#روضه _شهادت امام محمد باقر علیه السلام _ حاج میثم مطیعی
"اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِكْ عَلى قَمَرِ الْاَقْمارِ وَ نُورِ الْاَنْوارِ، وَ قائِدِ الْاَخْيارِ وَ سَيِّدِ الْاَبْرارِ، وَ الطُّهْرِ الطّاهِرِ وَ الْبَدْرِ الْباهِرِ، وَ النَّجْمِ الزّاهِرِ وَ الْبَحْرِ الزّاخِرِ، وَ الدُّرِّ الْفاخِرِ، اَلْمُلَقَّبِ بِـالْباقِرِ، اَلسَّيِّدِ الْوَجيهِ، اَلْاِمامِ النَّبيهِ، اَلْمَدْفُونِ عِنْدَ جَدِّه وَ اَبيهِ"
*حتما میدونید حاجیا همه رفتند مکه،هیچ شیعه ای کنار قبر امام باقر نیست.
سلام من به بقیع و به چار قبر خرابش
*نه نه نه*
سلام من به بقیع و به چار قبر رفیعش
*امشب اومدم برات گریه کنم، ای کتک خورده ی کربلا!
ای کتک خورده ی نینوا...*
"اَلحِبْرِ الْمَلِىِّ عِنْدَ الْعَدُوِّ وَ الْوَلِىِّ، اَلْاِمامِ بِـالْحَقِّ الْاَزَلِىِّ، اَبى جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ عَلَيْهِمَا السَّلامُ"
*میگه رفتم خدمت اون عارف دیدم داره گریه میکنه،حال بکاء شدیدی داره،وقتی آرام تر شد گفتم:آقاجان چرا گریه میکردی؟گفت:یه وقت دیدم زمین و آسمان دارند گریه میکنند،در و دیوار دارند گریه میکنند،امروز روز شهادت یکی از امامان ماست.میگه اون معمم وارد شد،آقاجون امروز چه روزیه؟روز شهادت باقرالعلومه.روز عجیبیه.کم کم مسلم رو میکشند،یکی دو روز دیگه امام حسین به سمت کربلا حرکت میکنه.امام باقر میخواد بره کربلا.حالا من روضمو این جوری شروع کنم:*
نگاه کودکی ات دیده بود قافله را
تمام دلهره ها را ، تمام فاصله را
هزار بار بمیرم برات ، می خواهم
دوباره زنده کنم خاطرات قافله را
*میخوام از قافله ی اسیری بگم...امام باقر روضه امام حسین رو خیلی دوست داره،اصلا روضه رو خیلی دوست داره.مرحوم کلینی در کافی روایت کرده:امام صادق فرمود پدرم به من فرمود:" جَعْفَرُ! اَوْقِفْ لي مِنْ مالي کَذا وکذا النّوادِبَ تَنْدُبُني عَشْرَ سِنينَ بِمني اَيّامَ مِني"پسرم بگو ده سال تو منا ایام حج برای من روضه بخونند،برای من گریه کنند.
ای کاش ما میومدیم مدینه...آخه ماهم دلمون تنگ شده.یه مدینه مارو ببر! یه جور دیگه بگم:"اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام و زیاره قبر نبیک والائمه علیهم السلام...لبیک و سَعدَیک لا شریک لک لبیک..."خوش به حال اونایی که رفتند عرفات،بهتر اونایی که عرفه میرن کربلا...خاک به سر من...
همراه خود مرا عرفه کربلا ببر
آنجا نشد مسافر بیت عتیق کن...
دلم برات تنگ شده،کربلا میخوام حسین جان*
هزار بار بمیرم برات ، می خواهم
دوباره زنده کنم خاطرات قافله را
تو انتهای غمی ، از کجا شروع کنم
خودت بگو ، بنویسم کدام مرحله را؟
چقدر خاطره ی تلخ مانده در ذهنت
ز نیزه دار که سر برده بود حوصله را
چه کودکیِ بزرگی است این که دستانت
گرفته بود به بازی گلوی سلسله را
*قربون اون پای خون آلودت بشم آقا...*
میان سلسله مردانه در مسیر خطر
گذاشتی به دل درد ، داغ یک گِله را
چقدر گریه نکردید با سه ساله ، چقدر!
به روی خویش نیاورده اید آبله را
هنوز یک به یک ، آری به یاد می آری
تمام زخم زبان های شهر، هلهله را
مرا ببخش که مجبور می شوم در شعر
بیاورم کلماتی شبیه حرمله را
*حسیییین....
بذار یه جور دیگه از زبون امام باقر بگم:
مگه یادم میره شش ماهه و سرِ بریده
مگه یادم میره اشکای دختر شهیده
مگه یادم میره غم هایی که کسی ندیده
(مگه یادم میره کعب نی و حمله و غارت
مگه یادم میره ناموس حیدر و جسارت)۲
مگه یادم میره دروازه ی شام و اسارت
همیشه جلو چشممه وداع آخر
همیشه جلو چشممه قصه ی معجر
الهی بمیرم برای غصه ی مادر
*بریم علقمه؟*
مگه یادم میره وقتی عمو رفت و نیومد
*آی حسین حسین حسین...قراره کنار علقمه بمیری...*
مگه یادم میره وقتی عمو رفت و نیومد
کنار علقمه دیدم بارون تیر میومد
*این عین مقتله.میگه وقتی ابالفضل بالای اسبه"فَاَتَتهُ السِهام کالمَطَر*مثل بارون تیر میومد*
مگه یادم میره آقام حسین خمیده اومد۲
*آقا جونم امام باقر دیگه دیدی؟!*
مگه یادم میره تشت طلا و سر بابا
مگه یادم میره اشک یتیم و درد دلها
مگه یادم میره ویرونه و روضه ی زهرا...
*یا امام باقر گفتی ویرونه یاد مادرت کردیم،حالا به مادرت چی میگی؟*
الهی بمیرم برا زخمای پهلوت
نبینم جای دست عدو رو ...
نبینم باباجون داره میسازه تابوت
نبینم....
@majmaozakerine🥀
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ShabArafeh1396[01].mp3
6.23M
🔺 شیعیان! دیگر هواى نینوا دارد حسین (روضه)
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🔰 به مناسبت خروج امام حسین (علیهالسلام) از مکه به سمت کربلا در روز هشتم ذی الحجه (روز ترویه)
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
شیعیان! دیگر هواى نینوا دارد حسین
شيعيان! ديگر هواى نينوا دارد حسين
روى دل با كاروان كربلا دارد حسين
از حريم كعبۀ جدّش به اشكى شُست دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسين
مىبرد در كربلا هفتاد و دو ذبح عظيم
بيش از اينها حرمت كوى منا دارد حسين...
او وفاى عهد را با سر كند سودا ولى
خون به دل از كوفيان بیوفا دارد حسين...
آب را با دشمنان تشنه قسمت مىكند
عزّت و آزادگى بين تا كجا دارد حسين...
دست آخر كز همه بيگانه شد، ديدم هنوز
با دم خنجر نگاهى آشنا دارد حسين
شمر گويد گوش كردم تا چه خواهد از خدا
جاى نفرين هم به لب ديدم دعا دارد حسين
اشک خونين، گو بيا بنشين به چشم «شهريار»
كاندرين گوشه عزايى بىريا دارد حسين
〰〰〰〰〰〰〰
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ShabArafeh1396[02].mp3
11.46M
🔺 خروج امام حسین از مکه به سمت کربلا در روز ترویه بر اساس نقل سید بن طاووس (مقتل)
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🔰 به مناسبت خروج امام حسین (علیهالسلام) از مکه به سمت کربلا در روز هشتم ذی الحجه (روز ترویه)
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کوفه و شام بلا، محاله یادم بره
وقتی که مشهد میام، کنار باب الجواد
می خونم با چشم خیس، حرم نداره بقیع
توی صحن کربلا، غربتش یادم میاد
می خونم با چشم خیس، حرم نداره بقیع
بمیرم، برای اون مزارِ، خاکیشون
که مونده، بدون سنگ قبر و بی نشون
نداره، نه شمعی و نه حتی، سایبون
بگو چیزی از، هل اتی
از مودتِ، فی القربی
امون ای امون، ای دنیا
«امون ای امون، ای دنیا»
بعد عمری رنج و غم، غریبونه جون میدم
خسته ام از روزگار، خدا دلم خون شده
کینه های دشمنم، اونقده حرمت شکست
شده روزم شام تار، خدا دلم خون شده
دلم از، اهانتای هشام، زخمیه
حالا از، آتیش زهرش پاهام، زخمیه
به یاد، رقیه امشب چشام، زخمیه
یادمه هنوز، اون روزا
می خونم بازم، ای دنیا
قُتِلَ الحسین عطشانا
«قُتِلَ الحسین عطشانا»
دیگه وقتِ رفتنه، نفسایِ آخره
روضه های کربلا، محاله یادم بره
غربت اون قافله، جلو چشمامه هنوز
کوفه و شام بلا، محاله یادم بره
زمین و، زمون برای عزاش، گریه کرد
چهل سال، بابام به یاد غماش، گریه کرد
یه عمره، چشای خونم براش، گریه کرد
چشای ترم، شد دریا
می خونم بازم، ای دنیا
قُتِلَ الحسین عطشانا
«قُتِلَ الحسین عطشانا»
شاعر: محمدرضا رضایی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_روضه_مجمع_الذاکرین
کوفه و شام بلا، محاله یادم بره
وقتی که مشهد میام، کنار باب الجواد
می خونم با چشم خیس، حرم نداره بقیع
توی صحن کربلا، غربتش یادم میاد
می خونم با چشم خیس، حرم نداره بقیع
بمیرم، برای اون مزارِ، خاکیشون
که مونده، بدون سنگ قبر و بی نشون
نداره، نه شمعی و نه حتی، سایبون
بگو چیزی از، هل اتی
از مودتِ، فی القربی
امون ای امون، ای دنیا
«امون ای امون، ای دنیا»
بعد عمری رنج و غم، غریبونه جون میدم
خسته ام از روزگار، خدا دلم خون شده
کینه های دشمنم، اونقده حرمت شکست
شده روزم شام تار، خدا دلم خون شده
دلم از، اهانتای هشام، زخمیه
حالا از، آتیش زهرش پاهام، زخمیه
به یاد، رقیه امشب چشام، زخمیه
یادمه هنوز، اون روزا
می خونم بازم، ای دنیا
قُتِلَ الحسین عطشانا
«قُتِلَ الحسین عطشانا»
دیگه وقتِ رفتنه، نفسایِ آخره
روضه های کربلا، محاله یادم بره
غربت اون قافله، جلو چشمامه هنوز
کوفه و شام بلا، محاله یادم بره
زمین و، زمون برای عزاش، گریه کرد
چهل سال، بابام به یاد غماش، گریه کرد
یه عمره، چشای خونم براش، گریه کرد
چشای ترم، شد دریا
می خونم بازم، ای دنیا
قُتِلَ الحسین عطشانا
«قُتِلَ الحسین عطشانا»
شاعر: محمدرضا رضایی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_روضه_مجمع_الذاکرین