تا صورت و پیوند جهان بود على بود
تا نقش زمین بود و زمان بود على بود
آن قلعه گشایى که در از قلعه ی خیبر
برکند به یک حمله و بگشود على بود
آن گُرد سر افراز که اندر ره اسلام
تا کار نشد راست نیاسود على بود
آن شیر دلاور که براى طَمَع نفس
بر خوان جهان پنجه نیالود على بود
این کفر نباشد سخن کفر نه این است
تا هست على باشد و تا بود على بود
شاهى که ولى بود و وصى بود على بود
سلطان سخا و کرم و جود على بود
هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس
هم صالح پیغمبر و داوود على بود
هم موسى و هم عیسى و هم خضر و هم ایوب
هم یوسف و هم یونس و هم هود على بود
مسجود ملائک که شد آدم ز على شد
آدم چو یکى قبله و مسجود على بود
این کفر نباشد سخن کفر نه این است
تا هست على باشد و تا بود على بود
آن عارف سجاد که خاک درش از قدر
بر کنگره ی عرش بیفزود على بود
هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن
هم عابد و هم معبد و معبود على بود
ان لحمُکَ لحمى بشنو تا که بدانى
آن یار که او نفس نبى بود على بود
موسى و عصا و ید بیضی و نبوت
در مصر به فرعون که بنمود على بود
چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم
از روى یقین در همه موجود على بود
این کفر نباشد سخن کفر نه این است
تا هست على باشد و تا بود على بود
خاتم که در انگشت سلیمان نبى بود
آن نور خدایى که بر او بود على بود
آن شاه سر افراز که اندر شب معراج
با احمد مختار یکى بود على بود
آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستود على بود
این کفر نباشد سخن کفر نه این است
تا هست على باشد و تا بود على بود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
برای زنده بودن، تنها بهونمی تو
نه ساله که عزیزم، بانوی خونه می تو
میدونی این روزا علی ،دلش به غم اسیره
کدوم زنی از شوهرش، تو خونه رو میگیره
زخمی شده صورت تو، علی برات بمیره
داره میشه چشام پر آب، تنها میشه ابو تراب
ای وای من ای وای من، تنهام نذار زهرای من
از خونه دیگه داری، بار سفر می بندی
تابوت تو می بینی ،بعد از سه ماه میخندی
از درد پهلو گفتی که، از جا نمیشه پاشم
یا که تو بسترم دیگه ،نمیشه جابه جا شم
میری که دیگه نمی خوام، شرمنده ی تو باشم
چه نیمه جونه پیکرت، بگو چی اومده سرت
ای وای من ای وای من، تنهام نذار زهرای من
ابری شد آسمون و، بازم بارون گرفته
در و دیوار می بینم، که بوی خون گرفته
می گی خداحافظ علی، موقع رفتنم شد
یه روز تو آتیش پر خون، معجرو پیرهنم شد
این خونه قتلگاه برام ،خودم و محسنم شد
می خونه اشک وآه من، مگه چی بود گناه من
ای وای من ای وای من ،تنهام نذار زهرای من
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
دلبری کار چشات من که میمیرم برات
ارزوم اینه باشم بین کشته مرده هات
مردم از تیر نگات از صدای اشنات
پاره شد بند دلم با هوای کربلات
از تب عشق تو می سوزه تنم
تا زندم سینه زنم ارباب بی کفنم
کربلا یا کربلا
حسین ارباب بی کفنم
****
زیر بارون تو ام مست و مجنون تو ام
بی خبر از غصه ها تا پریشون تو ام
ذکر لب های منی دین و دنیای منی
بی نیاز از عالمم تا تو اقای منی
جاریه اشک این چشمای ترم
پای ایوون حرم ارباب بی کفنم
****
عالم آرا تا ابد دلربایی میکنی
با نگاهت قلبم و کربلایی میکنی
قل هو الله احد بعد الله الصمد
قل امیری یا حسین قل ابوفاضل مدد
بی قرارم ای ماه کرب و بلا
ای شاه کرب و بلا ارباب بی کفنم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
شور_دلبری_کار_چشات؛_من_که_میمیرم_برات.mp3
9.21M
📌 شـــب اوّل فاطمیه
#شور
#اباعبدالله
🎤 #حاج_محمود_كريمى ۱۴۰۲
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
شور (ذکر همه سلیقههایی).mp3
9.03M
📌 شـــب اوّل فاطمیه
#شور #اباعبدالله
🎤 #حاج_ابراهیم_رحیمی ۱۴۰۲
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اول هفتہ، بگویید حُسین جان
رخصٺ😍✋
تا ڪہ رزق از ڪرمِ سفره ے
ارباب رسد..
السلامُ علَى الحُسَینِ
و عَلى عَلىِّ بْنِ الْحسَیْن
ِوَ عَلى اَوْلادِ الحسَیْنِ
و عَلى أصْحابِ الحُسَیْن
#سلام_ودرود_برشهیدان
#سلام_امام_زمانم
گفتند که تک سوارمان در راه است
از اول صبح چشممان بر راه است
از یازدهم، دوازده قرن گذشت
تا ساعت تو چقدر دیگر راه است؟
#السلام_علیک_یا_اباصالح_مهدی ✋
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌴💎🌹💎🌴
📖 تقویم شیعه🥀
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۱۱ آذر ۱۴۰۲
میلادی: Saturday - 02 December 2023
قمری: السبت، 18 جماد أول 1445
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️15 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️25 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
▪️32 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️41 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
▪️42 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...🥀
زبانحال حضرت زینب (س) در شهادت مادر
.
.
مرحوم حاج حیدر خسروشاهی (حزین)
.
تا مادرم ز دار فنا رخت بست و رفت
اطفال خویش را ز غمش دل شکست و رفت
.
بعد از وفات باب خود از جور دشمنان
در انتظار مرگ به هر دم نشست و رفت
.
مظلومیت نگر قفس جسم شد شکست
تا مرغ جان ز عالم خاکی بجست و رفت
.
نادیده بود سیر رخ کودکان خود
ناچار دید پیک اجل بر در است و رفت
.
بنهاد داغها به دل باب بی کسم
خود از می وصال پدر گشت مست و رفت
.
من گرچه خود صغیرم و محتاج سرپرست
بنمود جای خویش مرا سرپرست و رفت
.
جز هیجده بهار ز گلزار عمر او
نگذشته بود خار جفایش بخست و رفت
.
ازبس کشید جور خسان سیر شد ز جان
ز اطفال خویش رشته ی الفت گسست و رفت
.
خود گرچه فوق عاطفه و مهر بود لیک
مهری ندید ز امّت بی شرم و پست و رفت
.
هرگز نکرد شکوه ز آلام زندگی
ایفای عهد کرد به عهد الست و رفت
.
آرام جان ختم رسل در بهار عمر
جبراً ز زندگانی خود شست دست و رفت
.
زد از غمش اگرچه شرر بر دل حزین
امّا خود از مصائب ایّام رست و رفت
.
.
#فاطمیه_شهادت
#تا_مادرم_ز_دار_فنا_رخت_بست_و_رفت
#حیدر_خسروشاهی
#فارسی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین