📜 نامه ۴
🔺(نامه به يكى از فرماندهان نظامى
در سال ۳۶ هجرى، برخى نوشتند به
عثمان بن حنيف فرماندار بصره نوشته شد).
🔸روش گزينش نيروهاى عمل كننده:
اگر دشمنان اسلام به سايه اطاعت باز گردند
پس همان است كه دوست داريم،
و اگر كارشان به جدايى و نافرمانى كشيد
با کمک فرمانبرداران با مخالفان نبرد كن،
و از آنان كه فرمان مىبرند براى سركوب آنها
كه از يارى تو سرباز مىزنند مدد گير.
🔹زيرا آن كس كه از جنگ كراهت دارد
بهتر است كه شركت نداشته باشد،
و شركت نكردنش از
يارى دادن اجبارى بهتر است.
#از_علی_بخوان
📜 نامه ۷
🔺نامه اى ديگر به معاويه
(يكى از پاسخهاى امام در اواخر
جنگ صفّين در سال ۳۸ هجرى
به نامه معاويه است).
🔺افشاى چهره نفاق معاويه
و مشروعيّت بيعت:
🔸پس از نام خدا و درود،
نامه پند آميز تو به دستم رسيد
که داراى جملات به هم پيوسته،
و زينت داده شده بود كه با گمراهى
خود آن را آراسته، و با بد انديشى
خاص خود آن را امضاء كرده بودى،
نامه مردى كه نه خود آگاهى لازم دارد
تا رهنمودش باشد، و نه رهبرى دارد
كه هدايتش كند، تنها دعوت هوسهاى
خويش را پاسخ گفته، و گمراهى عنان او
را گرفته و او اطاعت مىکند،
كه سخن بىربط مىگويد
و در گمراهى سرگردان است.
🔹(از همين نامه است)
همانا بيعت براى امام
یک بار بيش نيست، و
تجديد نظر در آن ميسّر نخواهد بود،
و كسى اختيار از سر گرفتن آن را ندارد.
آن كس كه از اين بيعت عمومى سر باز زند،
طعنه زن، و عيب جو خوانده مى شود،
و آن كس كه نسبت به آن دو دل باشد،
منافق است.
#از_علی_بخوان