#زمینه
#وداع
🎤سیدرضا نریمانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سفره ی اشک دو ماهه عزا
جمع میشه روز شهادت رضا
نوکریمون قبوله ایشاالله که
با محبت و عنایت رضا
اگه یکی از ما نبود
بقیه یادش بکنن ، سال دیگه تو روضه ها
اگه یکی از ما نبود
بقیه یادش بکنن ، تو اربعین کربلا
اگه یکی از ما نبود
بقیه جاش بگن ، حسین ، حسین ، حسین نیابتاً
اگه یکی از ما نبود
بقیه یادش بکنن ، تو روضه امام حسن
مادر زهرا، تو شاهدی که کم نذاشته این نوکرتون
مادر زهرا، همه ی هستیم و من میارم محضرتون
مادر زهرا، همه ی زندگیم و دارم از منبرتون
حسین وای، حسین وای
من همیشه مشتری اشکتم
رضا تا دنیا ملامتم کنه
همیشه میام در خونت آقا
تا که عشق تو هدایتم کمه
چرا خداحافظ بگم
وقتی که من شبای جمعه روضه خون غمتم
چرا خداحافظ بگم
وقتی که تو شبای سال دخیل این پرچمتم
چرا خداحافظ بگم
من که همیشه آب می بینم و به تو سلام می دم
چرا خداحافظ بگم
من که به یک عذاب می بینم و به تو سلام می دم
نوکر باید همیشه نوکری کنه تو شادی و عزا
نوکر باید باشه پای رکاب حضرت خون خدا
نوکر باید یه روزی جون بده آخر تو راه کربلا
حسین وای، حسین وای
آقام، آقام، آقام، حسین آقام
دو ماهه پیرهن سیاه تنم بوده
چه جوری در بیارم دل بکنم
نیتی کردم که تا آخر عمر
عزادار اون شه بی کفنم
مگه میشه یادم بره آقای ما رو تشنه توی کربلا سر بریدن
مگه میشه یادم بره که دست ساقی خیمه ها رو بریدن
مگه میشه یادم بره سر آقای ما رو تو کربلا به نیزه ها زدن
مگه میشه یادم بره که چطوری به روی بچه های مصطفی زدن
غارت کردن تموم خیمه هایی که بودش پُرالتهاب
غارت کردن گهواره رو به پیش چشمای خون رباب
غارت کردن خیمه های همه بچه های بوتراب
حسین ، حسین ، حسین ، حسین وای
السلام علیک یا مظلوم ، یا اباعبدالله
حسین ، حسین ، حسین ، حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
1.12M
#زمزمه_زمینه_شور_احساسی
#امام_رضا(ع)
#به_مشهدت
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
به مشهدت خورده آقا
این بارم مسیرم
میدونم امیرم
دست خالی نمیرم
با روسیاهی اومدم
پشته در نشستم
از زمونه خستم
بگیر آقا دستم
......
خودت که میدونی آقا ،بلا کشیدم من
از دست دوست و آشنا ،خیری ندیدم من
همه امیدِ من تویی ،ای مهربون آقا
عنایتی به این گدا ،دیگه بریدم من
.....
شدم دیگه خسته از ،این همه هیاهو
با دیده های گریون ،به تو زدم من رو
یا ضامن آهو/به تو زدم من رو۲
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
یه نگاهی کن فدات شم
به گدای خسته
که قلبش شکسته
یک گوشه نشسته
دست خالی نرون آقا
مسکینِ آواره
غیر تو نداره
دیگه راهِ چاره
.....
به یک امیدی اومدم،به درگهت مولا
گره زدم دلم رو به،پنجره فولادت
آخه کجا داره بره امام رضا جانم
گدای بیچاره بجز،صحن گهرشادت
.....
آقا بشو مهتابِ، این شبایِ تارم
کن نظری ای ارباب،به حالت زارم
به رحمتت وا کُن،گِرِه رو از کارم
یاضامن آهو زدم به تو من رو........
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
💠💠💠💠💠💠
به قلم
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#سید_مرتضی_پیرانیان
#سید_محمد_کمپانی
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد
شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد
چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود
کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد
شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی
به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد
عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید
براش روضة کوچه چه خوب جا افتاد
میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد
چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد
کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد
به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد
میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد
به ضربِ نیزة او شاه ،ازصدا افتاد
کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید
محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد
به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند
به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد
میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند
سرِ بریدة آقا ز نیزه ها افتاد
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
مثنوی شهادت امام رضا علیه السلام
زانویِ خسته اش تکان میخورد
پیکرش را کشان کشان میبُرد
چند باری میانِ راه،افتاد
گفت یا فاطمه به راه افتاد
هردو دستش به پهلویش دارد
عرقِ سرد بر رویش دارد
تا که لرزه به پیکرش افتاد
وای،عمامه از سرش افتاد
تار می دید دیدگان ترش
گوئیا ریخته بهم جگرش
با لبِ آستین چنان زهرا
پاک میکرد خونِ لبها را
برزمین میکشید پایش را
جمع میکرد هِی عبایش را
یک نگاهی به دور وبر انداخت
اشکی از دیدگانِ تر انداخت
تا که بر آستانِ حجره رسید
جگرش پاره بود ناله کشید
کاسة صبرِ عالمین شکست
همه درهایِ حجره را تا بست
زیر لب گفت : آه «أین جواد»
سرِ پا بود یک دفه افتاد
فرش ها را یکی یکی تا زد
تا گلویش لباس بالا زد
سینه اش را به خاکِ سرد گذاشت
یک مزاحم به رویِ سینه نداشت
گردوخاکی بپاست در حجره
صحنة کربلاست در حجره
دست وپا میزد وکنار ِ تنش
نیزه جا وانکرد در دهنش
کربلا جَدِ او چه بد جان داد
وسط نیزه دارها افتاد
یک نفر زد لگد به پهلویش
یک نفر پا گذاشت بر رویش
یک نفر آستین خود تا زد
گوشه هایِ رداش بالازد
رویِ کُرسیِ عرش زانو زد
پنجه اول میانِ گیسو زد
خنجرش را گذاشت زیرِ گلو
وحده لااله الاهو
این گلو جایِ بوسة نبی است
حرز آن اشکهایِ زینبی است
هرچه خنجرکشید و باز کشید
جایِ لبهایِ خواهرش نبُرید
روضه را تا کنار عرش کشاند
وای ،جسمِ حسین برگرداند
گیسویِ مادری بهم می ریخت
حالتِ حنجری بهم می ریخت
کار بالاگرفت ای مردم
وای از ضربة دوازدهم
شکل رگها که نامرتب شد
این سخن دلخوریِ زینب شد
کاش در بین تان مسلمان بود
ذبح ِ از پشتِ سر حلال نبود
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
یاامام رضا مددی
ای رئوف همیشه خوب ، سلام
پیش تو میشود دلم آرام
شد زیارت همیشه نیمه تمام
هرکه رویت ندید،شد ناکام
کاش قلب مرا تکان بدهی
دیگر این بار رخ نشان بدهی
از همه غیر تو بُریدم من
خویش را تا حرم کشیدم من
گرچه رویِ تورا ندیدم من
طعم آغوشِ تو چشیدم من
آبرو رفته را خریدی تو
دست،رویِ سرم کشیدی تو
این رئوفی که میشناسم من
رَد نکرده ز خانه اش دشمن
پسرِ فاطمه است پس حتما
به قسم نیست احتیاج اصلا
دردهامان دواشود اینجا
گِرِهِ کور واشود اینجا
تو گنهکار را عوض کردی
دلِ بیمار را عوض کردی
هر گرفتار را عوض کردی
آخرِ کار را عوض کردی
راهم از حادثه به تو افتاد
عوضم کن تورا بجان جواد
شاهِ گنبد طلا،امام رضا
جلوه های خدا ، امام رضا
بقیع و سامرا، امام رضا
نجف وکربلا ، امام رضا
صاحبِ سرزمین ایرانی
تو برای همیشه سلطانی
قبلة نور حضرت خورشید
نورِ حیدر زصحنِ تو تابید
هر شب از گنبد تو بی تردید
میشود جلوة نجف را دید
در حریمِ تو زائرِ نجفم
با سلامی مسافرِ نجفم
صحن هایت بهشت این دنیاست
چون حریم تو جنت الزهراست
کُنجِ باب الجواد،عرشِ خداست
چون نسیمش نسیمِ کرببلاست
درحرم هرغروب ،بی تابم
یادِ صحن و سرایِ اربابم
تاکشیدی عبا به روی سرت
نظر انداختی به دور وبرت
یک نفس پاره پاره شد جگرت
جمع کردی زکوچه بال وپرت
سرِ پا بودی وزمین خوردی
ناگهان نامِ مادرت بُردی
همه درهایِ حجره را بستی
روی پهلو گرفته ای دستی
یادِ گودالِ کربلا هستی
کِی گرفتار عده ای مستی
بین یک دسته گرگ ، شیر افتاد
جایِ تنگی حسین گیر افتاد
لبش از تشنگی تکان میخورد
نیزه او را به هرطرف میبُرد
گُل لبهاش با لگد پژمُرد
نیزه داری گلویِ او آزُرد
عده ای صبر ِ خواهرش بُردند
دورِلب تشنه آب می خوردند
تابدن پایمال مرکب شد
وقت دیدار، نیمة شب شد
از حسینی که نامرتب شد
حنجری پاره سهم زینب شد
چه حسینی مرمل بدماء
چه حسینی مقطع الاعضاء
در کنار تنی که شد بی سر
نیمه شب خواهرآمد و مادر
دوزنِ مو سپید ویک پیکر
وانمودند تا زسر معجر
ناگهان ساربان زراه آمد
بهرِ غارت به قتلگاه آمد
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد
شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد
چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود
کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد
شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی
به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد
عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید
براش روضة کوچه چه خوب جا افتاد
میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد
چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد
کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد
به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد
میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد
به ضربِ نیزة او شاه ،ازصدا افتاد
کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید
محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد
به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند
به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد
میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند
سرِ بریدة آقا ز نیزه ها افتاد
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#وداع_با_محرم_و_صفر
وداع با محرم و صفر -(دو ماه زندگی ام خرج روضه های تو بود)
دو ماه زندگی ام خرج روضه های تو بود
سلامِ روز و شبم سمت کربلای تو بود
دلیل سجده ی ما تربت تو بوده فقط
دلیل گریه ی ما مجلس عزای تو بود
نگاه کن به دلی که تپیده با غم تو
دلی که در همه حالات مبتلای تو بود
شبی برای گدایان خود دعا کردی
خدا هر آنچه به ما داد از دعای تو بود
نوشته اند که جبریل هم دلش می خواست
به جای این همه منصب فقط گدای تو بود
تویی که نور خداوند در تو جلوه نمود
تویی همان که خداوند خونبهای تو بود
چگونه سمت خداوند پر زدی که زمین
سه روز بعد تو دنبال رد پای تو بود
میان گودیِ گودال سجده می کردی
زمین کرب و بلا محو ربنای تو بود
شاعر: #احسان__نرگسی_رضاپور
متن روضه شهادت امام رضا (ع) - به همان کس که محرم زهراست - مهدی سلحشور

به همان کس که محرم زهراست
دل من غرق ماتم زهراست
شب آخریه بی بی می خواد سفره و جمع کنند، سفره ای که خودش دو ماه برا حسینش، براحسنش، برا باباش، برا امام رضا پهن کرده، شب آخر ماه صفر، با دستای خودش شال عزا از گردن مهدی در میاره، همه می گن ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم، ما میگیم عذر عزاداری از فاطمه می خواهیم، بی بی جان عذر می خواهیم نتونستیم حق روضه هاتونو ادا کنیم، تا فاطمیه زنده باشم قول می دم جبران کنم، مادر مادر مادر
به همان کس که محرم زهراست
دل من غرق ماتم زهراست
گر محرم عزای زینب بود
فاطمیه محرم زهراست
طاق محراب و گنبد مسجد
یادگار قد خم زهراست
و آن چه در حشر هم نمی خشکد
کوثر اشک نم نم زهراست
و آنچه شرح غمش بود بسیار
زندگی کردن کم زهراست
و آنچه خشم خدا به آن بسته است
موی خاکی و در هم زهراست
وقتی خواست از مدینه حرکت کنه، زن وبچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد، فرمود: من دارم میرم، همتون پشت سر من گریه کنید، وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه، آقا سر انداخت پایین، فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم، می خوام عرض کنم آقاجان، هرکی می خواد بره سفر، اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو و خانواد ه اش و دعوت به گریه و ناله کنه، درستشم شاید همین باشه، یه سوال دارم از شما، می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد، حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه، گفت: زینب جان گریه نکن، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز.
یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه، عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین.... لذا وقتی برگشت مدینه، این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل، باورش برا، آدم سخت بود، مگه می شه، دو تا همسر، دو ماه همدیگر رو ندیدند، همدیگر رو نشناسند، عبدالله چشم تو چشم زینب، گفت: تو خانم منو ندیدی، گفت عبدالله حق داری منو نشناسی، خودم دیدم بین دو نهر آب.... حسین....
#متن_روضه_شهادت_امام_رضا_علیه_السلام_گریز_به_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها