eitaa logo
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
6.5هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
18 فایل
𖧧••♥️بسم‌اللّھ‌الرحمـٰنِ‌الـࢪحیم⋆. مطالب #همسرداری هرآنچه برای یک #زندگی_سالم نیاز است ✌ هَر چی عاشقانه ے قشنگه اینجا جَمعِه...😍🙃 🍃🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
❄️💕آخرهفته تون شـاد و زیبـا ❄️💫 هر چی آرزوی خوبه نثار شما ❄️☃️براتــون.. ❄️💕یک دل شاد ❄️💫یک لب خندون ❄️☃️یک زندگی آروم ❄️💕یک دشت آرامش ❄️💫یک کوه سلامتی و شادی ❄️☃️یک دریا خوشبختی ❄️💕یک آسمـان آرزوهای زیبا ❄️💫یک عمر باعزت ❄️⛄️از پـروردگار خواستـارم
خدٰایٰاچنٰان‌کن سرانجٰام‌کٰار!🥺🍓 توخوشنودبٰاشی‌‌و مٰارستگٰار ...♥️🦋
به درمانم نمی‌کوشی ، نمیدانی مگر دردم؟
«💛🕊»↴ آقاجونم خیلی‌دلتنگتم!..🥺💔 میشه‌طلب‌کنی!؟
🔆 سفارش رهبری به نوجوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدااربابی‌است‌که‌بنده‌ی‌خودرارهانمیکند! اگرخطاکنداورااصلاح‌میکندواگر.. خوبی‌کند‌اوراشبیه‌خود‌قدرتمند‌خواهد‌ ساخت.. -استاد‌پناهیان
⎝‌💛🔗⎞ - • • مشڪل‌همین‌بود‌دیگہ! باید‌بلند‌مۍشدیم‌برا؎ظھورش ڪار؎میڪردیم‌ولۍ‌نشستیم‌و‌فقط غروب‌جمعہ‌ها‌چرا‌نیامدی استوری ڪردیم! • • ⎞🔗💛⎝‌↫
‼️ ...🚶 خواهرم حفظ حجاب به پوشیدن شلوار قد نود چسبون و پیرهن بدن نما و چادر ملی انداختن رو اینا نیست.... _یا شما معنی حجاب رو بد فهمیدی،یا این روزا نون تو اینجور محجبه بودنه....😊💔 +یا محجبه هستی کامل باش و اسم چادر رو این وسط خراب نکن؛ یا نمیخوای هم محجبه باشی؛ خودت باش...!
🔸 اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. در این شب ملائك بر زمین نزول می كنند. برای این شب عملی از رسول خدا صلی الله علیه و آله ذكر شده است كه فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است: 🔹اولین پنج شنبه ماه رجب - در صورت امكان و بلا مانع بودن- روزه گرفته شود. 🔹چون شب جمعه شد؛ ما بین نماز مغرب و عشاءدوازده ركعت نماز اقامه شود كه: 🔸‍ هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود 🔸‍ و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد 🔸‍ سه مرتبه سوره قدر 🔸‍ دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. 🔸 ‍و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. 🔸‍ پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر ˝سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ˝ گفته شود. 🔸‍ پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر" رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْأَعْظَم" گفته شود. 🔸‍ در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد. ♥♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••♥️🌿✨••• امشب که شب عرض نیاز است برایم یک کرب و بلا هست فقط، کلّ دعایم...✨🌱 حسرت دیدار تو بگذار به پایان برسد♥️🌿 •• شب زیارتی ارباب ••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️"مهدی جان...! آرزوی تو مرا زنده نگه میدارد خواه یک روز برآورده شود یا نشود!" 🌟 ════✧🌸✧════ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲🏻🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨رغائب نام دیگر توست ڪاش لااقل یڪ شب درسال تو را آرزو می‌ڪردیم... برگرد ڪاملترین آرزو...! 🌙 ♥ ‌‌‌‌‌‌════✧🌸✧════ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲🏻🕊
شب‌آرزوھاست‌_۲۰۲۲_۰۲_۰۳_۱۶_۱۳_۳۹_۸۶۲.mp3
5.59M
هر کسی که دغدغه ش فقط غیبت حضرت صاحبه برای ظهور دعا کنه شب لیله الرغائبه😍❤ ════✧🌸✧════ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲🏻🕊
پروفایل🍃
پروفایل 🌹🍃
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼 🌼 به نام آنکه عشق آفرید . . .♥️ رمان عشق در همین نزدیکی / فصل اول 🌿 به قلم
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼 🌼 به نام آنکه عشق آفرید . . .♥️ رمان عشق در همین نزدیکی / فصل اول 🌿 به قلم : (میم . ر) پارت صد و پنجم ........ مثل اینکه مامان ملیحه قصد داشت کلا من رو یه شبه از یه دختر چشم و گوش بسته تبدیل کنه به یه همسر نمونه برا ارین . دوست داشتم تغییر کنم ولی نه یه شبه .....‌ دوست داشتم ذره ذره تغییر کنم و با دنیای دختر بودنم خداحافظی کنم . همین که اخرین لقمه از نان و پنیر رو به همراه چای دادم پایین که گوشیم زنگ خورد با نگاه کردن به صفحه گوشی دیدم چند پیام اومده و مریم پشت خط بود . اول تماس رو وصل کردم : سلام مریم گلی خودم ..... چه خبر ؟ امروز می ریم رامسر دانشکده ؟ با دلخوری از دیروز و با لحنی ناراحت جواب داد : علیک سلام ....... دیگه ارین جونت رو داری من سبزه بی ریخت به چه دردت میخورم ....... ولی خاک برسرت فکر نمی کردم اینقدر شوهر ندیده باشی . دیگه نمی تونستم خودم رو کنترل کنم و حسابی از حرفای مریم خنده ام گرفته بود : مریم جونم می دونم از دستم ناراحتی .....‌‌ ولی خب چیکار کنم باید کارام رو می رسیدم . تازه دو هفته دیگه که مراسم عقد هست من هنوز از خیلی از کارام عقبم . مریم از سر کلافگی پوفی کشید : حالا نمیشد امروز نریم دانشکده بابا تازه ۵ عید رد شده ..... بریم چیکار ؟ راستی مژگان می گفت : استاد کیایی و چند تا استاد دیگه که باهاشون پروژه هم داشتیم هستند و باید بریم ببینیم برامون نمره پروژه ثبت کردند یا نه . از شنیدن اسم کیایی دوباره استرس افتاد به جونم ولی خودم رو کنترل کردم : عزیزم الان تعطیلات رسمی تموم شده در ثانی باشه مریم جون .....ساعت چند از خونه میای بیرون که من اماده بشم ؟ جواب داد : یه نیم ساعت دیگه میام ....‌ بوق زدم بیرون باش . فعلا بای . با قطع کردن تماس مریم دست گذاشتم رو دل لا مصبم که از دیروز موقع خرید حسابی درد می گرفت و ول می کرد . خودم می دونستم به خاطر استرس و فشار این چند وقته بود که اینطوری می شدم . نگاهی به پیام ها انداختم که همش از ارین بود : اولی : سلام بر عزیز دل خودم . دومی : امروز بر خلاف میلم رفتم شرکت یه قرار مهم اتفاق افتاد . خودم بعد شرکت باهات تماس می گیرم . سومی : داری میری دانشکده مراقب خودت باش عزیزم . چهارمی : در قلبمی . براش : نوشتم : سلام عزیزم . باشه چشم ...... چند تا ایموجی قلب و بوس براش فرستادم. که سریع جواب داد : شیطونی نکن خانمی ...... با یه ایموجی قلب برا من رجز میخونی شیطون ؟ پیام هاش رو خوندم و یکم دلم اروم گرفت . از جام بلند شدم و لباس رو که یه مانتو زیتونی بود رو به همراه شلوار مشکی و مقنعه هم رنگش پوشیدم و با برداشتن پالتو و کیفم از اتاقم زدم بیرون . مامان ملیحه نگاهی بهم انداخت : کیانا مامان جان چرا رنگت پریده ؟ فشارت افتاده ؟ با نگاه کردن در اینه قدی در پذیرایی به خودم تازه متوجه رنگ پریده خودم شدم : چیزی نیست مامان جون . مامان ملیحه با عجله رفت داخل اشپزخونه و با یه ظرف کوچیک شیرینی تر برگشت : اینو بذار تو ماشین تا بخورید . از رنگ پریده ات معلومه که فشارت افتاده . با گرفتن شیرینی ها از مامان از خونه زدم بیرون که دیدم مریم کنار دروازه توقف کرده . سوار که شدم . روی هم دیگر رو بوسیدیم و مریم حرکت کرد . در بین راه از لباسی که انتخاب کرده بود برا مراسم گفت و منم مشتاق بودم ببینم توی لباسی که انتخاب کرده چه شکلی میشه . توی راه چند جایی نگه داشت و وسایل مورد نیاز هر دو نفرمون رو خرید کردیم . با رسیدن به دانشکده و پارک ماشین توی پارکینگ چشمم به ماشین کیایی خورد و یاد پیام دیشبش افتادم و دوباره از استرس زیاد فشارم افتاد . مریم که حال و روزم رو دید در ظرف شیرینی رو باز کرد : بیا یکم از این بخور کیانا حالت جا بیاد ...... چرا یهو رنگت پرید ؟ به زور یه دونه شیرینی که شهدش از بقیه بیشتر بود رو گذاشتم تو دهانم و چشمم رو بستم تا یکم روم اثر کنه . با همون چشمای بسته رو به مریم گفتم : خودتم بخور ...... تازه هست ..... انگاری حالم رو بهتر کرده بود . به همراه مریم از ماشین پیاده شدیم و رفتیم سمت ساختمون مرکزی دانشکده . به محض رسیدن به ساختمان مرکزی اول رفتیم سراغ تابلوی اموزش که نمرات رو ثبت می کردند . از پنج تا درسی که این ترم داشتم توی همه نمره خوب کسب کرده بودم حتی از درس کیایی هم نمره کامل گرفته بودم ...... ولی این چیزی از استرس درونیم کم نمی کرد . با پرداخت فقط و فقط ۳۰ تومن رمان رو تا اخر بخونید .
خدایا! گناهان ما پیش روی تو است عذاب‌بیشترازاین، ڪه‌تۅ‌میبینی‌گناهم‌ࢪا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸̸⚘ دیشب آرزو کردیم🙏 آمدنت را امروز هم در فراغت اشک می ریزیم😔 امروز برای آمدنت نماز حاجت میخانیم یا صاحب الزمان عجل علی ظهورک🙏 ⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببین آرزوی دل مادرم✨ 🍃♦️🍃♦️🍃♦️🍃 تا که رزق از کرم سفره ارباب رســـــــــد....
هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
26.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی ( عملیات اِچ3 ) ♦️ سرهنگ خلبان هوشیار:سرهنگ فکوری ما یه طرح عملیاتی داریم که یه مقدار پیچیده است ولی قابل اجراست اسمش را گذاشتیم اِچ 3 ♦️ سرهنگ خلبان فکوری: چه طرحی سرهنگ هوشیار؟عزیز من، ما با معجزه هم نمی تونیم به اون نقطه از عراق برسیم سوخت هیچ فانتومی به اون نقطه نمیرسه! واسه همین میگم یه همچین نقشه ای کار بعثی ها نیست! صد در صد بهشون کمک فکری شده!!! صداپیشگان: مسعود عباسی - علی حاجی پور - کامران شریفی - امیر مهدی اقبال نویسنده و کارگردان: علیرضا عبدی پخش روزهای پنج شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی @radiomighat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درعشق‌اگر‌چه‌منزل‌آخرشهادت‌است، تکلیف‌اول‌است‌شهیدانه‌زیستن🖐🏻💔؛ ـ ــ ـــ ـــــ᯽ـــــ ـــ ــ ـ ˼ ˹