eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
4.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
‌•°💛🌵’’ [• •] . خدایِ مهربانم، چقدر‌ به‌ من‌ نزدیکی و‌ من‌ از‌ تو‌ دورم :) . ↯.🌻.↯یک جرعه حالِ خوب...⇩ 『 @Heiyat_majazi』 ‌•°💛🌵’’.
YEKNET.IR - sorood - amir kermanshahi - eide ghadir 99.05.17.mp3
4.36M
°🌻|•• ⟮ 🎙 حیدریم من عاشق روی علی ام ❤️😍 . . . 👏👏👏 بیایدمتفاوت‌گوش‌کنیم🙃👇 [•🎧•] @Heiyat_Majazi °🌻|••
هدایت شده از خادم مجازی
🖤اِنا لِلّٰه و اِنا اِلَیهِ راجعون..🖤 اخیرا بہش گفتم :چرا ماشینت رو فروختے؟ گفت: چون هرجا رفتم هزینہ چاپ ڪتابم رو ندادند و چون موضوعش رو براےِ جبهہ انقلاب لازم میدونستم،مجبور شدم ماشینم رو بفروشم و هزینه ڪنم.. 📚موضوع ڪتابش در موردِ دسیسہ‌ها و برنامہ‌های صهیونیست و... بود! ▪️نقل از محمدمسلم وافے، طلبه فعال در حوزھ جمعیت ..🌱.. ایشان این اواخر به بندھ گفتند: این‌ها دنبال من هستند و من را خواهند ڪشت!! یڪے از دوستان نزدیڪ ایشان امروز نقل ڪرد ڪه در این هفته اخیر هم خودش و هم همسرش را مڪرر تہدید ڪردھ بودند ▪️نقل از کانال حجت الاسلام روانبخش @Khadem_Majazi
‌•°💛🌵’’ [• . . زندگی عـاشقانھ فقط اونجاش کھ قبلِ عروسی سھ روز روزھ میگیرن کھ تو عروسیشون گناهی صورت نگیرھ:)' "! . . ↯.🌻.↯یک جرعه حالِ خوب...⇩ 『 @Heiyat_majazi』 ‌•°💛🌵’’
🌱⃢📖 ••• نام‌کتاب: توضیحات: از چیزی نمی ترسیدم؛ زندگینامه خودنوشت قاسم سلیمانی دست نوشته‌های شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانه‌ مبارزات انقلابی در سال ۵۷ ☺️✋ ••• •|📝|• @Heiyat_majazi 🌱⃢📖
‌•°💛🌵’’ [• •] . «اَللهُمَ‌عَجِل‌لِوَلیِکَ‌الفَرَج» ما حاضریم جان به قربانَت کنیم، آقا بیا..🌻 . ↯.🌻.↯یک جرعه حالِ خوب...⇩ 『 @Heiyat_majazi』 ‌•°💛🌵’’
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋🌸 📽 . . حجاب در ایران حاصل ۵۰ سال نیست حاصل ۱۴۰۰ سالِ این مملکته :)👌 . . •|👉|• @Heiyat_majazi 🦋🌸
‌⸤• 💌 ‌⸣ ° ° •\• ‌‏‌‏‌‌فقط‌خداپشتتہ... پس‌بیخودی‌واسھ‌بقیه دست‌وپانزن(:💔🖐🏼 والسلام . . +⚠️ ↫ ✋🏻         . . | |💚 😌☝️ ° ° تۅ فقط ۅاࢪد شۅ ࢪفیق بقیش با من🙃 •[🌿]• @‌heiyat_majazi
از سینه یاعلی میجوشه.mp3
3.24M
°🌻|•• ⟮ 🎙 از سینه یا علی میجوشه میجوشه 👏❤️😍 دوزخ با یا علی خاموشه✨ . . . 👌👌👌 بیایدمتفاوت‌گوش‌کنیم🙃👇 [•🎧•] @Heiyat_Majazi °🌻|••
🌱⃢📖 ••• نام‌کتاب: توضیحات: شهید 14 ساله زینب(میترا) کمایی به سال 1346 در آبادان به دنیا آمد؛ پدرش به نام­ های ایرانی علاقه داشت و اسم او را «میترا» گذاشت؛ وقتی او بزرگ شد، از نامش ناراضی بود و به همین خاطر آن را به «زینب» تغییر داد. ☺️✋ ••• •|📝|• @Heiyat_majazi 🌱⃢📖
‌•°💛🌵’’ [• •] . «وَأَحْسِن کَمَآ أَحْسَنَ ٱللَّهُ إِلَیْکَ» و همانطور که خدا به تو نیکی کرده، نیکی کن🌿'! - القصص/77 . ↯.🌻.↯یک جرعه حالِ خوب...⇩ 『 @Heiyat_majazi』 ‌•°💛🌵’’
👳‍♂ 〗 . . "سوال:🤔 قصد دارم سرمایه ای را به شخصی بدهم تا با آن کار کند و مبلغ ثابتی، سود ماهانه بدهد، آیا دریافت این سود، حکم ربا را دارد؟🤔 ↷.جواب.🤓 اگر بدهید و شرط کنید که قرض گیرنده هر ماه مقداری سود به شما بپردازد، و حرام است اما اگر بدهید، یعنی دریافت کننده را وکیل مطلق کنید که با پول شما برای شما کار کند و مقداری از سودهای حاصل را به شما بپردازد و باقیمانده را برای خود بردارد، اشکال ندارد.☺️ 🍃 . . ·٠•● @Heiyat_majazi ●•٠·
🦋🌱 [ 📸 ] . . بهشت باد به اهل بهشت ارزانی بهشت من،حرم باصفای توست...حسین . . ••| @Heitat_majazi |•• 🌱🦋
مداحی_آنلاین_آی_مردم_عید_غدیره_سید_رضا_نریمانی.mp3
5.6M
°🌻|•• ⟮ 🎙 آی مردم عید غدیر 👏👏👏😍 حق میگه حیدر امیر❤️ . . 👌👌👌 بیایدمتفاوت‌گوش‌کنیم🙃👇 [•🎧•] @Heiyat_Majazi °🌻|••
برای علیرضا، محمدرضا و مطهره مدتی بود خدمت استاد نرسیده بودم. زنگ زدم گفتم می‌خواهم ببینمتان. گفت همین امشب. بچه‌هاتو‌ بردار، منم بچه‌هامو بر می‌دارم بریم پارک. فلاسک چای و ... را برداشت و منم قدری خوراکی گرفتم و رفتیم. چهره مطهره کوچولو از درون قاب پنجره عقب هنوز در چشمانم هست. دم بوستان پیاده شدیم. مطهره و محمدرضا تندی دویدند و اشتباه رفتند. صداشون زدیم. کودکانه دویدند و برگشتند. زیرانداز را پهن کردیم. بچه‌ها دویدند سوار سرسره‌ها و وسایل بازی شدند. سید محمد حسن‌ با علیرضا، سید محمد حسین با محمد رضا و مطهره‌ هم با دخترای پارک هم بازی شدند. مطهره هی می‌رفت بازی می‌کرد، میومد یه گاز به کیکش می‌زد و دوباره می‌رفت.باباش به شوخی بهش می‌گفتند شهید مطهری و حرم مطهر. باباش می‌گفت نگاش کن چقدر مطهره یزدیوکه. راست می‌گفت تیپش و چهره‌اش به شدت معصومانه و از جنس بچه‌های ساده و مظلوم یزدی بود. البته محمدرضا و علیرضا هم. تو بازی، بچه‌ها اگه کم توجهی بهش می‌کردند، زود میومد خودشو می‌انداخت تو بغل باباش تا نازشو بخره، باباشم یه خورده نازشو می‌کشید و مطهره دوباره شارژ می‌شد و می‌رفت سوار سرسره. محمدرضا هم که از چیزی انگار ناراحت بود هی ناز می‌کرد و جلو نمی‌اومد. استاد به من گفت برو بیارش تا آشتی کنه. کلی نازش را کشیدم تا آشتی کرد. وقتی محمد رضا بچه‌تر بود، استاد میگفتن شبها قبل خواب باهم دعا می‌کنیم. محمد رضا میگه: خدایا! اسرائیلو بتش.(بکش) علیرضا هم بچه‌ها رو بزرگتری می‌کرد. ماشاءالله خیلی اقا و فهیم‌ بود. وقتی کنارمون بود، باباش بعضی‌ حرف‌ها رو نمی‌زد و می‌گفت این باهوشه، می‌فهمه، دوست ندارم از الان ذهنش درگیر بشه. باباش با لذتی خاص می‌گفت بچم می‌خواد بره مدرسه‌ی مسجد محور، الآنم داره آزمایشی می‌ره تا اگه پسندید و اونها هم پسندیدن، ادامه بده. قشنگ می‌دیدم که استاد بهش امیدواره و افتخار میکنه و وقتی می‌بینتش کیف می‌کنه. کلی گفتیم و خندیدیم. از خاطرات گذشته گفتیم تا مسائل مهم و جدی... قبلنا می‌گفت من قند نمی‌خورم اما چایی چرا، چون خستگی ذهنمو رفع میکنه. اون شب کیک نخورد گفت شکرش مضره و به آدم ضربه می‌زنه‌. سید محمد حسن ۷ ساله‌ی ما به ساخت وسایل برقی خیلی علاقه داره، موقع خداحافظی، در عالم بچگی خودش گفت: علیرضا! هر روز هفته به جز پنجشنبه و جمعه، ساعت دو بیا خونه ما تا باهم وسایل برقی و الکتریکی درست کنیم. علیرضا هم گفت بابا! می‌ذاری برم؟ باباش گفت حتما، از همون شب با چنان ذوقی به مامانش میگفت که علیرضا قراره بیاد خونمون تا با هم چیزی بسازیم که نگو و نپرس. اما حالا چند روزه که منتظره علیرضاست و ناامیدانه میگه دیدین نیومد... دیروز باز میگفت چند روز دیگه تولدمه علیرضا و محمدرضا هم باید بیان، بهش گفتیم اونا رفتند ابرکوه! خیلی ناراحت شد و گفت کی برمیگردن تولدمو عقب بندازم، گفتم معلوم نیست عقب بندازی میفته تو محرم، دیگه چیزی نگفت... قرار شد بعضی جمعه‌ها با هم، خانوادگی بریم بیرون، تو بیابون، کنار آب و برای بچه‌ها آتیش روشن کنیم. استاد از این کنار آب رفتن و آتش روشن کردن و تفریحات زنده یه جور خاص و با تاکید ویژه‌ای حرف می‌زد... همه این‌ها، دوشب قبل از عروجشون بود و این، هم توفیقی بود که خدا را برآن شکر میکنم و هم، دردی است در دلم که چهره‌های معصوم علیرضا، محمدرضا و مطهره جلوی چشمانم راه می‌روند و آتشم می‌زنند. الان چالش ما در خانه این است که چطوری به سید محمد حسن و سید محمد حسین که مرتب سراغ علیرضا و محمد رضا را میگیرن بگیم رفیقاتون پرکشیدند و همه اون قرارها برای همیشه لغو شده... و چقدر سخته گریه و عزا و ماتم، جوری که بچه ها متوجه نشن چه خبره! خدایا! چقدر آن کفن‌های کوتاه قد علیرضا، محمدرضا و مطهره، غمبار بود! عطر استاد در بچه‌هایش ادامه نیافت و باشد که بوی گل را از گلاب برادرانش آقا محمدحسن و آقا محمدجواد استشمام کنیم. عاشوا سعداء و ماتوا سعداء یکی از جاماندگان از استاد .. ✊💔
‌•°💛🌵’’ [• . . همسر شهید محسن حججے : آقا محسن اگر روزے چشمش بہ نامحرم مے افتاد یا گناهے انجام میداد اون روز رو کلے استغفار مے کردند و فرداش هم "روزه" مے گرفتند... شهدا اینجورے بودند.... . . ↯.🌻.↯یک جرعه حالِ خوب...⇩ 『 @Heiyat_majazi』 ‌•°💛🌵’’
‌•°💛🌵’’ [• •] . هر که تلاش کند، به آنچه می‌خواهد می‌رسد🧡✨ - امام‌علی/غررالحکم . ↯.🌻.↯یک جرعه حالِ خوب...⇩ 『 @Heiyat_majazi』 ‌•°💛🌵’’
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋🌸 📽 . . می شمارم روز و شب را تا محرّم…♥️ ❤️ [15روز تا محرم] . . •|👉|• @Heiyat_majazi 🦋🌸
👳‍♂ 〗 . . "سوال:🤔 آیا و یا سرم در هنگام روزه مبطل روزه است؟ آیا بین انواع آمپول های تقویتی و غیر آنها و سرم های مختلف تفاوت است؟😢💉 ↷.جواب.🤓 احتیاط واجب آن است که روزه‌دار از استعمال آمپول‌های تقویتی و آمپول‌هایی که به رگ تزریق می‌شود و همچنین انواع سِرُم‌ها خودداری کند ولی تزریق آمپول غیر تقویتی در عضله مانند آنتی بیوتیک یا مسکّن یا آمپول بی حسی و نیز گذاشتن دارو روی زخم یا جراحت، اشکال ندارد. 🍃 . . ·٠•● @Heiyat_majazi ●•٠·
🦋🌱 [ 📸 ] . . . رفیـق...! اگه‌به‌یه‌سری‌چیزا‌نرسیدی، نندازش‌گردن‌خـدا! ببین‌کجای‌ کارت‌گیر‌داره..... :) . 🌿- . . ••| @Heitat_majazi |•• 🌱🦋
📿💚 [ ] «به همه‌ی‌اهلِ‌بیت‌علاقه‌مندم لکن بیچارهٔ امیر المؤمنینم !» [ آغازِمسلمانےماروزغدیراست👇 ] Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 📿💚