•᯽📖᯽• . . •• #قصّه_بشنو •• •ڪتاب: #طنزِفریبرز •به‌قلم:ناصرکاوه •قسمت‌:(پنجاه ودوم) نوبـت بـه همـرزم بسـیجی مـا رسـید، خبرنگار میکروفـن را گرفـت جلـو دهانـش و گفـت: خودتـان را معرفـی کنیـد و اگـر خاطـره ای، پیامـی، حرفـی داریـد بفرماییـد. او بـدون مقدمـه و بـی معرفـی صدایـش را بلنـد کـرد و گفـت: مـن فریبـرز... هسـتم، شـما را بـه خـدا بگوئیـد ایـن کاغـذ دور کمپـوت هـا را از قوطـی جـدا نکننـد، آخـر مـا نبایـد بدانیـم چـه مـی خوریـم؟... آلبالـو مـی خواهیـم سـیب در مـی آیـد. سـیب مـی خواهیـم کمپـوت گلابی در مـی آیـد. آخـر مـا چـه خاکـی بـه سرمان بریزیـم کـه شـب عملیـات کمپـوت زردآلـو گیرمـان میایـد. بـه ایـن امـت شـهید پـرور بگوئیـد شـما کـه مـی فرسـتید، خـوب بفرسـتید.تا میتوانیـد فقـط گیـلاس بفرسـتید. زردآلـو، آلـو، هلـو، شـب هـای عملیـات خطرناکـه. بابـا اینقـدر مـا راحـرص و جـوش ندهیـد. خبرنگار همیـن طـور هـاج و واج فقـط نـگاه میكـرد... ** دفعـه سـوم کـه میخواسـتم اعـزام شـوم بـه پدرهـم گفتـم خـوب شما که اینقـدر نگـران مـن هسـتید ایـن دفعـه شـما هـم بـا مـن اعـزام شـوید و هـم بـا بچههـا آشـنا شـوید و هـم بـه جبهـه آمدیـد و ثـواب انجـام تکلیـف و عملیـات وشربت شـهادت و.... بابـام یـه فکـری کـرد و گفـت: بـد پیشـنهادی نیسـت، هـم فـال اسـت و هـم تماشا بـه هـر طریقـی کـه بـود پـدرم را بـه عنـوان راننـده بـا خـودم آوردم جبهـه... روز اول ورودمـان مـن رفتـم گردانمان و پـدر هـم رفتنـد کارگزینـی تـا کارهایـش را درسـت کنـد کـه بـرود ترابـری لشـگر... موقـع نمازظهر و عـر پـدرم را در حسـینیه دیـدم و گفـت امشـب هـم در حسـینیه هسـتیم و فـردا میـروم تـدارکات لشـگر بـه عنـوان راننـده مشـغول بـه کار شـوم. گذشـت تـا شـب کـه بعـداز نماز عشـاء ازش خداحافظـی کـردم و آمـدم گـردان و پـدرم هـم بـرای خوابیـدن در حسـینیه مانـد... نیمـه هـای شـب چشـمتان روز بـد نبینـد. برنامـه روزم شـبانه بـرای نیروهای تـازه وارد در حسـینیه ترتیـب دادنـد . بشـکه هـای فـوگاز و میـن هـای ضـد تانـک را مقابـل حسـینیه ابتـدا منفجـر کردنـد و سـپس بـا اسـلحه شروع بـه شـلیک کردنـد و گازهـای اشـک آور را انداختنـد تـوی حسـینیه. آنقـدر حجـم آتیـش زیـاد بـود کـه همه پـادگان از خـواب بیـدار شـده بودنـد. مـن هـم بـرای اینکـه از پـدرم خـبر بگیـرم آمـدم درب حســینیه.... خنــده بــازاری بــود. اکــرا نیروهــای خدماتــی و پشــتیبانی بــا زیرپــوش رکابــی و زیــر شــلواری. بــا تــرس و وحشــت داشــتند بــه ســوی درب حســینیه فــرار مـی کردنـد پـدرم را دیـدم بـا زیرپـوش و زیـر شـلواری چهـار خونـه آبـی رنگـش در حـال فـرار بـه بـه بیـرون حسـینیه بـود. تـا چشـمش بـه مـن افتـاد همـه چیـز یـادش رفـت وشروع کـرد بـه دنبـال کـردن مـن در پـادگان.... بـا سـنگ هایـی کـه بـه طرفـم پــرت مــی کــرد و فحــش هــای بــا کالســی کــه بهــم مــی داد بــا فریــاد میگفــت، مگـر دسـتم بهـت نرسـه فریبـرز... .میدونـم باهـات چیـکار کنـم.... بنـده خـدا خیـال میکـرد خشـم شـبانه) رزم شـب(را مـن هماهنگ کـرده ام و میخواسـتم ازش انتقـام بگیـرم. جـای تمان خالـی تـا چنـد روز مقابلـش آفتابـی نشـدم . تـا پـدرم متوجـه شـد کـه رزم شـبانه یـه کار دامئـی بـرای آمـوزش نیروهـا بـوده. و کار مـن نبـوده اسـت... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•

•᯽📞᯽• . . •• #ازخالق_به‌مخلوق •• "مؤمنان همان كسانى‏ اند که زمانی که آياتِ خدا بر آنان خوانده شود ، بر ايمانشان می افزايد و بر پروردگارِ خود توكل مى كنند!🦋🤲🏻" 🌨•{سوره إنـفـال،آیـه 2 }•❄️ . . ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•

•᯽🎺᯽• . . •• #دل_صدا •• 💫توسل به حضرت ام البنین(سلام الله علیها)برای برآورده شدن حوائج از شب جمعه همین هفته شروع کنین ۴تاجمعه هست که جمعه آخرمیخوره به لیله الرغائب💫 این شب عزیز رو از دست ندین👌 . . #بسیار_شنیدنی #شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•

•᯽🌱᯽• . . •• #شکرانه •• خدایا، شکرت بہ‌خاطر رنگ‌هایی کہ بہ زندگی‌مون پاشیدی 🎨 شما بگید چرا؟👀 ••📬•• @Daricheh_khadem . . ᯽من‌بےتودمےقرارنتوانم‌کرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌱᯽•

•᯽🪞᯽• . . •• #دل_آرا •• _آیت‌اللھ‌طباطبایۍ' ڪسۍ‌ڪھ‌میخواهد‌اهل‌معرفت‌شود باید‌معاشرتش‌رو‌مخصوصاً‌با‌اهل‌غفلت‌‌و‌اهل‌ دنیــاڪم‌کنہ از‌معاشرت‌هاۍ‌بۍ‌فایده‌و‌بۍ‌مغز‌تــا‌میتونید‌ اجتناب‌ڪنید(: ‌ . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•

•᯽🕌᯽• . . •• #الفبای‌جنون •• السلام‌علیڪ‌یاشیب‌الخضیب💔 . . ᯽شب‌جمعه‌است‌هوایت‌نکنم‌میمیرم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🕌᯽•

•᯽🍃᯽• . . •• #دل_آرا •‌• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏بچہ‌ها سابقه نشون داده؛ برای ِتمنای ِشهادت نباید به سابقه خودت نگاه ڪنے..(:💔 خدا مبدل السیئات بالحسناتِ مواظب باش، شیطون بهت نگه تو لیاقت ندارۍ! ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•

•᯽📿᯽• . . •• #سر_به_مهـر •• ‮پروردگارا؛ مرا در کوتاهی نسبت به حقوقت و تجاوز از حدودت و نافرمانی از احکامت مۆاخذه مکن💚 #صحیفه_سجادیه #دعای‌‌چهل‌وهفتم . . ᯽سجادّه‌عشق‌تو‌تماشاگه‌راز᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📿᯽•

•᯽🌍᯽• . . •• #مھدی‌یـار •• جمعـه‌ ها رسم من این استـ با #سـلامے خالصانهـ💚 بگیرم از تو مولایـم جوابے عاشقانه😍 #اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج🤲🏻 . . ᯽همهـ‌جامےبینم‌رخ‌زیباےتـورا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌍᯽•

•᯽🎞᯽• . . •• #استوریجات •• ‌ خوش به حال ساکنان کربلا همسایه‌اند آن بهشتی راکه ما هرشب تمنا می‌کنیم❣ . . ᯽بدون‌ِاستورےنمونے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎞᯽•

•᯽🎺᯽• . . •• #دل_صدا •• موج پرچم به فرمان ام البنینه اشک نم نم به فرمان ام البنینه . . #بسیار_شنیدنی👌👌👌 ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•

•᯽🪞᯽• . . •• #دل_آرا •• - ثُمَّ یَهبک الله قوة تنسیکَ جمیع أحزانَک ! سپس خداوند به تو نیرویی خواهد داد که تمام غم هایت را فراموش کنی ☁️🌱 ! #خداۍخوبم . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•

‌. لبخندي ، از جنسِ حسِ تازگـیِ نوت بھ نوتِ اینجا . . 🫂♥️ . ∞ link . # najva_Mn #

بدونِ _ واسطه _ جوین _ بدید

!⚡️

•᯽📖᯽• . . •• #قصّه_بشنو •• •ڪتاب: #طنزِفریبرز •به‌قلم: ناصرکاوه •قسمت‌:(پنجاه وسوم) رفیقــی داشــتیم بــه نــام آقــا فریبــرز... همیشــه اول غــذا مــی خــورد و بعــد دعــا مـی کـرد، دعایـی راکـه قبـل از غـذا بچههـا مـی خواندنـد مثـل ،اللهـم ارزقنـا رزقنـا حــاال و یــا دعــای فــرج و... فرقــی نمی کــردو میگفــت: نقـد را بگیـرن و نسـیه را ول کـن. دعـارا بعـد هـم میشـود خوانـد، امـا غـذا رسید کـه شـد واز دهـان افتـاد را دیگـه بـاضرب سـمبه هـم پاییـن نمی رود ... فریبــرز در جبهــه، قوطــی کنسروها را جمــع میکــرد و بــه دم گربه هــا میبســت و در کــوه رهــا میکــرد و میگفــت: ســنگر بگیریــد. وقتــی گربه هــا می دویدند، صــدای قوطیهــا در کــوه میپیچیــد و دشــمن فکــر میکــرد رزمندههــای ایرانــی هســتند. کوههــا را بــه رگبــار میبســتند و زمانــی کــه بــه فریــبرز میگفتیــم چــرا ایــن کارهــا را انجــام میدهــی، میگفــت: بــرای اینکــه مهــات آنهــا هــدر بــرود. حالــی داشــت. بایــد می بودیــد و بــا چشـمـان خودتــان میدیدیــد. دارو نــدارش پخـش شـده بـود روی زمیـن؛ کمپـوت، کنـسرو، هـر چـه کـه تصـورش را بکنیـد. همـه آنچــه احتــکار کــرده بــود! انــگار مــال بابایــش بــود. فریــبرز و بچه هــا مثــل قــوم مغولهــا هجــوم بردنــد. هــر کــس دوتــا، چهارتــا و بیشتــر کمپــوت زده بــود، زیــر بغلـش میگریخـت و بعضـی هـا هـم کـه طاقـت نداشـتند، همان جا نشسـته بودنـد و کمپــوت هــا را میخوردنــد و فربیــرز و بچه هــا هــم شــعار میدادنــد: »جنگ جنگ تا پیروزی، صدام بزن جای دیروزی«... ** قـرار گذاشـته بودیـم هرشـب یکـی از بچه هـای چـادر رو تـوی »جشـن پتـو« بزنیـم. یــه روز گفتیــم: مــا چــرا خودمــون رو میزنیــم؟ واســه همیــن قــرار شــد یکــی بــره بیـرون و اولیـن کسـی رو کـه دیـد بکشـونه تـوی چـادر. بـه همیـن خاطـر فریبـرز رفــت بیــرون و بعــد از مدتــی بــا یــه حــاج آقــا اومــد داخــل. اول جاخوردیــم. امــا خـوب دیگـه کاریـش نمیشد کـرد. گفـت: حـاج آقـا بچه هـا یـه سـوال دارن. گفـت: بفرمائیـد و جشـن پتـو برقـرار شـد ....یـه مـدت گذشـت فریبـرز داشـت از کنـار یـه چــادر رد می شــدم کــه یهــو یکــی صــداش زد، تــا بــه خــودم اومــدم، هفــت هشــت حـاج آقـا ریختـن سرش و یـه جشـن پتـوی حسـابی بـراش گرفـن... هدیه سالروز تولد صدام! ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•

💙بهترین طنز تصویری انقلابی رو توی ساندیس میم ببینید 😁 ضد وطنفروشای داخلی و دشمنای خارجی و بعضی مسئولین خائن و اصلاح طلب میم میزنیم و قدرت جمهوری اسلامی ایران رو با میم به تصویر میکشیم https://eitaa.com/joinchat/3322282323C9d970a1613 منتظرتونیم...

🔴خبرِ خوش برای تمامی دانش آموزان✔️ 🟡 کانال آموزشیِ ایتا شروع بکار کرد.❗️ 🟣 از این پس تمامی دانش آموزان می توانند تمام #فایل_های_آموزشی و #کمک_آموزشی را بدون پرداختِ وجهی #کاملاً_رایگان از اینجا ، #دانلود و مطالعه کنند 👇 🎒 اولی ها 💼 هفتمی ها 🎒 دومی ها 💼 هشتمی ها 🎒 سومی ها 💼 نهمی ها 🎒 چهارمی ها 💼 دهمی ها 🎒 پنجمی ها 💼 یازدهمی ها 🎒 ششمی ها 💼 دوازدهمی ها ➕ نمونه هزاران سوالات امتحانی 📝

واقعآ از رنگ و بوی #حَـــــــــنا فرار میکنید ؟! اگه بدونید چطور مثلِ معجزه میتونه #رحم رو از سردی و گرمی دراره و #معتدل کنه ، #سر_دردِ میگرنی رو خاموش ، #پیاز_مو رو محکم و #گوشتدار ، #گوش_درد رو پوچ و #نقاط_سیاه رو برفی کنه و ... صد درمانِ دیگه که هر کسی براتون لو نمیده 👌 طرز استفادش برای هر مشکل رو اینجا گذاشتم بفرمایید👇 https://eitaa.com/joinchat/1472397914C565aead83e

🦋روز مادر گالری ثامن یه تخفیف استثنائی گذاشته 😍 💍 با یک بار ضربه روی #انگشتر برای عشــ❤️ــقت هر مدل انگشتر که میخوای بخر 😍👇 🌺 🌺 🌺🌺🌺🌺🌺 🌺 ♦️♦️ ♦️ 🌺 🌖 🌺 ♦️♦️ 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺 🌺 🌺 سفارش ویژه انگشتر از مشهد مقدس😍👆

•᯽📿᯽• . . •• #سر_به_مهـر •• ‮خدایا؛ اگر هلاکم سازی، چه کسی تواند در کار تو نسبت به بنده‌ات اعتراض و یا درباره او سۆال کند.🥲💔 . . ᯽سجادّه‌عشق‌تو‌تماشاگه‌راز᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📿᯽•

•᯽🧪᯽• . . •• #خانواده_درمانے •• هرگز به کودک نگویید تو از همه بهتری😍 تو از همه زیباتری🥰 تو از همه خوشتیپ‌تری👌 به او بفهمانید همینکه خودش باشد کافیست.🤗✌️ این جملات به هوش اجتماعی کودک صدمه زده و تلقین نادرست است.😔☹️❌ #خانواده_خوشبخت #سبک_زندگی_درست #هر_دو_بدانیم . . ᯽درسـاحل‌امن‌خانوادھ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🧪᯽•

•᯽📖᯽• . . •• #قصّه_بشنو •• •ڪتاب: #طنزِفریبرز •به‌قلم:ناصرکاوه •قسمت‌:( پنجاه وچهارم) زمانــی کــه در خــط مقــدم بودیــم، یکــی از دوســتان بــه نــام فریـبـرز از جنــوب، کادویــی برایــم فرســتاد کــه در نــوع خــود بــی نظیــر بــود. چنــد بســته ی مجــزا از هــم کــه بســیار دقیــق پیچیــده شــده بــود. هــر کــدام از بســته هــا را برداشــتیم و بازکردیـم. آدم بـه هـوس می افتـاد، ولـی تصـور مـی کنیـد چـه چیـزی دیدیم؟.یـک بسـته پوسـت پسـته ی اعـلا ، یـک بسـته پوسـت تخـم هندوانـه، یـک کیسـه پوسـت سـیب، یـک کیسـه پوسـت خیـار سـبز قلمـی و یـک بسـته هـم پوسـت هندوانـه!... در میـان بسـته هـا، کاغـذی بـود کـه روی آن نوشـته شـده بـود: هدیـه بـه دوسـت عزیـزم، »بـه مناسـبت سـالروز تولـد صـدام!« کتـاب: فرهنـگ جبهـه ** داشــتم تــوی جبهــه مصاحبــه میگرفتــم. فریــبرز کنــارم ایســتاده بــود کــه یهــو یــه خمپـاره اومـد و بوممممممـم... .نـگاه کـردم دیـدم ترکـش بهـش خـورده و افتـاده زمیـن. دوربینـو برداشـتم رفتـم سراغش. بهـش گفتـم، آقـا فریبـرز در ایـن لحظـات معنـوی و اسـتجابت دعـا، اگـه حرفـی، صحبتـی داری بگـو؟... درحالـی کـه داشـت اشـهد و شـهادتینش رو زیـر لـب زمزمـه مـی کـرد گفـت: مـن از امـت شـهید پـرور ایـران یـه خواهـش دارم. اونـم اینـه کـه وقتـی کمپـوت مـی فرسـتید جبهـه خواهشـا پوستشـو نکنیـد! بهـش گفتـم، ای بابـا ایـن چـه جملـه ایـه آخـه!... قـراره از تلویزیـون پخـش بشـه... .یـه جملـه بهـر بگـو فریبرز...بـا همـون شـادابی گفـت: اخـوی آخـه نمی دونـی تـا حـاال سـه دفعـه بـه مـن رب گوجـه افتـاده!... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•