#دفتر_دل 💙"
در مجالس گذشته که در یک خانهی نقلی کوچک در کوچهپسکوچههای باریک انتهای شهر برگزار میشد، صحبت از عقل شد و صحبت از عشق.
حاضرین در جلسه نشَسته بودند و نظاره میکردند گفتگوی عقل و قلب را و میشنیدند کلمات عمیق پیرِ مجلس را ..
داستان اینطور شروع شد:
عقل گفت: «منم آن هدیهی خدا که انسان را، انسان کرده است. منم آنچیزی که پس از خلقتش، خدا به خود آفرین گفت.»
قلب گفت: «بیشتر از آنچه که میدانی سخن میگویی.»
پیرِ مجلس پا در میانی کرد و گفت: «رسیدن به خدا با عقل غیر ممکن است. عقل، خدا را "ادراک" میکند. ادراک غیر از "رسیدن" است. امّا با قلب، میتوان به خدا رسید. به آیات قرآن مراجعه کنید. پربهاترین چیزی که خداوند به انسان عنایت کرده، "قلب" معرفی شده است.»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
#ادامه_دارد ..
- یک از بیشمار حرف.
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
#دفتر_دل 💙"
بعد از شنیدن سخنان پیر مجلس، عقل سرکشانه گفت: «تا من نباشم، او [قلب] کار نمیکند. منم که میتوانم قلب را به راه بیاندازم.»
قلب گفت: «تو خودت در قضاوت و داوریهایت ماندهای. تو همانی هستی که در گذر زمان پاسخ سؤالاتی را که سر آنها قسم به درست بودنشان میخوری، تغییر میدهی.»
عقل گفت: «من منطق دارم و تو احساس؛ غیر از این است که منطق همیشه پیروزِ میدانِ جدلها بوده؟»
پیر مجلس سرش را بالا آورد تا جواب قلب را بهتر بشنود. قلب پاسخ داشت امّا بیانش نکرد. چون قلب ارزشمندتر از آن بود که در بحثهایی با استدلالهای کودکانه شرکت کند.
پیر مجلس که تعلل قلب را دید، به سخن آمد و گفت: «باید محصولِ عقل، تقدیمِ قلب شود. در اینجاست که گفته میشود نتیجهی کار عقل، ثمربخش است. منطقهای عقل، زمانی ثمربخش هستند که قلب از آن سود ببرد. اگر قلب آنها را نپذیرد و در خود جای ندهد، کار عقل بینتیجه و بیفایده خواهد بود.»
عقل و قلب در سکوت به کلمات پیر مجلس دقّت میکردند. پیر مجلس ادامه داد: «اگر هم شنیده میشود عقل ناقص است، نقص عقل در اینجاست. خود عقل کامل است. کار خودش را میکند اما در مقایسه با قلب، نقص دارد. عقل نمیتواند کار قلب را انجام بدهد، امّا نسبت به کار خود کامل است.»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
#ادامه_دارد ..
- دو از بیشمار حرف.
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
#دفتر_دل 💙"
سخنان پیر مجلس که تمام شد، سکوت، محیط را پر کرده بود. قلب پس از چنددقیقه، سوالی پرسید: «پس چه چیزی مرا به راه میاندازد؟ چه چیزی باید در من باشد تا من بتوانم درست کار کنم؟»
عقل بدون فکر گفت: «پیر مجلس که پاسخت را داد. من باید دستاوردهای خودم را به تو بدهم. برایت کافی نیست؟»
قلب گفت: «تو واقعاً متوجه نیستی یا کلاً در باغ نیستی؟ مگر نشنیدی که پیر گفت تو نه تنها برای من کافی نیستی، بلکه ناقص هم هستی.»
پیر مجلس سرفهای کرد و گفت: «باز من پا در میانی کنم؟ خودتان فکر ندارید؟»
عقل و قلب به یکدیگر نگاه کردند. قلب گفت: «ما حرف هم را نمیفهمیم. شما بگویید.»
پیر مجلس گفت: «بسیارخب؛ از آیات قرآن به این میرسیم که قلب، ظرفی است که در آن چیزی قرار میگیرد. یعنی قلب یک جایگاه است. ممکن است چیزهای مختلفی وارد این ظرف شوند اما بحث این است که چه چیزی را "باید" وارد این ظرف کرد. این بستگی به ما دارد و در اختیار من و شماست که چه چیزی را در آن بریزیم. اما نکته این است که این قلب، از ناحیهی خداوند به بشر اهدا شده؛ این ظرف، تنها به خداوند اختصاص دارد. این جایگاه، جایگاهِ اوست. در زمین برای خداوند ظرف و جایگاهی وجود دارد که خدا پاکترین آنها را بیشتر از همه دوست دارد؛ این ظرف چیست؟ منظور همان قلبها است.»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
#ادامه_دارد ..
- سه از بیشمار حرف.
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
#دفتر_دل 💙"
قلب پرسید: «اینکه میگویی جایگاه خدا من هستم، تاثیری روی عقل یا چیزهای دیگر دارد؟»
پیر مجلس گفت: «تمام اعمال ظاهری که انسان انجام میدهد باید همراه آن، قلبش هم تکان بخورد. همانطور که بدن تکان میخورد و مثلاً به رکوع میروی، قلبت هم رکوع کند؛ هنگامی که به سجده میافتی، دلت هم سجده کند؛ یعنی قلبت هم در این خضوع بدنی، باید برای خدا خاضع گردد.»
سپس نگاهی به عقل انداخت و پرسید: «چرا ساکت نشستهای؟ دلخوری؟»
عقل گفت: «اگر تمام حرفهای تو درست باشد، پس یعنی من اصلاً به هیچ دردی نمیخورم.»
پیر مجلس خندید و گفت: «هان پس دلخوری.. تعجب میکنم که تو چهطور عقلی هستی که فکر نمیکنی. از فکر کردن ترسیدهای یا فکر نکردن برایت راحتتر است؟»
عقل میخواست جواب بدهد که پیر مجلس خودش گفت: «اگر از تو حرفی نمیزنم به این خاطر است که دل با خدا سنخیت دارد؛ اما تو با امور مادی جور میشوی و این یعنی تا تو نباشی، قلب اصلاً درکی ندارد. مثلاً خودت بگو، چهطور میشود کسی راجع به آفرینش فکر نکند ولی خدا را درک کند؟! چنین چیزی محال است. افکار آدمی راجع به آفرینش و خلقت که تو وسیلهی آن هستی، انسانها را تا درک توسط قلب میکِشاند. آیات قرآن را هم که انشاءالله دیدهای؛ بارها گفته است أفلا تعقلون؟»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
#ادامه_دارد ..
- چهار از بیشمار حرف.
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هیئت مجازی 🚩
#دفتر_دل 💙" قلب پرسید: «اینکه میگویی جایگاه خدا من هستم، تاثیری روی عقل یا چیزهای دیگر دارد؟» پیر
#دفتر_دل 💙"
عقل خوشحال شد. قلب هم آرام گرفته بود. فضای بحث و مجادله خوابیده بود. پیر مجلس توانسته بود تواناییهای عقل و قلب را برایشان به خوبی بازگو کند. وقت آن رسیده بود که حرفهایی جدیتر زده شود؛ پس از عقل پرسید: «از نظر تو جایگاه قلب چهقدر گنجایش دارد؟ قلب، تو هم نظرت را بگو.»
قلب به سرعت پاسخ داد: «من از خودم بیخبرم و حال آشفتهی من به همین دلیل است.»
عقل گفت: «به گمانم چیزی حدود دههزار کتاب.»
پیر مجلس سکوت کرد. عقل و قلب از پاسخهای سریع و بیفکر خود شرمنده شدند و جدیتر فکر کردند. پس از چنددقیقه قلب گفت: «به نظرم گنجایش من نامحدود باشد.»
عقل گفت: «من هم موافقم؛ چراکه وقتی یکنفر از پیغمبرخدا'ص سوال کرد که خدا کجاست؛ در زمین یا آسمان؟ پیغمبر'ص پاسخ داد: خدا در دلهای بندگان مومنش جا دارد.»
پیر مجلس خدا را شکر نمود. خوشحال بود از اینکه فکر کردن را یادِ عقل و قلب داده بود. در همان حال گفت: «تبارکالله؛ در حدیث قدسی داریم که خداوند میفرماید من در زمین و آسمان نمیگنجم؛ این قلب بندهی مومن است که میتواند من را در خود جای دهد. یعنی قلب اینمقدار ظرفیت دارد.»
و ادامه داد: «دل جایگاه خدا است و انسان با دل به خدا میرسد. آن بُعدی که انسان را به خدا متصل میکند، دل اوست. آن بُعدی که کارساز است، دل است. دل باید خدایی شود. اگر دل خدایی گردد، آنگاه تمام پیکرهی انسان هم الهی میشود.»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
#ادامه_دارد ..
- - پنج از بیشمار حرف.
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هیئت مجازی 🚩
#دفتر_دل 💙" عقل خوشحال شد. قلب هم آرام گرفته بود. فضای بحث و مجادله خوابیده بود. پیر مجلس توانسته
#دفتر_دل 💙"
عقل گفت: «قلبها متفاوت خلق نمیشوند؟»
پیر گفت: «خدای متعال همهی قلبها را به یک شکل خلق کرده است و تفاوت میان آنها بعد از سیرهای گوناگون در دنیا ایجاد میشود. یعنی از نظر خلقت انسان، همهی دلها یکنواخت هستند و خود نورانیت قلب ذاتی است؛ اگر واردات قلبی با فطرت اولیهی انسان همسو باشد، موجب نورانیت بیشتر قلب میشود اما اگر در راستای فطرت نباشد، نورانیت قلب را تحتالشعاع ظلمت ناشی از آن قرار میدهد.»
قلب گفت: «پس چرا من شبیه خودم کم دیدهام؟»
پیر گفت: «انسان تا زمانی که از این دنیا کوچ نکرده، میتواند آنچه را که به دست خود وارد این گنجینه کرده است، تغییر دهد. البته تا مدتی این اختیار را دارد که بتواند زباله و آشغالهایی که در آن ریخته، بیرون آورد. همچنین بستگی به این دارد که چه نوع آشغالی در آن ریخته باشد..»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
#ادامه_دارد ..
- شش از بیشمار حرف.
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هیئت مجازی 🚩
#دفتر_دل 💙" عقل گفت: «قلبها متفاوت خلق نمیشوند؟» پیر گفت: «خدای متعال همهی قلبها را به یک شکل
#دفتر_دل 💙"
قلب پرسید: «قلبها تقسیمبندی هم دارند؟»
عقل گفت: «چرا تو اینقدر از خودت و امثال خودت بیخبری؟»
قلب گفت: «سوال خودم هم همین است.»
پیر مجلس گفت: «کافیست، شما اصلاً باهم صحبت نکنید، با من صحبت کنید تا دعوایتان نشود.»
عقل گفت: «جواب قلب را نمیدهی؟»
پیر مجلس گفت: «به چشم؛ قلبها طبق یکسری روایات به ۴دسته تقسیم میشوند و طبق یکسری دیگر از روایات، به ۳دسته؛ البته این روایتها همدیگر را نقض نمیکنند.
اول قلبیست که در آن هم ایمان وجود دارد و هم نفاق. دوم قلب مشرک است که به آن منکوس یا واژگونه میگویند؛ یعنی قلبی که خلاف فطرت خودش پیش رفته است. سوم قلب مطبوع یا مهرشده است که به قلب کسی میگویند که با اینکه خدا معارفش را به او عرضه میکند ولی خودش، از قبول آنها سرباز میزند؛ یعنی دراصل این قلب از لطف خدا ابداً محروم نشده، اما خودش، لطف خدا را پس میزند..
و اما دستهی چهارمِ قلبها، قلب أزهرُ أجرد است. أزهر یعنی چیزی شبیه نور و أجرد یعنی خالص و بدون تعلق به دنیا و خار و خاشاک؛ و این قلب انسان مومن است.»
قلب گفت: «از قلب انسان مومن بیشتر بگو.»
پیر گفت: «باقی صحبت بماند برای ساعتی دیگر پس از نماز مغرب و عشا.»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
#ادامه_دارد ..
- هفت از بیشمار حرف.
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هیئت مجازی 🚩
#دفتر_دل 💙" قلب پرسید: «قلبها تقسیمبندی هم دارند؟» عقل گفت: «چرا تو اینقدر از خودت و امثال خود
#دفتر_دل 💙"
پس از نماز مغرب و عشا، عقل به سمت پیر مجلس رفت و گفت: «خب حالا بگو.»
قلب گفت: «عقل، تو چرا انقدر مشتاق شنیدن از قلب هستی؟!»
عقل خجالت کشید و آهسته گفت: «خب من تازه متوجه شدم که تا قلب سالم نشود، انگار من هم سالم کار نمیکنم و تا من سالم کار نکنم، به قلب محصول سالمی نمیرسانم. میخواهم بیشتر بدانم تا بتوانم بهتر از گذشته باشم.»
قلب چیزی نگفت. پیر مجلس شروع به صحبت کرد: «ایمان یک حقیقت نورانی است. بنابراین آنچه مربوط به ایمان و متعلقات آن است همه از سنخ نور هستند؛ هم خودشان روشن هستند و هم به چیزهای دیگر روشنی میبخشند. این یعنی قلب أزهر؛ قلب سفید و نورانی.»
قلب گفت: «صفت أجرد را هم بگو.»
پیر گفت: «اینقدر عجول نباش. آن هم به وقتش میگویم. یادت باشد که فقط شنیدن کافی نیست، باید روی حرفها فکر کنی. فکر، آدم را بیمه میکند.»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
#ادامه_دارد ..
- هشت از بیشمار حرف.
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هیئت مجازی 🚩
#دفتر_دل 💙" پس از نماز مغرب و عشا، عقل به سمت پیر مجلس رفت و گفت: «خب حالا بگو.» قلب گفت: «عقل، ت
#دفتر_دل 💙"
پیر مجلس سکوت کرده بود. عقل و قلب با چشمانی مشتاق منتظر شنیدن بودند. پیر نگاهی به دیوار انداخت و گفت: «صفت أجرد یعنی همین دیوار! دیوار را ببینید که یکدست و بدون حتی ترکی اینجاست؛ أجرد یعنی همین. أجرد یعنی صاف و بیغل و غش. قلب أجرد یعنی یک قلب خالصِ خالصِ خالص که هیچ نوع تعلقی به دنیا ندارد. تعلقات است که موجب میشود در این قلب صاف، غل و غش پیدا شود. آغاز انحرافات قلبی از تعلقات به دنیا شروع میشود.»
قلب گفت: «از کجا بدانم که أجرد هستم یا نه؟»
پیر گفت: «بیغل و غش بودن یک معنای درونی است؛ یعنی چیزی نیست که ما بتوانیم آن را از بیرون مشاهده کنیم. تنها از عمال فرد مومن میتوان فهمید که قلبش أجرد است و اظهار ایمانش، فقط زبانی نیست.»
عقل گفت: «انگار کسانی که قلب أزهر أجرد دارند، نمیتوانند آنچه را که در دل دارند، به زبان آورند؛ یعنی نورانیت دل، چیزی نیست که انسان بتواند آن را به زبان آورد.»
پیر گفت: «کاملاً درست است. برعکسش هم هست؛ ممکن است کسی قرآن و نهجالبلاغه را بارها و بارها بخواند ولی در واقع، دلش از حرفهایی که میزند، خبری نداشته باشد. و امان از این نوع ایمان ..💔»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
#ادامه_دارد ..
- نه از بیشمار حرف.
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هیئت مجازی 🚩
#دفتر_دل 💙" پیر مجلس سکوت کرده بود. عقل و قلب با چشمانی مشتاق منتظر شنیدن بودند. پیر نگاهی به دیو
#دفتر_دل 💙"
قلب با چشمان اشکی رو به پیر مجلس کرد و با تمنا گفت: «از قلب افراد مومن برایم بیشتر میگویی؟ مشتاق شنیدن از قلبهایی چنین زیبا هستم.»
پیر مجلس گفت: «یک نکته میگویم و بس؛ باقی حرفها بماند فردا روز. قبول است؟»
عقل و قلب با اکراه قبول کردند.
پیر مجلس شروع به صحبت کرد: «دل خداجو و بینهایتطلب است و به همین دلیل حد توقف ندارد. این همان فطرتی است که دل طبق آن حرکت میکند و راه مستقیم هم همین است.»
سپس ادامه داد: «حشر در قیامت بر حسب قلب انسانهاست. دل هرطور باشد، حشر هم همانطور است. یعنی ظاهر انسان در قیامت تابع باطن اوست. امّا این نکته را هرگز از یاد مبر که همراه با تبعیت ظاهری مثل نماز و.. باطن هم تابع شده و به تبع او، انسان به مقصد درستی میرسد.»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
#ادامه_دارد ..
- ده از بیشمار حرف.
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هیئت مجازی 🚩
#دفتر_دل 💙" قلب با چشمان اشکی رو به پیر مجلس کرد و با تمنا گفت: «از قلب افراد مومن برایم بیشتر م
#دفتر_دل 💙"
عقل گفت: «چه چیزی قلب را نورانی میکند؟»
پیر مجلس ادامه داد: «دو چیز؛ یکی بودن در راه مستقیم که راهی مناسب با همان خلقت اولیهی پاک قلب است و دیگری تبعیت از انسان کامل. »
قلب گفت: «من نفهمیدم چه شد!»
پیر مجلس گفت: «تو همیشه اینقدَر عجولی؟ صبر داشته باش پسر. الان توضیح میدهم.»
و سپس ادامه داد: «راه مستقیم را امامباقر'ع اینطور توضیح دادهاند که "صراط مستقیم، امامعلی'ع و امامانی هستند که از وُلد حضرت زهرا'س میباشند؛ آنها صراطالله مستقیم هستند. هرکه از آنها روگرداند، به انحراف کشیده میشود." این از راه مستقیم.»
عقل گفت: «دومین عامل پس چه؟»
پیر گفت: «دومین عامل که تبعیت از انسان کامل است، اگر رعایت شود، آنزمان قلب نورانی میشود. مومن مانند آن شیء بلورین درخشانی میباشد که نور دیگری در آن افتاده و درخشندگی دوچندان پیدا نموده است. این نور را اولاً با تنظیم کردن سیر معنوی خود با خلقت اولیه [صراط مستقیم] و دوماً با تبعیت از انسان کامل کسب نموده است. این مجموعهای است که موجب نورانی شدن دل مومن میشود.»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
#ادامه_دارد ..
- یازده از بیشمار حرف.
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هیئت مجازی 🚩
#دفتر_دل 💙" عقل گفت: «چه چیزی قلب را نورانی میکند؟» پیر مجلس ادامه داد: «دو چیز؛ یکی بودن در راه
#دفتر_دل 💙"
پیر مشغول صحبت بود که عقل میان حرف پرید و گفت: «ظرف بلورین؟ قلب؟ یعنی چی؟!»
پیر گفت: «خدا حجت را تمام کرده است. میگوید ظرفی بلورین به دستت دادم و برای سیر معنوی تو، انسان کامل را فرستادم. اینکه چه کار کنی تا به من برسی با تو است. پس نمیتوان به خدا اشکال کرد و بهانه آورد. »
قلب گفت: «یعنی اختیار با ما است.»
پیر گفت: «بله، البته یک نکتهای هست. این سوءاستفاده کردن از اختیار و انتخابی که خدا به ما داده، باعث بیچارگی انسان میشود.»
عقل و قلب همزمان و باتعجب گفتند: «یعنی چی؟!»
پیر گفت: «انسان با اختیاری که دارد میتواند طبق فطرت دل حرکت کند؛ از آنطرف نیز مختار است که از انسان کامل و یا از شیطان کامل تبعیت نماید. این با انتخاب ما است. درست است که غفلتها و کششهای دنیایی وجود دارد، اما اینطور نیست که دل از اول سیاه باشد. این ما هستیم که آن را سیاه و واژگون میکنیم.»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
#ادامه_دارد ..
- دوازده از بیشمار حرف.
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هیئت مجازی 🚩
#دفتر_دل 💙" پیر مشغول صحبت بود که عقل میان حرف پرید و گفت: «ظرف بلورین؟ قلب؟ یعنی چی؟!» پیر گفت:
#دفتر_دل 💙"
عقل گفت: «یعنی قلب مومن، معارف الهی را پس نمیزند؟»
قلب پاسخ داد: «قلب مومن مقابل قلب منافق که مهرشده است قرار دارد و این یعنی، معارف خدا را پس نمیزند و آنها را رد نمیکند.»
پیر گفت: «میدانید به این ویژگی چه میگویند؟ میگویند فتح قلب.. یعنی قلب مومن، مفتوح هم هست که میتواند معارف خدا را جذب کند. چون قلب مملکت الهیای است که سلطانش خدا است.»
عقل گفت: «این فتح قلب چهطوری است؟»
پیر گفت: «سه مرحله دارد که توضیح آن مفصل است. اما همین را بگویم که مرحلهی آخر که نامش فتح مطلق است، آرزوی خوبانِ عالم است.»
قلب گفت: «از آنجا که دقایق آخر مجلسمان است، یک سخن پایانی بگو که هرگز از یاد نبرم.»
عقل هم حرف قلب را تاکید کرد.
پیر گفت: «قول میدهید هرگز فراموشش نکنید؟»
عقل و قلب یکصدا تاکید کردند.
پیر گفت: «این هم از من به یادگار بماند برای شما؛ این حرفها که ما راجع به قلب گفتیم، مسئلهی مهم این بحث این است که
انسان این دل صاف را از اینکه
در دسترس غیرخدا قرار گیرد،
محافظت نماید ؛
تمام حرف همین بود . .»
✍ به قلم زینب میم ؛
با اقتباس از سخنانِ آیتاللهالعظمی
حاجآقا مجتبیتهرانی
- پایان
.
.
نامههای بندگےِ قلب خطاب به عقل :)
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
♡ ❍ㅤ ⎙ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ