📚👇🏻برشی از کتاب👇🏻📚
🔸بدون محاسبةالنفس
نباید استغفار کرد، زیرا تا انسان
به جزئیات کوتاهیها و نقطههای
سیاه زندگی خود متوجه نباشد،
امکان جبران آنچه گذشته و
تصمیم بر عدم تکرار آن
در آینده میسّر نخواهد بود.
#برش
📚👇🏻برشی از کتابِ علی از زبان علی👇🏻📚
🔸((به خدا سوگند، درطول زندگی مشترک من با فاطمه، تا هنگامی که از دنیا رحلت کرد، وی را هیچگاه ناراحت و عصبانی نکردم و او را به کاری برخلاف میلش وادار نساختم. او نیز در این مدت، مرا ناراحت و عصبانی نکرد و در هیچ کاری برخلاف خواست من گامی برنداشت! روابط ما آنچنان صمیمی بود که هرگاه محزون و اندوهگین میشدم، فقط تماشای چهرهٔ فاطمه میتوانست اندوه از قلبم بزداید و با نگاه به رخسار فاطمه بود که غمها را از یاد میبردم!))
#برش
📚👇🏻برشی از کتاب👇🏻📚
🔸اگر قانون خدا یکی است؛
چرا هرکدام از جوامع اسلامی
برای خود قانون خاصی دارند؟
یا چرا در یک جامعه
کسانی که اهل تشخیص قوانین
یا مرجع قانونگذاری به حساب میآیند
نظرات مختلفی دربارۀ قانون اسلام ابراز میکنند؟
یا اینکه چرا در یک جامعۀ مدنی،
یک قانون معتبر شناخته میشود
و بعد همان قانون تغییر میکند؟
#برش
💠 نظارت بر سازمان
🔸بعــد از دیــدار عمومــی کــه رهبــری بــا
کارکنـان سـازمان بازرسـی داشـت، در ملاقاتـی
خصوصــی، رهبــری بــه او پیشــنهاد داد در
ســازمان کــه مرجــع عالــی نظارتــی اســت، از
خودشــان هــم غافــل نشــوند و بخشــی هــم
بــرای نظــارت درون ســازمانی راه بیاندازنــد تــا
بــه کار بازرســان و کارشناســان نظــارت کنــد.
🔹 سـرش را پاییـن انداخـت و گفـت کـه شـش
ماهــی اســت چنیــن بخشــی در ســازمان راه
انــدازی شــده تــا عملکـرد نیروهــا بــه صــورت
نامحســوس ارزیابــی شــود و گــزارش بخــش
مربوطـه را بـه مقـام معظـم رهبـری نشـان داد.
لبخنـدی روی لـب هـای رهبـری نشسـت و از
ایــن تدبیــر بــه جــا تشــکر کــرد.
📚 کتابِ (سید محرومین)، ص ۷۳
#برش
#شهید_خدمت
📚👇🏻برشی از کتاب👇🏻📚
🔸و گفت: «خلیفه در پیشگاه خداوند قسم
یاد کرده که از حالشان غافل نشود.
فراموشی این تعهدات باعث طغیان میشود.
وقتی بزرگترین دغدغه عامه سیرکردن شکمشان باشد
فراموش میکنند برای چه خلق شدهاند و
خداوند چه از آنان خواسته؟»
#برش
📚👇🏻برشی از کتاب👇🏻📚
🔸 من علی فرزند ابوطالب و فاطمه بنت اسد،
در روز سیزدهم رجب سال ۳۰ عامالفیل،
در شهر مکه و در درون خانهٔ کعبه متولد شدم.
پدرم ابوطالب، چندین فرزند داشت و
ازنظر معیشت در تنگنا بود.
خویشان نزدیک به یاری وی شتافتند
و هرکدام سرپرستی یکی از فرزندان او را
برعهده گرفتند. از آن میان، رسول خدا (ص)
مرا برگزیدند تا همچون عضوی از خانوادهٔ آن حضرت،
در کنار ایشان و خانوادهشان زندگی کنم.
#برش
📚👇🏻برشی از کتاب👇🏻📚
🔍 یه بخش کوچیک از کتاب رو با هم بخونیم:
🔺یک روز صهیونیستهای غاصب با پشتیبانی قدرت استعمارگر آن روز دنیا -یعنی انگلیسیها- آمدند در قلب کشورهای اسلامی و در نقطه حساس فلسطین، گوشهای را گرفتند؛ بعد هم ادعای تشکیل دولت کردند و صاحبخانهها را بیرون راندند. بعد از آن، دائماً به این طرف و آن طرف حمله و تجاوز کردند و زمینها را توسعه دادند تا تمام سرزمین فلسطین و بخشی از اردن و لبنان و سوریه را تصرف کردند. امروز، تصرف غاصبانه آنها مخصوص فلسطین نیست. اگر بتوانند باز هم این تجاوز و توسعهطلبی را ادامه خواهند داد.
#برش
📝 در برشی از این کتاب میخوانیم :
شاید این ایام امام حسین کربلا را می سپارد به علمدارش. شهردار که او باشد دیگر همه چیز ممکن است. شهر اندازه یک کشور، کش می آید و بعد که همه را بغل کرد فشارشان میدهد. آن قدر به هم نزدیکشان میکند که دلهایشان به هم گیر کند. اخبار و احوالشان در هم گره بخورد از غریبگی مسافتهای دور و دراز در بیایند و مثل مردم یک دهکده به هم نزدیک شوند دهکده ای که انگار زادگاهشان بوده و خانه پدری را هنوز هم دلشان نیامده بفروشند و هر سال اربعین میعادگاهی است که همه رفته ها و هویت گم کرده ها بر می گردند به وطنشان به هویتشان به خاکشان خاکی که برایشان مقدس است. آن قدر که مهر نمازش کرده اند و هر بار که خدا را سجده میکنند سر بر خاک دهکده شان میگذارند هر بار ذراتی میکروسکوپی از مهر کربلا می چسبد روی پیشانیها و هواهای سرگردان توی مغز را به مهر کربلا تبدیل میکنند.
#برش