eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
【• 🔑 •】 🍃بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـ🍃 😱وااااایییی!!!! اون لباس خوشگلتو دادی به فقیر؟؟ ☺️ نخیر. اون فقط یه فرم استخدام بود! 🤔 فرم استخدام؟؟ ☺️ ارههه. با بخشش اون لباس، خدا ۷۰۰۰ فرشته رو مأمور استغفار کردن،برای من می‌کنه. 📕|• . ص: ۴۰۷ . نڪتہ‌ ـهای نابِـــ👌 زندگے بـا😌👇 [°☀️°] @Heiyat_Majazi
iran trafdar.wav
478.8K
【• ☎️ •】 . . 💞🍃 ایران طرفدار مظلومان همــراه اول ⬅️ ارسال کد 87086 به شماره ۸۹۸۹ ایراݩــسل⬅️ ارسال کد 4414483 بہ شماره۷۵۷۵ رایتــل⬅️ ارسال کد on4002069 بہ شماره ۲۰۳۰ . . پـیشوازِ صـداتـو خوشگل ڪن😃👇 [•📱🍃•] @heiyat_majazi
••🍃🎙•• تعداد صفحات تلاوت شده👇👇 •• ۵ •• اعلام تعداد صفحات تلاوت شده😃👇 •| @f_delaram_313 @heiyat_majazi ••🍃🎙••
🕊🍃 [• 🌙 •] . . مداحے میکرد و اکثر اوقات ذکر سینہ زنے هیئت را میگفت.گاهے بہ شوخے میگفت: من دوهزارتا یاحسین حفظ هستم. اخلاص او زبانزد رفقا بود ، اگہ کسے از او تعریف مےکرد،ناراحت میشد .وقتے در قبال زحمات تشکر میکردند.میگفت خرمشهر را خدا آزاد کرد.یعنے همہ کار خداست و همہ کار براے خداست او ابراهیم هادے را الگوے خود قرار داده بود و دقیقا پا جاے پاے ابراهیم میگذاشت. ڪلامے در وصف شهید " . . 🌷سربازِ آقا نمےمـــونھ‌ تــــــــا ظهور رو ببینھ‌! بلڪھ‌|شهید| مے‌شھ‌ تـ⇜ـا ظهور نزدیڪ شھ‌ @heiyat_majazi 🍃🕊
قهقه با طعم آغوش تو.mp3
2.19M
【• 🎤 •】 . . {♡}غم‌ها،غصھ‌ها و اضـطراب‌هـاے انـسان، پس‌اندازِ فشار در نفسِ انسانند.. ودرنتیجه ذخیره‌ے فشار در قبر او. {♡}مے‌توان اینجآ در آغوش خدا آرام بود، و آنجا نیــز هم! . . متـفاوت بشنـویـد🙃👇 [•🍃🎧•] @Heiyat_Majazi
【• 👳🏻 •】 . . ⁉️: ایا به وسائل منزل تگر در تمام سال از انها استفاده نشود خمس تعلق می گیرد؟ ✨ 🍃مقام معظم رهبری:اگر وسائل خوراکی و از درامد بین سال خریداری شده باشد خمس دارد و اگر غیر خوراکی و مورد نیاز بوده است خمس ندارد. 🍃ایت الله مکارم شیرازی‌ : لباس های متعدد و همچنین انگشتر و زیور الات و وسایل مختلف زندگی ، اگر همه انها مورد نیاز و در حد شأن او باشد و از درامد همان سال تهیه شده باشد خمس ندارد، ولی اگر زاید بر نیاز و شأن باشد ، مقدار زیادی، خمس دارد. 🍃آیت الله فاضل لنکرانی:وسایل خانه اگربه مقدار مورد نیاز از درامد بین سال خریداری شده باشد و در وقت خرید مورد نیاز بوده است و به هر دلیلی مورد استفاده قرار نگرفته باشد خمس ندارد، اما وسایلی که اضافه بر نیاز خریداری شده باشد و در بین سال نیر مورد نیاز و استفاده قرار نگرفته باشد خمس دارد. 🌱 . . چند قدم مانده تا خدا👇☺️ [•📖•] @Heiyat_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{• 🌱 •} . . تنها ڪسے ڪھ میتونھ تو رو تغییر بده 💪 تنها ڪسے ڪھ میتونھ تو رو نجات بده 😌 اگر ، هیچڪس نمیتونھ مجبورت ڪنه😉 اگر ، هیچڪس نمیتونھ جلوے تو رو بگیره💪 🍃| . . •⏱• اولِ راهیآ؛ اینجا تپشے از نو 👇 [°•💓•°] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 بسم رب الشھـدا #قسمت_شصت_و_دوم شب عرفه بود. سه شنبه شب. مصطفی ترتیبی داد تا ما
【• 📚 •】 بسم رب الشھـدا کاروان قرآنی ایران، هجده نفر بودند. از عرفات به سمت مشعر حرکت کردند. ساعت 9 شب بود که رسیدند. شب را آنجا ماندند و صبح به سمت منا راه افتادند. هیچ کدام نمی دانستند انتهای راهی که می روند بسته است. سرباز های سعودی، همان حوالی نگهبانی می دادند. کاری به کار حاجی ها نداشتند. کم کم خیابان شلوغ شد. بیست دقیقه که گذشت، دیگر کسی نمی توانست در آن خیابان عریض دست هایش را از فشار خلاص کند و بالا ببرد. پیرمرد ـ پیرزن ها از فشار پشت سری ها به زمین می خوردند و بعد، چندین نفر به روی شان می افتادند. اطراف خیابان چادرهای بعثه کشورهای مختلف قرار داشت. نرده هایی بین خیابان و چادرها کشیده شده بود. عده ای از این نرده ها بالا رفته تا جان خودشان را نجات دهند. هلی کوپتر های سعودی بالای سر زائران می چرخیدند و کاری نمی کردند. محسن و استاد سیاح گرجی و شاکر نژاد کنار هم بودند. پیرزنی را دیدند که زمین خورده. حمید گفت : الان زیر دست و پا له می شه! بلندش کنیم. محسن و سیاح راه را باز کردند و حمید، پیرزن را بلند کرد و به گوشه ای کشید. ✍🏻 ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی 😍🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 بسم رب الشھـدا #قسمت_شصت_و_سوم کاروان قرآنی ایران، هجده نفر بودند. از عرفات ب
【• 📚 •】 بسم رب الشھـدا همه منتظر بودند تا مأموران سعودی انتهای خیابان را باز کنند. اما خبری نبود. محسن، مبهوت شده بود. کم کم جمعیت او را از حمید و مسعود جدا کرد. مسعود دستش را دراز کرد سمتش و گفت : بیا محسن! اما جمعیت محسن را با خودش برد. دو دقیقه نگذشته بود که بین حمید و مسعود هم فاصله افتاد. حمید سعی کرد صدایش را به مسعود برساند : فکر نمی کنم از این مهلکه جان سالم به در ببریم! و از هم دور و دورتر شدند. از هرطرف بوی مرگ می آمد. هرکس با زبان خودش از خدا کمک می خواست. مأموران سعودی فاجعه را می دیدند و فقط با بلندگوهایشان می گفتند : _ برگردید! اما به کجا؟! یکی می گفت که راه برگشت هم به خاطر عبور یکی از مقامات سعودی بسته شده. ساعت ها همین طور گذشت. یکدفعه ندایی بین جمعیت پیچید. همگی از هم خواستند که بنشینند. سخت بود. اما همه سعی کردند به این توصیه عمل کنند. همین باعث شد که از فشارها کم شود. اما فشار بخشی از مشکل بود. فاجعه اصلی تشنگی بود. بدن های حاجیان زیر آفتاب ظهر عربستان داشت می سوخت. طول جمعیتی که گرفتار شده بودند به صدها متر می رسید. بالاخره مأموران سعودی دست به کار شدند. از ابتدای مسیر شروع کردند به جمع آوری اجساد ... ✍ ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی 😍🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_6996193.mp3
3.25M
💗🍃 {• 🤝 •} |🎧| دعاے ندبھ |🎙|با نواے:محسن فرهمند یاران! وقت یارے،یار است همھ برخیزید نسل ما،نسل ظهور است:) اگر برخیزیم!🙂 🍃💗 @heiyat_majazi
【• 📞 •】 . . سوره 👈 ڪهف آیه 👈 103 . . الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب🤩👇 [•♥🍃•] @heiyat_majazi
【• 🗣 •】 😍🍃😍 |🥀|خدای عزیزم!! بعد این همه گناه و حرفتو گوش ندادن بهت حق میدم که فکر کنی شاید تورو دوست ندارم... |🍂| خدای مهربونم شرمنده به خاطر همه بد بودنام .😞😞 اخه خودمم بدم میاد از منی که گاهی حرفتو گوش نمیده...😔 . از اینجآ صآف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇 [•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
【• 👒•】 . . یخـمڪ:😋👇 براے درست ڪردنش میتونید از انـ🍍🍒🥝ـواع میوه و آب میوه استفاده ڪنید☺️☝️ اونها رو بریزید تو مخـ🥣ـلوط ‌ڪن تا صاف و یڪدست بشھ، بعد بریزید تو قالب بستنے یا تو ڪیسھ زیپ ‌لاڪ یا ڪیسھ فریزر سفت ببندینش و بذارید توے فریزر، روے سطح صاف تا حداقل براے سه ساعت بمونـھ😃👌 . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•🌻🍃•] @heiyat_majazi
【• ☺️ •】 . . 😇|• امام صادق علیه‌السلام: 😃|• پيامبر خدا هنگام نشستن، بيشتر رو به قبله مى نشست. 📚|• کافی(ط-الاسلامیه) ، ج۲، ص۶۵۱ . . یـه حبـه مـوعــظـه‌ِ شیریـن😉👇 [•📿🍃•] @Heiyat_Majazi
【• 🔑 •】 🍃بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـ🍃 🖐 پنج سنت پیامبر رو بگوو. 😍 ازدواج...... 🤪 من بگم ؟؟ یکیش سلام کردن به کودکانِ 📕|• . ص: ۳۸۹ . . . نڪتہ‌ ـهای نابِـــ👌 زندگے بـا😌👇 [°☀️°] @Heiyat_Majazi
【• •】 . . +⚠️‌‌ . . . . °•| آهنگرها یڪ گــیره دارن و وقتے میخوان رو یڪ تکه ڪار کنند، اون رو در گیره میذارن! خـــدا هم همینطوره... اگـــــر بخواد روی کسے ڪار کنه اونو تو گیره مشکلات میذاره و بعد روی اون ڪار میکنه؛ گـــرفـتاری‌ها نشانه عشــق خــداوند است🍀 شما اگــــر کسے رو دوست نداشته باشی، باهاش شل دست میدی! و اگـــــر اونو دوست داشته باشے دستش رو فشـــــار میدی و این فشار علامت عـــــــلاقه س...|•° 🎙 . . +⚠️ ↫ ✋🏻         . . | |💚 😌☝️ @heiyat_majazi •🍃•☝️•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
【• 🎤 •】 . . .•😋 ماجراي انجـیر .• حاجي توي اتاق فرماندهي •. حواسش فقط به جنگ با داعش نبود،حواسش به خیلي چیزها بود! 😓•. جبران نمیشوي حتي به گریه هاي شدید.. 💔 . . متـفاوت بشنـویـد🙃👇 [•🍃🎧•] @Heiyat_Majazi
【• 👳🏻 •】 . . ❌ خیلی از شماها عزیزان داستانهایی در صدا و سیما و مدرسه در رابطه با دزدی شاه ایران و داستان چمدانهای پول شاه موقع خروج شنیده اید! اینجا میخواهم یک نمونه از کارهای شاه ایران بعد از خروج رو به شما نشان دهم! قضاوت به عهده شماست ! اول از همه میخواهم شاهین هواپیمای سلطنتی ایران رو به شما معرفی کنم، شاهین همان BLUE FLIGHT 1 ایران نام یک بوئینگ ۷۰۷ متعلق به نیروی هوایی شاهنشاهی ایران بود که محمدرضا شاه پهلوی و شهبانو فرح پهلوی از آن برای سفرهای داخلی و خارجی استفاده می‌کردند. و ... ✅ مشخص است این فرد حتی یکبار هم قرآن را مطالعه نکرده و کیفیت نزول قرآن را مرور نکرده تا با یک نکته واضح رو به رو شود 1⃣ چنین مطلبی در كتاب نگاهي به شاه نوشته دكتر ميلاني وجود ندارد. 2⃣ طلب فوق از سایت ویکی پدیا کپی گردیده است، اما با حذف برخی قسمتهای آن، داستان ساختگی حاتم بخشی شاه اضافه شده است که این بخش اضافه شده در هیچ منبع معتبری یافت نشد. 3⃣ در سایت ویکی پدیا می خوانیم: "بعد از فرار شاه به مصر در اسفند ماه، "کاپیتان معزی" و بخشی از کارکنان و خدمه شخصی شاه با همین هواپیما، به تهران بازگشتند. در بازگشت این پرنده به ایران اخبار متفاوتی وجود دارد؛ "معزی" و خدمه ادعا می‌کردند به تصمیم خود و با نارضایتی شاه ایران، این هواپیما را بر گردانده‌اند، اما این مسئله با توجه به قرابت و دوستی "انورسادات" با شاه و بدون اجازه فرودگاه قاهره بسیار بعید به نظر می‌رسد. همچنین این پرنده رسما متعلق به نیروی هوایی ارتش بود و شاه ایران بعد از برکنار شدن مطابق قوانین بین المللی حق استفاده از آن را نداشت و نگهداری آن کمکی به وی نمی‌کرد. " 4⃣"محمدرضا پهلوی" که سراسر عمرش را در تجملات حرام و نامشروع گذرانده بود، گویا در آخرین حضورش در ایران نیز باید این عمل را به اثبات همگان می‌رساند. این هواپیما که یکی از گران‌ترین هواپیماهای جهان بود در آن زمان حدود ۸۰۰ میلیون تومان قیمت داشت. 5⃣ شاه دو هواپیمای دیگر مشابه "شاهین" به نام "میترا" و "شهباز" به اضافه ۲ هواپیمای "جت دستار" داشت و کلاً ارزش هواپیماهای خصوصی شاه در آن موقع بیش از ۳ میلیارد تومان بود. 6⃣" سرتیپ موسوی" در رابطه با شایعه به کار رفتن طلا برای تزئین محیط داخلی این هواپیما اظهار داشت: اینها شایعاتی هستند که ما نیز شنیده‌ایم ،اما در حد همین شایعه باقی‌خواهند ماند چون هرکسی که از ساختار هواپیما باخبر باشد و کمی در مورد پرواز و قوانین پروازی اطلاع داشته باشد می‌داند که آن اندازه طلا تا چه میزان می‌تواند مانع پرواز این پرنده شود. 7⃣سرهنگ "بهزاد معزی" خلبان مخصوص شاه بود که در بیشتر پروازها و مسافرت‌های شاه مخلوع ، خلبان هواپیمای اختصاصی وی بوده است .او خلبان همان هواپیمایی بود که در روز 26 دی 1357 شاه از ایران فرار کرد. او بعد از این جریان هواپیما را به ایران باز گرداند و به دلیل بازگرداندن یک هواپیما بوئینگ ،آنهم در دوران جنگ به کشور به یک قهرمان بدل شد . ولی چند سال بعد وقتی که وی "بنی صدر" رئیس‌جمهور فراری و "مسعود رجوی" سرکرده گروه منافقین را با هواپیمای دیگری از ایران فراری داد، چهره واقعی این خیانتکار نمایان شد. آيا امکان دارد درستکاري او هم از روي برنامه و نقشه اي بيش نبوده باشد .. !!؟؟‌ 🌱 . . اینجا هیچ شبهه ایی بی پاسخ نمونده👇😉 [•📖•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 بسم رب الشھـدا #قسمت_شصت_و_چهارم همه منتظر بودند تا مأموران سعودی انتهای خیاب
【• 📚 •】 بسم رب الشھـدا پنجشنبه روز عید قربان، مامان حالش بدتر از دیروز شده بود. ساعت ده صبح، دیگر طاقتش طاق شد. شماره مصطفی را گرفت. پرسید : چه خبر از محسن؟! از دیروز حالم خیلی بده! مصطفی از پیامکی گفت که تازه به دستش رسیده. خبر داده بودند در منا حادثه سنگینی اتفاق افتاده. یکی انگار قلب مامان را پاره کرد. حس کرد قلبش در قفسه سینه رها شده : وای خدا! چی شده؟ یا امام زمان! مصطفی پشیمان شد از حرفش. مامان را دلداری داد. گفت به محسن می سپارد رنگ بزند خانه. ساعت دوی بعد ازظهر شده بود و هنوز از محسن خبری نبود. مامان تلویزیون را روشن کرد. مجری اخبار ساعت 14 داشت می گفت : در منا تعداد زیادی از حاجیان به خاطر ازدحام زیاد و گرمای هوا جان خود را از دست دادند .... . مامان به مردم سپید پوشی که روی هم تلنبار شده بودند خیره ماند. با خودش گفت : اگر محسن حالش خوب بود به من خبر می داد! حتما بلایی سر بچه ام اومده! جمعه خبر آمد که محسن مفقود شده. به تمام بیمارستان های مکه زنگ زدند. خبری نبود ... ✍ ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی 😍🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 بسم رب الشھـدا #قسمت_شصت_و_پنجم پنجشنبه روز عید قربان، مامان حالش بدتر از دیر
【• 📚 •】 بسم رب الشھـدا ساعت پنجِ صبح روز شنبه تلفن مصطفی زنگ خورد. مکه بود. مرد پشت تلفن حاشیه می رفت. مصطفی گوشی به دست داخل اتاق قدم می زد. داشت حوصله اش سر می رفت. می خواست بگوید : فقط یک کلام بگو محسن کجاست؟! آخرش خبر شهادت محسن را داد. زمین انگار از زیر پای مصطفی کنار رفت. نفهمید خودش کجا و گوشی اش کجا افتاد. دستی همه چراغ ها را خاموش کرد. به هوش که آمد تمام تنش تیر می کشید. انگار داشت قالب تهی می کرد. خانمش، آقای همسایه طبقه بالا را خبر کرده بود. یکهو غصه بزرگی دیگری روی دلش نشست : _ چطور این خبر را به بابا و مامان بگوید؟ نمی توانست رانندگی کند. همراه همسایه و خانمش راه افتادند سمت کوچه جوادیه. هوا تازه داشت روشن می شد. زنگ خانه را زدند. بابا گوشی را برداشت. بابا یه لحظه بیاین بیرون. بابا که از حضور مصطفی آن وقت صبح جا خورده بود، با دیدن پیراهن مشکی اش بیشتر تعجب کرد. چرا مشکی پوشیدی؟! مصطفی زد زیر گریه. بابا را بغل کرد : _ خوش به حالتون که همچین بچه ای تربیت کردین! خانمش هم به هق هق افتاد. بابا پرسید : یعنی چی مصطفی؟! شانه های لاغر بابا را بیشتر فشرد : یعنی اینکه پسرتون یک عمر سر سفره قرآن و اهل بیت علیهم السلام بزرگ شد و آخرش به پاداشش رسید! شهید شد بابا ... بابا یکدفعه تو آغوش مصطفی از حال رفت . کمر مصطفی داشت می شکست. با کمک همسایه بابا را برد داخل ماشین ... ✍ ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی 😍🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
【• 🗣 •】 😍🍃 |🌹|یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود ... |🌷| و تمام قصه ی زندگی ما همین بود... |🌸|غیر از خدا هیچڪس نیست... به هیچڪس دل نبندیم ... . از اینجآ صآف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇 [•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
【• 👒•】 . . خورش مرغ یا گوشت لوبیـا سـبز😋☝️ . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•🌻🍃•] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #خانمےڪه_شماباشے 👒•】 . . خورش مرغ یا گوشت لوبیـا سـبز😋☝️ . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•🌻🍃•] @he
【• 👒•】 . . خورش مرغ یا گوشت لوبیا سبز 😋👇 مواد لازم: لوبیا سـبـ🌿ـز ۴۰۰ گرم گوشت گوسفندی ۴۰۰ گرم، یا مـ🐓ـرغ به تعداد سیر ۳ حبه پیاز بزرگ ۱ عدد روغن مایع آب لیـ🍋ـموی تازه رب گوجـ🍅ـه فرنگی ۲ ق غ نمک ، فلفل سیاه و زردچوبه زعفران غلیظ دستور پخت:👩🏻‍🍳 ابتدا سیر و پیاز را به صورت ریز خرد کنین. روغن رو در تابه ریخته اجازه بدین داغ بشه بعد سیر و پیاز خرد را شده را اضافه کنین و کمی تفت بدین تا سیر و پیاز نرم بشن. فلفل و زردچوبه رو اضافه کنید و تفت بدید. در این مرحله مرغ قطعه شده یا گوشت های خرد شده رو اضافه کنید و حسابی تفت بدید. لوبیا رو ۳یا ۴سانتی خرد کرده و پس از اینکه رنگ گوشت یا مرغ تغییر کرد چند لیوان آب جوش به قابلمه اضافه کنید. درب قابلمه را بزارین و حرارت زیر قابلمه را کم کنین، تا مرغ (گوشت) شما به طور کامل بپزه. پس از اینکه مرغ (گوشت)کمی نرم شد رب گوجه فرنگی را به همراه مقداری آبلیمو به قابلمه اضافه کنین و اجازه بدین مرغ یا (گوشت)به طور کامل بپزه. در مرحله بعدی باید لوبیا رو در روغن تفت بدید تا کمی سرخ بشن. هر چی لوبیا سبز رو‌بیشتر تفت بدین رنگ اون پر رنگ خواهد شد و در پایان خورش خوشرنگ و لعاب تری خواهید داشت . لوبیا سبز آماده شده رو به همراه مقداری نمک و فلفل سیاه به خورش اضافه کنین و اجازه بدین تا آب خورش کم بشه و روغن بیندازه.ده دقیقه ی آخر زعفرون ‌رو هم اضافه کنید. و بعد از اینکه خورش به طور کامل آماده شد آنرا به همراه برنج سرو کنید🤩👌 . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•🌻🍃•] @heiyat_majazi
【• ☺️ •】 . . 😇|• امام حسین علیه‌السلام: ✋|• هر كه بخشنده باشد، آقايى كند. 📚|• كشف الغمّة، ص۲۴۲، ح۲ 🆔 @Hadise_nab . . یـه حبـه مـوعــظـه‌ِ شیریـن😉👇 [•📿🍃•] @Heiyat_Majazi