغم میآید، من تازه به تو عادت کردهام.
از همه دنیای به این بزرگی، دلخوشی من فقط تو بودی!
تو هم که میخواهی تنهایم بگذاری..
سرانجام میروی و دل مرا همراه خود میکشانی.
من تصمیم دارم تا دروازه شهر همراهت بیایم.
نگاهت میکنم. تو به جای اینکه به سوی دروازه بروی به سوی محّله عسکر میروی.
فکر میکنم میخواهی در خانه امام
را برای آخرین بار ببینی.
من هم همراه تو میآیم.
چندمأمور آنجا ایستادهاند.
تو میایستی و لبخند میزنی.
باید دوباره به بهانه رفتن به خانه قاضی از
این کوچه عبور کنیم.
دوباره درکنار هم هستیم.
ازکوچه عبور میکنیم. عطر بال فرشته ها را میتوان
[بھ قلم⇜مهدیخادمیان]
.
.
آرامش است
آخر اضطراب ها..☘↯
•X♥️X• @Heiyat_majazi
•☘⃝⃡❥•
#وقت_بندگی
•
•
نماز شب، یه قرارِ عاشقانه با خداست♥️'
•
•
بی تو همھ حاصل عمرم،هیچ..:)↯
•☘⃝⃡❥• @Heiyat_majazi
قبل از شروع نماز عزیزان حاضر برای نماز شب
اسامی تون رو به ایدی زیر اعلام کنید که ان شاالله توی قنوت نماز وتر امشب یاد کنیم🌱
@Nokar_emamzaman