eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
384 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 ✍شاعر:میثم مومنی نژاد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای خدا آفِتاب حرم گردیده خاموش پدر قاسمِ نار و جنت ، شد کفن پوش چشم افلاکیان پُر از کواکب شده بر پا عزا ی ابوطالب (سیدی سیدی ،یا ابو طالب) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خون شده چشم زمزم ، شکسته رُکن ایمان جسم بابا بشو ید علی با چشم گریان خون دل می چکد از چشم حیدر شمع قبرش بود اشک پیمبر (سیدی سیدی ،یا ابو طالب) @majmaozakerine
همہ‌ے زندگےام بیمہ‌ے حرز حسن اسٺ من دعاگیرِ حسن ، زنده‌ے ناد حسنم ❤️ با تمام ڪرَمش، در حرمش، خاڪ پُر اسٺ هر ڪجایے ڪه حرم هسٺ، بیاد حسنم ☆🌺〰️🍃〰️🌺〰️🍃☆ 🕊🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲
4_5816564244925123382.mp3
1.21M
از نفس‌از نوا افتادم / کُنج‌مطموره‌هاافتادم منوازبس‌شکنجه‌دادن/  دیگه‌ازدست‌وپاافتادم نمیتونم‌بلندشم‌از جام /  غُل‌وزنجیره‌به‌دست‌وپام از‌عدوبسکه‌سیلی‌خوردم/ دیگه‌سویی‌نداره‌چشمام شبیه‌مادرم/ زخمیه‌پیکرم /عَبامه بسترم امان امان امان وارث‌کربلام/ شبیه‌عمه‌هام/ کبوده‌سرتاپام امان امان امان سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- صورتم‌مثل‌گُل‌پژمُرده/ خاطرم‌شدمُدام‌آزُرده کی‌دیده‌روزه‌داری‌جُزمن/ جای‌افطاری‌سیلی‌خُورده غم‌ودردوبلا پیرم‌کرد/ اونکه‌گفت‌ناسزا‌پیرم‌کرد شاهدم‌قطره‌های‌اشکام/ روضه‌ی‌کربلا‌پیرم‌کرد منو یهودیا/ میزدن‌از جفا/ با تازیانه ها خدا خدا خدا جدّمو بی‌هوا /زدن‌حرامیا /بانیزه ازقفا خدا خدا خدا سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- تو دلِ‌قتلگاه‌غوغابود /سر رویِ‌زانوی‌ِزهرابود زیر بارون تیرونیزه/ یه‌تن بی‌رمق پیدابود آه‌زینب‌به‌آسمان‌میرفت/ شمر‌می‌آمد‌وسنان‌میرفت بدنش‌مانده‌بوددرگودال/ سراوبرسر سنان میرفت یه‌عدّه‌اومدن/ توفکرغارتن /شدعریان‌بدن حسین حسین حسین عزیزِ‌ مادرم /تشنه‌ی پرپرم /شهید بی‌سرم حسین حسین حسین سیّدناالمظلوم سیّدناالشهید سیدناالغریب آقام آقام آقام -------------------------------------------------
گرچه در مظلومیت احساس غربت می‌کنیم‌ میرسد از راه، روزی که قیامت می‌کنیم ‌میرسد روزی که می‌سازیم، صحنت را حسن؟ بعد از آن درباره‌اش هر روز، صحبت می‌کنیم از مزارت گَردِ غم یک روز، جارو می‌شود خاکهای روی آن را مُهر تربت می‌کنیم ما حصارِ ظلم رااز دورِ قبرت می‌کَنیم زائرانت رااز این دیوار، راحت می‌کنیم عاقبت یک روز، از درگاهِ پرچمِ گنبدْ طلایت را زیارت می‌کنیم عاقبت یک روز، رو به گنبدت میایستیم دست بر سینه به تو عرض ارادت می‌کنیم لذتِ بوسیدنِ دستِ ضریحت را حسن با تمام ساکنان عرش، قسمت می‌کنیم : حسن امام من است و منم گدای حسن تمام هفته فـدای دوشنبه های حسن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
4_5816564244925123380.mp3
2.09M
دوباره رزقمون زياده، ديگه از اين نميشه بهتر خدا گذاشته روزيمونو، توو سفره هاى موسى بن جعفر آه،خاك حرم تو روى چشَم آه،به خاطر تو نفس مى كشم آه،آرزومه كاظمينى بشم آه، بيمه ى تو كردم اين بدنو آه،تو مى گيرى دست سينه زنو آه،بده آقا حاجتاى منو رد غل و زنجيرا،روى بدنت افتاد        من زندونى دنيام،تو زندونى بغداد اى واى،آه و واويلا ........ با اينكه تو قبله ى عشقه، تموم اهل آسمونى بگو بهم برا چى آقا، معذب فى قعر سجونى آه،خون دل از چشات اومده آه،چى به سر ساق پات اومده آه،فاطمه برا عزات اومده آه،دل تو خون از زمونه شده آه،روضه ى تو مادرونه شده آه،روزى تو تازيونه شده اسمترو رضاى تو، تا دم مى گيره امشب        با گريه ى معصومه،گريه ام مى گيره امشب اى واى،آه و واويلا ...... دوباره موقع وداع و،دوباره موسم عزا شد به سرزنان شدم كه امشب،سيا به تن امام رضا شد آه،آقاى ما ديده داغ پدر آه،يه  كبوترى و بى بال و پر آه،دارن ميارن رو تخته در آه،ديگه ساعت جدايى شده آه،دوباره دل عاشورايى شده آه،گريز ما كربلايى شده با اينكه برا بابات،هفت تا كفن آوردند          اما ز تن جدت،اون پيرهنم بردند اى واى،ابى عبدالله
4_5816564244925123378.mp3
1.11M
میون زندونمو     نفس بُریدم خدا لحظه های آخرم  برس به دادم رضا توو غُل و زنجیرمو  شکسته بال و پرم یه جای سالم دیگه  نمونده روو پیکرم روزه ام و  وای از غصه ها افطارم شد تازیوونه ها وای غریبم آه غریبم ....... خدا می دونه پُر از   کبودیه دست و پام برای معصومه ام   دیده به راهه چشام سِندیه ملعون مُدام  زخم زبون میزنه با سیلی و با لگد    چه بی امون میزنه بین غربت قلبم خون شده حال و احوالم محزوون شده وای غریبم آه غریبم ...... توو اوج دلواپسی    یادِ غم کربلام تشنه ام و فکر اون   تشنه لب قتلگام شهیدی که از جفا  شد هدف نیزه ها افتاده بود روی خاک جلو چشِ عمه ها این دَم آخر با شور و شین گریونم واسه جدّم حسین وای حسینم آه حسینم
4_6021781480294843921.mp3
409.4K
زندان شده نورانی از ماه جمال تو دشمن به غل و زنجیر بسته پروبال تو دلها از داغ  تو گردیده مضطر جانم فدایت یا موسی ابن جعفر یا باب الحوائج موسی ابن جعفر نور بصر  زهرا از چه شده زندانی در بند غل و زنجیر آن جلوه ربانی با بغض و کینه میزد بی بهانه دشمن بر پیکر تو  تازیانه یا باب الحوائج موسی ابن جعفر این زهر ستم آخر آتش زده بر جانت زهرا به جنان گرید برحال پریشانت برلب داری دم آخر نوایی ای رضا ای رضاجانم کجایی یا باب الحوائج موسی ابن جعفر لب تشنه دم آخر یاد شهدا بودی باذکر حسین جانم در کرببلا بودی در تشییع پیکرت شد جسارت اما نرفته دخترت اسارت یا باب الحوائج موسی ابن جعفر شوری دگر اندازد یاد حرمت در دل  ما را بطلب یکشب مارا تو بدان قابل ما زنده از فیض نام حسینیم عاشق و دلداه کاظمینیم یا باب الحوائج موسی ابن جعفر
زمینه امام کاظم آقای عالمین.mp3
5.01M
زمینه / شور امام کاظم علیه‌‌السلام (سبک بارون کربلا) بند۱ آقای عالمین ، بی رمق کنج زندون کاظمین جون میده تشنه لب با یاد حسین، آقای عالمین ساعات آخره ، یا رضا ذکر موسی بن جعفره پا زمین می‌کشه ذکرش مادره ، ساعات آخره دم آخر چرا، خشکیده لباش تو غل و زنجیر دست و پاش یاد جدّش خیسه چشاش، ای خدا تو سیاهچال پر از، زخمه پیکرش کاش رضاش بود بالا سرش چشم به راش، مونده دخترش، ای خدا یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر... بند۲ چارده ساله آقا جون داد هر بار که اون پست بی حیا تو شکنجه گفت به مادر ناسزا، چارده سال ای خدا ای وای از این بلا، ولی باز شکر رأسش نیست رو نیزه ها معصومه ش هست پیش حضرت رضا، ای وای از کربلا به رقیّه ولی، توهین شد چرا، کوفه و شام و کربلا پیش چشمش رأس بابا، یاحسین تخته پاره شده، تابوت آقا، شکر ولی، نیست رو بوریا إرباً إربا و سر جدا یاحسین صلّی الله علیک یا اباعبدالله... @majmaozakerine
ای ولی نعمتِ ایران پدرت را کشتند آه ، ای شاهِ خراسان پدرت را کشتند در میان حرمت سینه زنان می گوییم ... وامصییت که رضا جان پدرت را کشتند آنقَدَر از نفس حیدری اش ترسیدند ... آخر از ترس ، هراسان پدرت را کشتند چارده سال ، سیه چالِ بلا جایش بود عاقبت در دلِ زندان پدرت را کشتند از بلا هر چه که می شد به سرش آوردند امتِ دور ، ز انسان پدرت را کشتند اشک ، در چشم و به لب ناله ی "خَلِّصْنی" داشت در عوض با لب خندان پدرت را کشتند تا که دیدند کسی نیست ، که یاری ش کند ... چقَدَر ساده و آسان پدرت را کشتند حتما آن لحظه که بارید ، برای جدش ... موقع بارش باران پدرت را کشتند گر چه از فرطِ شکنجه بدنش آب شده ... تو بگو با لب عطشان پدرت را کشتند ؟ گر چه اصلا غُل و زنجیر ، لباسش شده بود کِی دگر با تن عریان پدرت را کشتند