🔴 #مسموم_شدن_اختیاری
💠 فرد بیماری که غذای خوشمزه و مورد علاقهی خود را با وجود منع #پزشک میخورد مطمئناً بیماریاش تشدید شده و حالش را #خراب میکند. یعنی با علم به منع پزشک آن را با میل و هوس خود مصرف میکند و راهی #بیمارستان میشود.
💠 بسیاری از رفتارها، گفتارها و افکار طبق میل ما #خوشایند است امّا در واقع سمّ روح ماست. به طور مثال تجسّس و رفتار #پلیسی و مچگیری از همسر سمّ به ظاهر شیرینی است که روح ما را #مسموم کرده و ویروسهای جدیدی مثل سوءظن، کینه، منفینگری، تنفّر از همسر و سردی رابطه را وارد زندگی ما میکند.
💠 یکی از #نعمتهای ارزشمند خدا که عامل مهمی در ایجاد #صمیمیّت و گرم شدن روابط است آگاهی نداشتن از عیبهای درون انسانهاست. در حدیثی داریم "لَو تَکاشَفتُم ماتَدافَنتُم؛ اگر درون یکدیگر را #کشف کنید و عیبهای یکدیگر برای شما آشکار شود بخاطر تنفّر و انزجار، یکدیگر را #دفن نمیکنید."
💠 در صورت #شکّ به همسر، با رفتار غیر اخلاقی و #گناه تجسّس، حال خود را مسموم و خراب نکنید تا بتوانید برای حل مشکل احتمالی با آرامش و با کمک مشاور، تصمیم عاقلانه و #منطقی بگیرید.
🔴 #آموزش_سادهی_پدرانه
پسر: من تصمیم به #ازدواج دارم!
پدر: بگو #معذرت میخوام!😳
پسر: برای چی آخه؟؟
پدر: از من #معذرت_خواهی کن!
پسر: اشکال نداره اما دلیلشو میشه بدونم؟؟
پدر: #پسرم بگو ببخشید!
پسر خندید و گفت: کاش علتشو میگفتید!
پدر: بگو #حق با شماست و منو ببخش!
پسر: پدر منو ببخش معذرت میخواهم!
پدر: الان آماده #ازدواج هستی!
پسر: چرا؟؟😳
پدر: هر موقع یاد گرفتی در زندگی بدون هیچ دلیلی عذرخواهی کنی آماده ازدواج هستی!
💠 زندگی مشترک، #دادگاه نیست تا دنبال استدلال و #سند برای عذرخواهی باشی بلکه کلبهای پر از صفا، صمیمیت، رفاقت و #گذشت است.
- درد داري مهناز؟
صدايش انقدر نزديك بود كه لحظه اي از ترس خودم را كمي به عقب كشيدم
خيره در چشمانم منتظر جواب بود
چند ثانيه اي در ان چشمان سياه كه هرگز اينگونه به من خيره نشده بودم.... خيره شدم و تنها سرم را تكان دادم و از او رو گرفتم و به زمين چشم دوختم
- مادره ديگه..داغداره..نمي فهمه داره چيكار مي كنه ...شما به دل نگير
پاسخي ندادم..همچنان دستم بر پهلويم بود
- اصلا با اين حالت براي چي پا ميشي هر جايي مي ري ؟
بغضم را قورت دادم و خيره به زمين گفتم:
- مادرتون گفتن مراسم ختم قران براي سهرابه ..منم رفتم
حرصي شد و گامي به عقب رفت و گفت:
https://eitaa.com/joinchat/2170552385C0a48376672
https://eitaa.com/joinchat/2170552385C0a48376672
مهناز تازه عروسی که زود بیوه شد 😒💔
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
- درد داري مهناز؟ صدايش انقدر نزديك بود كه لحظه اي از ترس خودم را كمي به عقب كشيدم خيره در چشمانم من
.
جانمونین🏃♀🏃♀
پاک کنم پشیمون میشیا😁
.
🔴 #هر_دو_بخوانیم
💠 زمان برای مردها به سرعت میرود ولی برای زنها خیلی کند جلو میرود. دقیقاً مثل این است که مردی برای یک کاری میرود بیرون پنج شش ساعت بعد برمیگردد،برای خانمش این چند ساعت خیلی طول کشیده ولی برای مرد انگار فقط چند دقیقه طول کشیده است!!!
💠 کلمهی (تازه) برای آقایان از چند دقیقه تا چند سال قبل، مورد استفاده قرار میگیرد:
🔸مثال:
مگه تازه فرش نخریدیم؟ (۵سال قبل)
مگه تازه مامانت اینجا نبود؟ (۳ماه قبل)
مگه تازگیا باهم نرفتیم بیرون؟ (۶هفته قبل)
💠 توصیف کلمهی(زیاد) برای آقایان از یک چیزِ زیاد تا چیزهای خیلی کم متغیر است.
🔸مثال:
چرا گله میکنی من که وقتی بیرون یا سرکارم خیلی بهت زنگ میزنم (حداکثر ۱ بار در روز)
💠 این تفاوت بین زن و مرد ممکن است باعث سوءتفاهم و ناراحتی بین زن و شوهر شود.
پس تفاوتهای یکدیگر را بشناسیم!
•┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈•
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
🏡 @kashaneh_mehr💞✿✿
🔴 #فرمول_شیفته_کردن_زن
💠 آقایان اگر میخواهید همسرتان #شیفته شما شود دنبال #بهانه برای تعریف کردن از او باشید:
💠از ظاهرش
💠از جملاتش
💠از نگاهش
💠از دست پختش
💠از رفتارش
💠از هنرش و ...
💠 از لحاظ روانشناسی تعریف و تمجید از #زن به او آرامش داده و او را برای #مهربانی کردن و عشقورزی با همسر شارژ خواهد کرد.
•┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈•
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
🏡 @kashaneh_mehr💞✿✿
چانه ی #پناه شروع به لرزیدن کرد،
متعجب به او نگاه کردم،
پدرش داخل این خانه حضور داشت، آن وقت این مرد عوضی می خواست به دخترش دست درازی کند، آخر چطور؟
بی اراده به طرف در چرخیدم. با قدم محکم سمت اتاق رفتم و محکم به آن کوبیدم، در دلم آشوب بود، دستگیره در را فشردم و در را باز کردم.
با دیدن زن برهنه کنار رسول ذاکری رو برگرداندم و چشم هایم را بستم. صدای گریه ی پناه بلند شد. حق داشت.
رسول ذاکری غرید.
- برو گمشو بیرون.
دست خودم نبود، بی اختیار وارد آن اتاق شدم و از روی تخت خواب بلندش کردم و او را تا نزدیکی دیوار کشاندم، محکم به دیوار کوباندمش، از بی غیرتی اش به فغان آمده بودم، درست بود من کاره ای نبودم، به من ربطی نداشت، اما یک انسان که بودم.
پدرپناه به زور نفس میکشید، بوی دهانش همین که به صورتم خورد، حالم را بد کرد.
بر سرش فریاد زدم.
- تو دیگه کی هستی؟ چطور می تونی با دخترت این کارو بکنی؟ حرف بزن. تو مثلا پدری؟
رسول سعی کرد دستانم را آزاد کند؛ اما نتوانست.
رسول زور می زد تا حرف بزند.
- به تو مربوط نیست، گمشو بیرون از خونه ی من.
میرم، ولی پناه خانم رو هم با خودم می برم.
رسول: برو هر غلطی می خوای بکن. فقط زود از خونه ی من برین بیرون.
بی غیرتی تا چه حد؟ پناه چه دردی می کشید.
گریه ی پناه تمامی نداشت. نزدیکش پشدم.
- آماده شو پناه، با من میریم.
پناه دست روی گونه اش کشید.
- آخه من این وقت شب کجا بیام؟
عصبی نگاهش کردم
- نشنیدی چی گفت، می خوای بمونی تا طعمه ی یه حروم زاده ی دیگه شی؟ تو این خونه پدری نیست پناه، بازم می خوای بمونی؟
https://eitaa.com/joinchat/2170552385C0a48376672
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
چانه ی #پناه شروع به لرزیدن کرد، متعجب به او نگاه کردم، پدرش داخل این خانه حضور داشت، آن وقت این م
.
🍂🥀🍁
رمان زیبا و جذاب بی پناه❤️
رمان تموم شده و همه ی پارت ها توی کانال هست😍😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 یا دشمن امام زمان یا دوست #امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔴 #هر_دو_بخوانیم
💠 زمان برای مردها به سرعت میرود ولی برای زنها خیلی کند جلو میرود. دقیقاً مثل این است که مردی برای یک کاری میرود بیرون پنج شش ساعت بعد برمیگردد،برای خانمش این چند ساعت خیلی طول کشیده ولی برای مرد انگار فقط چند دقیقه طول کشیده است!!!
💠 کلمهی (تازه) برای آقایان از چند دقیقه تا چند سال قبل، مورد استفاده قرار میگیرد:
🔸مثال:
مگه تازه فرش نخریدیم؟ (۵سال قبل)
مگه تازه مامانت اینجا نبود؟ (۳ماه قبل)
مگه تازگیا باهم نرفتیم بیرون؟ (۶هفته قبل)
💠 توصیف کلمهی(زیاد) برای آقایان از یک چیزِ زیاد تا چیزهای خیلی کم متغیر است.
🔸مثال:
چرا گله میکنی من که وقتی بیرون یا سرکارم خیلی بهت زنگ میزنم (حداکثر ۱ بار در روز)
💠 این تفاوت بین زن و مرد ممکن است باعث سوءتفاهم و ناراحتی بین زن و شوهر شود.
پس تفاوتهای یکدیگر را بشناسیم!
•┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈•
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
🏡 @kashaneh_mehr💞✿✿
لینک پارت اول رمان بسیار دلنشین گره خورده(گیتی)
https://eitaa.com/kashaneh_mehr/23163
لینک پارت اول رمان بسیار زیبا و هیجانیه سایه
👇👇👇💞💞💞
https://eitaa.com/kashaneh_mehr/14721
لینک پارت اول رمان مشکین🖤❤️👇👇
https://eitaa.com/kashaneh_mehr/4675
لینک پارت اول رمان بزم محبت
https://eitaa.com/kashaneh_mehr/9119
لینک پارت اول رمان هم قدم عشق
https://eitaa.com/kashaneh_mehr/11490
لینک پارت اول رمان فرشته من🧚♂
https://eitaa.com/kashaneh_mehr/8373
💠 مردهای که بوی گلاب میداد👌
یکی از کارکنان غسال خانه بهشت زهرای تهران تعریف می کرد:
یک بار پیرمردی را آوردند که اصلا به مرده شبیه نبود، چهره روشن و بسیار تمیز و معطری داشت.
وقتی پتو را کنار زدم بوی گلاب می داد.
آنقدر تمیز و معطر بود که من از مسئول غسالخانه تقاضا کردم خودم شخصا این پیرمرد را بشورم و غسل بدهم، همه بوی گلاب را موقع شستشو و وقتی که آب روی تن این پیرمرد می ریختم حس می کردند.
وقتی که کار غسل و کفن تمام شد بی اختیار در نماز و تشییع این پیرمرد شرکت کردم، بیرون برای تشییع و خاکسپاری اش صحرای محشری به پا بود.
از بین ناله های فرزندانش شنیدم که گویا این پیرمرد هر روزش را با قرائت زیارت عاشورا شروع می کرد. از بستگانش دقیق تر پرسیدم، گویی این پیرمرد به این موضوع شهره بود،
آدمی که هر روزش با
زیارت عاشورا شروع می شد🌷
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
.
توی سالن روی مبل خوابم برده بود با باز شدن در از خواب پریدم.امیرعلی بود.
نگاهم نکرد.از پله ها بالارفت.صداش زدم
_امیر...میشه خواهش کنم چند لحظه صبرکنی.
_صبرکنم که چی بشه؟
اشک توی چشام جمع شده بود .دلم میخواست گریه کنم
_ تا من پا پس کشیدم فورا رفتی سراغ مریم .به دروغ گفتی دوسش داری. نمیشد صبر کنی، من فقط یه هفته اینجا نبودم وتو همه چیو زیرو رو کردی امیر...
https://eitaa.com/joinchat/2170552385C0a48376672
رمان داریم
جدید، آنلاین ، فوق العاده هیجانی و پر ماجرا❤️
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
. توی سالن روی مبل خوابم برده بود با باز شدن در از خواب پریدم.امیرعلی بود. نگاهم نکرد.از پله ها بالا
رمان امیر علی و نهال
عاشقانه ای خاص و جدید
محرم؛ بهار نوکریه و اولین فصل سال قمری. قراره که تو این ضیافت غلامِ قمر بشیم. تو این بهار نوکری لباسِ نو ما لباس سیاهِ نوکریه. همون لباسالتقوی، همون لباسی که سیاهیها و تاریکیهای وجودمونو، به سمت نور و روشنایی میبره.
#حاج_حسین_یکتا
•┈┈••✾•🖤•✾••┈┈•
voice.ogg
1.84M
🏴ویژه ماه #محرم
♨️رزق خاص ماه محرم
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
#ماه_محرم_ماهخون
ایام تسلیت🥀
♦️اینجا ایران است به افق محرم....
🔹ما نسل به نسل در پناه حسینیم
◾️فرارسیدن ماه محرم ایام سوگواری سرور آزادگان جهان امام حسین (ع) را تسلیت میگوییم🥀
#نسل_حسینی
التماس دعا
⛅️🌤☀️
#زندگےِآسمونـے
﴿ وَمِنْ آَيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآَيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ(21)﴾
و از نشانہ ھاے او اینکہ از [نوع] خودتان ھمسرانے براے شما آفرید تا بدانھا آرام گیرید، و میانتان #دوستے و #رحمت نھاد. آرے، در این[نعمت] براے مردمے کہ مےاندیشند، قطعاً نشانہھایـے است.
✨سورهےمبارڪہےروم
⚜در این آیه خدای رحمان و رحیم میفرمایند بین زن و مرد مودت و رحمت قرار دادم.
🔹حالا مودت و رحمت اصلاً چی هست؟؟؟
🔆 #مودت یعنی مسئولیت پذیری، مهر و علاقهی #دوطرفه 💞
اما
🔹 #رحمت یعنی عشق و علاقه ای که #دوطرفه_نیست!
یعنی بدون ابراز علاقه ی طرف مقابل، محبت کردن! 💓
‼️حالا چرا کنار هم هستن؟؟؟
- چون که اگر مودت هم از بین رفت، #رحمت باشه!
اوایل ازدواج #مودت و #رحمت زیاده. چون خدا تازه بهشون این هدیه رو داده.
به خاطر همینه که خیلی زیادی لیلی و مجنون تشریف دارن
اما.....
⛔️بعضی زوج ها به خاطر اعمال خودشون این نعمت رو کم کم از دست میدن
و به خاطر همینه که در روایات داریم:
اگر روز به روز عشق و علاقهی زوجین بیشتر نشد، بدونید از لحاظ عبادی یه جای کار میلنگه!
حواستون به این #نعمت_الهی باشه🙏🌹🍃
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِڪــاشــانـہےمـہـر💞✿
🏡 @kashaneh_mehr
🔴 «به خاطر زنم مےپوشم»
✍️مالک بن اعین روایت میکند:
💠 روزی خدمت امـام باقـر(ع) رسیدم و دیدم ایشان پیراهنی #قرمز رنگ پوشیده است؛ لبخندی زدم؛ امام بـاقـر(ع) فرمودند: میدانم چرا میخندی! به پیراهن من میخندی ؟! من زنی از طایفه بنیثقیف دارم که من را مجبور به پوشیدن این #پیراهن کرده است... (و دوست دارد من را با این لباس ببیند.) من هم او را دوست دارم ؛ و به خاطر او این پیراهن را پوشیدهام ...
📚اصول کافی، ج۶، ص۴۴۷
•┈┈••✾•✾•••🎀•••✾•✾••┈┈•
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
🏡 @kashaneh_mehr💞✿✿
دستشو كمي پايين تر مياره و سرش روبيشتر بهم نزديك مي كنه: يادت رفته يه ساعت پيش كجا بودي ؟...چي رو امضاء كردي و به كي بله گفتي ؟
با نفرت نگاش میکنم:
- همش به خاطر بچــ
- بچه ام... بچه ام ..فقط همينو بلدي بگي ...نكنه چون تو فكر كردي تنها راه بودن پيش بچه ات ازدواج بامنه ...بايد بقيه هم همين فكر و كنن...و فكر كنن من يه مترسك سر جاليزم يه ساعت پيش محضر بودي خانوم ..تويه سند ازدواجو امضا كردي و به منم بله دادي .....حالا يادت اومد؟....يادت اومد كه الان شوهرتم و هرچي كه مي گمو بايد گوش كني ؟
لب پايينم را بين دندانهايم با حرص به بازي مي گيرم و به زمين چشم مي دوزم
https://eitaa.com/joinchat/2170552385C0a48376672
داستان زندگیه مهناز، تازه عروسی که بیوه شد🥀💔
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
دستشو كمي پايين تر مياره و سرش روبيشتر بهم نزديك مي كنه: يادت رفته يه ساعت پيش كجا بودي ؟...چي رو ا
مهناز دوماهه از همسرش بارداره که همسرش فوت میشه، خانواده شوهرش مجبورش میکنن برای نگه داشتن بچه اش با برادر شوهرش ازدواج کنه یا اینکه بعد از زایمان بچه رو ول کنه و بره.....😔😔
مهناز هم تمام سختی هارو به جون میخره و بودن با بچه اشو انتخاب میکنه