https://abzarek.ir/service-p/msg/2042670
سلام خدمت اعضای محترم 🌷
لینک ناشناس نظراتتون راجب کانال و اگه صحبتی بود درخدمتم .
هیئتمجازي|ᴴᵉʸᵃᵗ ᵐᵃʲᵃᶻⁱ
⁉️ آیا پول رهن برای صاحبخانه خمس دارد؟🤔 📚 پاسخ : ✍مراجع عظام(آیت الله خامنه ای و سیستانی و مکارم)
⁉️
آیا میتونیم از اموال کسی که خمس نمیده استفاده کنیم؟🤔
📚 پاسخ :
مساله چند صورت دارد:
🔹شک داره به اموال شخص خمس تعلق گرفته باشد👈
مراجع عظام:استفاده از اموالش مانعی ندارد
🔹یقین داره به اموالش خمس تعلق گرفته و شک در پرداخت آن دارد👈
مراجع عظام: استفاده از آن مانعی ندارد
🔹 یقین داره به اموالش خمس تعلق گرفته ویقین هم دارد که خمس رو پرداخت نکرده👈
✍رهبری: چیزی بر عهده او نیست و می تواند مصرف کند
✍آیت الله مکارم :اگر یقین دارید ما به شما اجازه می دهیم تصرف کنید و معادل خمس آن را به سادات نیازمند بپردازید و اگر توانایی ندارید هر زمانی که توانستید بپردازید
✍آیت الله سیستانی: فردی که خمس نمیدهدیا خمس بعضی از اموالش را نمیده چنانچه مالش را به ملک شیعه دوازده امامی در آورد آن مال برای آن شیعه حلال است و نیازی هم نیست که خمس آن را بپردازد
#خمس
#استفاده_از_اموال_دیگران
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
کانال🇮🇷هیئت مجازی🇵🇸
「ʝσɨŋ↷
@Heyate_Majazii8
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄. .
امام رضا یه حال خوب
برای همه مون مرحمت بفرما❤️
.
┄┅┅┄┅ꖒ︎✽✥✼ꖒ︎┅┄┅┅┄
کانال🇮🇷هیئت مجازی🇵🇸
「ʝσɨŋ↷
@Heyate_Majazii8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه تو بخوای آرومم کنی میتونی حسین ❤️🩹.
#امام_حسین | #مداحی
کانال🇮🇷هیئت مجازی🇵🇸
「ʝσɨŋ↷
@Heyate_Majazii8
21.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا
مولای ما حسین
اولین و آخرین رفیق ماست
او را از ما
و ما را از او
دور مفرما...♥️
#امام_حسین #کربلا
کانال🇮🇷هیئت مجازی🇵🇸
「ʝσɨŋ↷
@Heyate_Majazii8
14.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️♥️
ی وقت نگیری از دلم خودت رو
#امامحسیندلم
کانال🇮🇷هیئت مجازی🇵🇸
「ʝσɨŋ↷
@Heyate_Majazii8
هیئتمجازي|ᴴᵉʸᵃᵗ ᵐᵃʲᵃᶻⁱ
#قسمت_بیست_هفتم #روشنا صبح روز بعد با صدای زنگ گوشی از خواب بیدار شدم به دلیل خستگی زیاد بعد از ن
#قسمت_آخر
#روشنا
12ساعت بعد .....
چشمان خواب آلود خود را باز کردم ؛ نگاهی به اطراف کردم در محوطه ی پایانه بودیم
گوشی را در دست گرفتم و نگاهی به ساعت کردم
حدود 4 صبح بود
از اتوبوس پیاده شدم و به سمت سالن پایانه رفتم
فضای آن جا مملو از مسافرانی بود که با چشمان خواب آلوده روی صندلی ها چرت می زنند
گوشی در دست را روشن کردم و به سینا پیامک زدم
بیداری خفاش ؟!
طولی نکشید سینا پاسخ داد
تازه داشت خوابم می برد
دوباره به ساعت نگاه کردم حدود نیم ساعت تا اذان صبح مانده بود
به سمت سرویس بهداشتی رفتم تا وضو بگیرم ؛ در راه برای سینا نوشتم
من تازه اصفهان رسیدم پایانه کاوه هستم دنبال من بیا
پنج دقیقه بعد سینا پیامک زد
چرا زودتر نگفتی الان خیلی خسته هستم
عصبانی شدم بعد از این همه فشار در سفر حالا سینا بازی در آورده است
گوشی را کنار گذاشتم و بعد از وضو به سمت نمازخانه رفتم تا نماز صبح بخوانم
سینا دوباره پیام داد
پنج دقیقه میرسم
حدود یک ربع بعد سینا به پایانه رسید
در طول مسیر جز سلام و احوال حرفی نزدم
زمانی که به خانه رسیدم نماز خواندم و به رخت خواب رفتم
با صدای مامان چشمانم را باز کردم
صبح بخیر عزیزم
چه زمانی رسیدی
چرا ما را خبر نکردی ؟!
خیلی گرفتار بودم
مامان لیلی توضیح داد چه اتفاقی افتاده چرا خودت به ما توضیح ندادی ؟!
مامان جان بعد در مورد آن صحبت می کنم
از اتاق بیرون رفتم تا صورتم را بشورم
مامان میز صبحانه را چیده بود
همه دور آن جمع شدیم
روشنک عزیز دلم بیا صبحانه بخور
رنگ رویت خیلی پریده است
به سمت میز رفتن
به به روشنک بابا چطور هست ؟!
آهی کشیدم
چه بگویم
مامان چشمانش را ریز کرد و بعد با صدای بلند پرسید با آقای صدر مشکلی برایت پیش آمده است ؟
نگاهی گذرا و عصبانی
بابا شما از آقای صدر خواسته بودید با من ....
بابا وسط حرف من پرید
منظور تو آقا آرش هست
لطفا این بحث را تمام کنید ؛ من نمی خواهم با آقای صدر و هیچ کس دیگر در ارتباط باشم.
این ارتباط ها از نظر دین و همچنین روان شناسی صحیح نیست ، در آخر عاقبت تلخی برای انسان ایجاد می کند
بابا در حالی که با چاقو پنیر را می برید و روی نان می مالید
نگاهی به کرد .
اما دختر عزیزم من روی آقای صدر
بابا لطفا نه !
سینا ناگهان بدون مقدمه وسط صحبت ما پرید .
و با صدایی هیجان زده به همه گفت
ناهار مهمان روشنک
باشد ؟!
نویسنده :تمنا😍🍭