اربعین آمد و اشکم ز بصر میآید.. گوییا زینب محزون ز سفر میآید
باز در کرببلا شیو و شونی برپاست.. کز اسیران رَهِ شام خبر میآید🕊
هیئـت مجــازے📿
در آغاز محفلمون، چند دقیقهای رزق امشبمونو بشنویم.. 🕊به نام خــدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی🕊
بـسـم الـلـه الـرحـمـن الـرحـیـم
چشمامونو ببندیم دست ادب بر سینه بگذاریم و سلامی به آقـامون بدیم✋🏻🕊
نذر کردم که اگر کرببلا قسمت شد.. اربعین.. جای.. رقیه..... به.. زیارت.. بروم😭😭
کــربــلــایــی هــامــون) امشب آقــامون خون گریه میکنن.. دعـای فـرج آقــامون یادتون نره😭
به سمت گودال از، خیمه دویدم من.. شمر جلوتر بود، دیــر رسیدم من😭😭
|•اللهم بحق زینب الکبری'سلاماللهعلیها'عجل لولیک الفرج•|
بر نیزهها از دور میدیدم سرت را.. بابا! بـابـاجـــونم! تو هم دیدی دو چشم دخترت را..؟😭😭
'اللهم بحق رقیه'سلاماللهعلیها' عجل لولیک الفرج'
شد سینه پر ز شیر؛ ولی شیرخواره نیست..😭😭 مادر بیا که باز صدا میزند رباب..
|•اللهم بحق حضرت رباب'سلاماللهعلیها' عجل لولیک الفرج•|
تشنه لب داخل دریا شد و عطشان برگشت.. این همان قطره ای از همت عباس من است😭😭یـا ابـاالـفـضـل'علیهالسلام'😭😭
|•اللهم بحق حضرت اباالفضل'علیهاسلام' عجل لولیک الفرج•|