4_582493935813787867.mp3
1.38M
🎧🍃
🍃
[• #نوحه_خونے🎤•]
.
.
از نوجــوانـے😌
#حاجحسینیڪتا🎤
.
.
بفرماییــد انرژے😌👇
@Heiyat_Majazi
🍃
🎧🍃
{ #ترکش_خنده 😂 }
جوری که همه دارن پست من چپ دستم میذارن کم کم دارم به عنوان یه راست دست در پهنه گیتی احساس تنهایی میکنم😕
سیاست طنز رو اینجا بخون😂👇
•|🎈|• @heiyat_majazi
[• #حرفاے_خودمـونے☺️ •]
.
.
جورے زندگے ڪن
ڪه وقتے
خدارو
صدا میڪنے
خدابگه←جانـم♥️✨
#خدایاجانمنگویےجانممیرود💔
.
.
خــدا رو احساس ڪن👇
[•🕊•] @Heiyat_Majazi
[• #منبر_مجازے📿 •]
.
.
🕯|• استادپناهیان:
✨ظرفیت:
👌امکانات می تواند استعدادهای
انسان را از کار بیندازد ونظم
را از بین ببرد.
👌تنوع می تواند تمرکز انسان
را نابود کند. و فراوانی می تواند
فراموشی به بار بیاورد.
✋ نمی خواهم فقر ومحدودیت را
تحسین کنم ولی برخورداری از
امکانات ظرفیت می خواهد.
بعضی ها با یه گوشی موبایل
نظم روح ورفتارشان بهم می ریزد.
.
پاتوق نخبگـــان😌👇
[•⏳•] @Heiyat_Majazi
[• #فتوا_جاتے👳🏻•]
.
.
#پرسش⁉️
ضد انقلاب آخرالزمان کیست؟
سؤال اینجاست که این فرد فتنه جو و ویرانگر کیست؟
#پاســخ✅
✨که این چنین حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام مردمان را از زشتخویی او آگاه می کند، تا به ناگاه در دام مکر و حیله اش گرفتار نشوند و در صف یارانش جای نگیرند.
✨ راجع به مرجع ضمیر فردِ مورد خطاب اقوال متعددی ذکر شده است. ابن ابی الحدید شخص موردنظر را عبدالملک بن مروان مے داند. او به گونه ای به شرایط نابسامان زمان و به تخت نشستن عبدالملک در شام و نیز زمامداری فرزندانش اشاره می کند که سرانجام با بازگشتن عقل های پوشیده اعراب به پایان می رسد:
✨این موضوع خبر دادن از کار عبدالملک بن مروان و چگونگے ظهور او در شام، و سپس پادشاهے او بر عراق و اشاره به کشته شدن بسیارے از اعراب است که به روزگار حکومت عبدالرحمان بن اشعث و مصعب بن زبیر روی داد... ممکن است این اشکال به ذهن خواننده خطور کند که چگونه علی علیه السلام فرموده است تا عقل های پوشیده اعراب به ایشان برگردد؛ و از این جمله چنین فهمیده می شود که این کار باید به روزگار پسر مروان باشد و حال آن که ظاهراً چنین بوده، است و عبدالملک در حالی که پادشاه بوده، در گذشته است و پادشاهی او با برگشت عقل های پوشیده اعراب نابود نشده است.
✨مےگویم: چنین تو را پاسخ مےدهم که مدت پادشاهے فرزندان عبدالملک هم در واقع پادشاهے خود اوست و پادشاهے از فرزندان مروان زایل نشد تا آن که خِرد و عقل پوشیده عرب به خودش برگشت، و منظور از عرب در این جا بنی عباس و دیگر اعرابی است که هنگام ظهور دولت آنان از ایشان پیروے کردند...»
"جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه، جـ4ـ، صـ266ـ"
✨نگارنده معارج نهج البلاغه مقصود از شخص موردنظر را مختار بن ابی عبیده ثقفی می داند. از دیدگاه وے این اخبار حاکے از کثرت قتل و خونریزے در آن زمان است، که در واقع نوعے عقوبت دنیوی برای اهل کوفه به شمار مےرود چه آن که آنان بر امیرالمؤمنین علیه السلام آزار رساندند و در امر حکمین با او مخالفت ورزیدند و حق فرزندانش را ضایع نمودند؛ و این چنین خداوند مختار بن ابی عبیده ثقفی را بر آنان مسلط مےسازد تا کسانے از آنان را که در لشگر شمربن ذی الجوشن در جنگ با امام حسین علیه السلام حضور داشته اند بکشد و کشت و کشتار همچنان در آن جا ادامه می یابد(صـ231ـ).
✨اما مؤلف حدائق الحقائق در ابتدای بحث در این باره، فرد موردنظر را سفیانی می داند و همچنین دیگر کسانی که در آخرالزمان به خروج آنان اشاره شده است(صـ616ـ)
.
.
#مهدیار
#ڪپے⛔️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
هیچ شبهـهاےبے پاسخ نمونده😉👇
[•📖•] @Heiyat_Majazi
[• #نھج_علے(ع)☀️ •]
✨بہ نام خــــــداے علے✨
🙂 حتی خدا از اینها تعهد نگرفته
☹️ پس ما چیکار کنیم با اینا؟؟
🙂 در عوض از ما تعهد گرفته .
☹️ که چیکار کنیم ؟؟
🙂 به اون ها آموزش بدیم
ما رو مسؤول آموزش دادن کرده.
📚|• #نهج_البلاغه. حکمت ۴۷۸
مطابق با ترجمه #محمد_دشتی.
#ڪپے⛔️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه
پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😌👇
[•✍•] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 [• #قصه_دلبرے📚•] #مستند_سیاسی_امنیتی_عاکف #قسمت_چهارم به حاجی گفتم: +حاج کاظم من این
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
[• #قصه_دلبرے📚•]
#مستند_سیاسی_امنیتی_عاکف
قسمت #پنجم
گفتم:
+سلام عاصف. خوبی؟
_سلاااام ! به به، ببین کی زنگ زده. مخلص داداش!
+دیشب عجب جک هایی میفرستادی برام.. دمت گرم. روحم شاد شد.
_به به. روح امواتتم شاد.
+بسه دیگه.. مزه نریز. آدم با بزرگتر از خودش وَ مافوق خودش درست صحبت میکنه.
_ خب عاکف جان تو که میدونی من باهات شوخی میکنم، پس الکی جو نده. بعدشم خوشحالم که کلا در حال پیشرفتی توی کارو زندگیت. ولی حضرت عباسی حالا که رفتی معاونت فلان یه کم ما رو تحویل بگیر. هر از گاهی بیا اینجا یه چای بخوریم باهم. اصلا از وقتی که تو رفتی از اینجا، همه چیز سوت و کوره. من که لب به غذا نمیزنم.
+آره، تو که راست میگی.. خیلی لاغر شدی بعد از منتقل شدنم به ضدجاسوسی! فقط نمیدونم چرا ماشاءالله روز به روز گردتر میشی، فقط مواظب باش منفجر نشی یه وقت.
_ده کیلو کم کردم خداییش.. مادرم برام غصه میخوره.
+باشه قبول.. یه خبر خوش برات دارم.
_چی هست؟
+به وقتش میای پیش خودم مجددا دهان مبارکت آسفالت میشه.
_مگه کارمند شهرداری شدی و رفتی توی کار آسفالت؟
+خوشمره شدی عزیزم.
_شیرینی های مسئولیت جدید تورو خوردم اینطور خوشمزه شدم.. راستی ، اول صحبتت گفتی مافوق؟ نفهمیدم !! چیزی شده؟ خبری هست ان شاءالله؟
+امروز منتقل میشی سمت من دیگه.
عاصف خوشحال شد گفت:
_پس موافقت کردن؟
+آره الحمدلله. خیلی زودتر از اون چیزی که فکرش و میکردم.
_باشه ما درخدمیتم.
+پس میبینمت. یاعلی.
خداحافظی کردم و بعدش رفتم سر مطالعه و بررسی یه سری پرونده ها. پس از بررسی پرونده ها نشست های تخصصی با معاونت های برون مرزی و کارشناسان زبده اطلاعاتی رو طبق برنامه ای که بهم واگذار شده بود در دستور کار قرار دادم.
ساعت حدود 12 بود که حاج کاظم شخصا زنگ زد بهم گفت: « دو تا نیروی تازه نفست دارن میان سمتت. تحویلشون بگیر. »
چنددقیقه بعد عاصف و بهزاد اومدن دفتر. منم دیگه جلسم تموم شده بود. یه موکت انداختم و نمازمون و با بهزاد و عاصف خوندیم. بعد از نماز با بهزاد و عاصف رفتیم بیرون اداره به دعوت من غذا خوردیم برگشتیم. چون غذای اون روز اداره چیزی بود که من دوست داشتم، ولی آشپزای اداره، حال به هم زن تر از دفعات قبل درستش کردن. بگذریم.
ناهار که تموم شد، برگشتیم اداره و رفتیم دفتر. با عاصف و بهزاد یه جلسه مفصل اولیه گذاشتم که چیزی حدود 4 ساعت و نیم طول کشید تا حرفامون و بزنیم که بیشتر از قبل با هم دیگه مَچ بشیم.
اون ها حرف زدن و من شنیدم ، من هم نظراتم رو در این واحد جدید و مسائلی که باید رعایت میشد گفتم و اونا شنیدن.
روزها و هفته ها طی شد تا اینکه چشم به هم زدم دیدم 2 ماه و نیم از مسئولیت جدیدم گذشته. انقدر کار روی سرم ریخته بود که نمی فهمیدم ثانیه ها چطوری میگذره. طی اون مدت یک سری عملیات ها و اتفاقات امنیتی اتفاق افتاد که فعلا قرار نیست درموردش براتون بگم.
مثل تمام روزهای عادی و کاری، خیلی دقیق تیم های عملیاتی و اطلاعاتیمون داشتن روی پرونده ها و موارد مورد نظر کار میکردن و من هم به امور معاونت ضدنفود ( ضدجاسوسی ) وَ ضدتروریسم مسلط شده بودم. یه مدت عاصف و برای ماموریتی فرستادم سمت مرز ایران و افغانستان که متاسفانه در یکی از عملیات ها شدیدا مجروح میشه. چندوقتی گذشت و زیر نظر یک تیم پزشکی تحت درمان قرار گرفت که خداروشکر خوب شد.
یه روز که تموم کارام و انجام داده بودم و تا شب مونده بودم اداره، تصمیم گرفتم برای همسرم وقت بزارم و باهم بریم بیرون کمی بگردیم. چون در اون چندماهی که مسئولیت معاونت رو بهم واگذار کرده بودن، نتونسته بودم به خوبی براش وقت بزارم. برای همین اون شب تصمیم گرفتم زودتر برم خونه. موبایل شخصیم و از کشوی میز کارم آوردم بیرون باطریش و جا زدم سیم کارت و گذاشتم درونش گوشی رو روشن کردم زنگ زدم بهش.
نکته امنیتی: دلیل این کارم این بود که گوشی شخصیم اندروید بود و علیرغم اینکه حفاظت چک کرده بود و مشکل امنیتی نداشت، اما برای اینکه گاهی داخل اداره و در دفتر کارم می آوردم خاموش میکردم و باطری و سیم کارت و در می آوردم از درون گوشی تا همه ی اصول امنیتی رو رعایت کنم. این کار و زمانی انجام میدادم که گوشی اندروید شخصیم و دم در اداره تحویل نمیدادم... بگذریم.
زنگ زدم به همسرم، چندتا بوق خورد جواب داد.. گفتم:
بہ قلــم🖊: #عاکف_سلیمانی
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست...
🌐 @kheymegahevelayat_ir1
[•🌹•] @Heiyat_Majazi
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃
هیئت مجازی 🚩
💌🍃 🍃 سوال مسابقه #قربان_تا_غدیر(2) گفت و گوے فوق حاوے چه پیامے و از ڪدام نامه ڪتاب نورانے نهج اب
💌🍃
🍃
سلاااام علیڪم☺️✋
شبتـــون امام رضایے پسنــد
خب مهلت پاسخگویے به سوال دوم
هم تموم شـــد
واما جواب گزینه ۲-نامه ۷۶
(نامه به عبد اللّه بن عباس، هنگامى كه او را در سال ۳۶ هجرى به فرماندارى بصره نصب فرمود)
با مردم، به هنگام ديدار و در مجالس رسمى و در مقام داورى، گشاده رو باش و از خشم بپرهيز، كه سبك مغزى، به تحريك شيطان است، و بدان آنچه تو را به خدا نزديك مى سازد، از آتش جهنّم دور، و آنچه تو را از خدا دور مى سازد، به آتش جهنّم نزديك مى كند.
نهج البلاغه، نامه ۷۶
🍃
💌🍃
هیئت مجازی 🚩
💌🍃 🍃 مسابقه #قربان_تا_غدیر (۲) 😐قیافهش و ببین!! با یه مَن عسلم نمیشه خوردت. 😠چی میگی تو؟؟ 🙂من
💌🍃
🍃
مسابقه #قربان_تا_غدیر (۳)
✨بہ نام خـــــدای علے✨
😒 هیشکی نیست که بی منت
واسه آدم کار کنه.
☹️ منت نزارن هم مزدش و
میگیرن.
🙂 ولی هستن که بی منت و مزد
کار انجام میدن .
🙂 و فرمانبردار یکی دیگه هستن.
😒 پس چرا این کار رو می کنن
🙂 چون اونا مأمور رسوندن منافع
به ما هستن
🍃 @heiyat_majazi
💌🍃
هیئت مجازی 🚩
💌🍃 🍃 مسابقه #قربان_تا_غدیر (۳) ✨بہ نام خـــــدای علے✨ 😒 هیشکی نیست که بی منت واسه آدم کار کنه.
💌🍃
🍃
سوال مسابقه #قربان_تا_غدیر(3)
گفت و گوے فوق از ڪدام بخش ڪتاب نورانی نهج ابلاغه می باشد؟!
۱) حکمت ۵۶
۲) خطبه ۱۱۵
۳) نامه۳۰
۴) خطبه ۱۴۳
فقط ۲۴ساعت وقت دارید☺️👇
🍃 @DokhtarAbani
💌🍃
هدایت شده از رصدنما 🚩
1_92331601.pdf
506.2K
[• #جزوه 🗒 •]
📣 شماره جدید #رصد_نما
منتشر شد:
💢 #اَبَر_پَهلِوون_پَنبِه:)
از سلسه قاجار تا سلسهـ ترامپـے.
❇️ #دربست_بهارستان:)
نمـــاینده هایے ڪه ڪم ڪم
باید رفــــع زحمت ڪنند!
🔰 #چےبودیم_چےشدیم:)
جزء افتخارات بعضـــیا چشمهــای
رنگے و قد بلند بود. یادشون بخیر😁
♨️ #خندیشه_نما:) دستمــریزاد
خدمت جنــاب روحانے بابت هَندل
ڪردن همه وزارت خونهـ ها✌️😁
🔷 #سلبریتے_شناسے:)
یعنے باریڪ الله نه باریڪ الله
به بهـــنوش بختیاری🤗
🔷 #خبر_ویژه:) احمدی نژاد در
مصاحبهبا روزنامهنگار آمریڪایے😤
من یهود ستیز نیستم!😱
چی بود چی شد!😐
#نشریه_تولیدے_رصدنما📍
#هفتهاولتیر98_شماره2📝
#بازنشر_حداڪثرے🙏
#واجب_شرعے😌
نشریجاتےوعڪاسباشےهایتولیدي اینجاست👇
•|📜|• @Rasad_Nama