eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
351 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه شب جمعه🥀 روضه حضرت عباس (ع) گریز امام حسین(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان ویا رحیم السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست حالا دلها آماده شد بریم در خونه قمر بنی هاشم السلام علیک یا ابوالفضل العباس یا قمربنی هاشم بارگاه با صفای در کربلا دارد ابوالفضل تاقیامت عاشقان بی ریا دارد ابوالفضل هر که ازصدق وصفا بنمودرو درخانه او دیدازراه وفا جو روسخا داردابوالفضل گر دوای دردخواهی روکن درخانه او ازبرای در بی درمان شفا دارد ابالفضل تالب شط فرات آمد ولی لب تشنه برگشت همت مردانگی بین تا کجا دارد ابوالفضل قربان مرامت قربان ادبت قربان حرم و بارگاهت یا ابوالفضل یادم امدآن زمانی که حسین باچشم گریان دید درخون غوطه ورقدو رسا دارد ابوالفضل آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان بادر برادر برادر درخون تپیده ات را دریاب صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد عباسم برادر آیا وصیتی دارید صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم 🌾وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم😭 🌾وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم 🔸مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم 🔸چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم 🔸سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم 🔸نشد که قطزه ابی برای او ببرم 🌾اما وصیت سوم برادر حسین جان ⬅️سلام من را به خواهرم زینب برسان بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه😭 بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر😭 🔸صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم 🔸سلام من را برسان نزد مادر پیرم 🔸بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر 🔸غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر😭 🔸چرا که دل کسی به یتیم کسی نمی سوزد 🔸کسی دریدگی جامه اش نمی دوزد 🔸علی الخصوص یتیمی که باب او مرده 🔸بهارخرمی او همیشه پژمرده یاد شهدا اما شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد گریزی هم داشته باشیم به روضه امام حسین(ع) )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین😭 گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭 ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین😭 🔸ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔸به خون اغشته ای مادرحسین جان انشالا یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه یاحسین یا حسین😭 🔸ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔸به خون اغشته ای مادر حسین جان 🔸چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر 🔸به روی نیزه ها بینم سر تو حسین آرام جانم حسین روح روانم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات تایپ وارسال مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی✍ صلوات شادی روح پدرومادرم 🥀🥀🥀🌹🌹🌹 @roze_daftari
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی وحید شکری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مثل استکان چای روضه دوست دارم فقط مال شما بشم مثل این کتیبه ها سیاهیا وقف هر هفتهٔ هیئتا بشم آرزو به جوونا عیب که نیست دوست دارم فرش تو کربلا بشم بهترین روزامو با تو سر کنم عشق نزدیک تو واقعی تره زیر پای زائرا کهنه بشم فرش هرچی کهنه قیمتی تره این همه صدات زدم بابا جان یه دفعه صدام بزن جان بابا بگو کیف حالک از من چی میخوای بگم آغوش تو الان بابا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ من به آغوش تو محتاجم حسین تو هنوز هوامو داری مگه نه مگه دست منه روضت اومدن تو منو اینجا میاری مگه نه وقتی سنگ قبرمو میزارن چشم به راهم که نمیزاری مگه نه رحمت واسعه ای میدونم منو دل بریدن از تو ابدا هم امام حسین نوکر خوبا بیشترم امام حسین ما بدا این همه صدات بابا جان یه دفعه صدام بزن جان بابا بگو کیف حالک از من چی میخوای بگم آغوش تو الان بابا @majmaozakerine
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چشم خود بستم نبینم تا چه بلایی سرتو می‌آید بالای تل ایستاده ولی چشماش و بسته دستاش و رو سرش گذاشته هی داره میگه وامحمدا ،وا علیا ،وا اماه😭 فقط هر دفه از دور چشماش و وا میکنه ببینه کارحسین تمومه یانه ولی هی میبینه نه، هنوزکه هنوزه، دورش کردن دارن شمشیر میزنن😭 راوی میگه سه ساعت ابی عبدالله تو گودال دست وپا میزد سه ساعت اینا هی میزدنش اون یکی خسته میشد میرفت یکی تازه نفس میومد، شب جمعه ست مادرش داره گریه میکنه 😭 انقدر نیزه به بدنش زدن همین جور که نفس میکشه راوی میگه ازاین لابلای این شبکه های زِره خون جاری میشد،آخه نیزه میزدن دیگه درنمیاوردن،نیزه میشکوندن *یه جاهایی داره دلم میره گفتم نفس میکشید خون میومد* مادرشم تو بستر افتاده بود ،هرنفسی میکشید این پیراهن پرخون میشد،فضه میومد اسما میومد پیراهن عوض میکرد عجب دوباره که پیراهن خونی شده خانوم جان* خوب گریه کنید،آخرین روزی که تمومه کارمون کفنمون میکنن ،همچی میزارن تو قبر' سنگ آخره لحدو میزارن یهو اونجا به خودت میای عه تموم شد؟ یعنی دیگه نمیتونم برای حسین گریه کنم؟ حسین جان عزیز دلم چشم خون بستم تا نبینم چه بلایی سرتو می‌آید با دو گوش خودم شنیدم که ناله مادر تو میاید *یه گوشه گودال مادر و دیدم😭 که رفته بود ازحال دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من داداش؛ سرتو رو بردن دیر رسیدم من از میان شلوغی گودال چیزی از جسم تو نمی‌ماند بعد ازاین غارتی که شد دیگر ازتو جز اسم تو نمی‌ماند این یکی می‌کِشد تورا برخاک قصد دارد تورا بیازارد آن یکی آمده دراین گودال ازسر عمامه تورابردارد حسین حسین... می‌زند داد بس کنید اینقدر بدنش را به خاک خون نکشید باسر نیزه و نوک خنجر این همه بر دهان اون نزنید @majmaozakerine
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه هوایت نکنم میمیرم.... صلی الله علیک یا ابا عبدالله... این بار نیتم این خواهد بود : برسم به کوی تو به نیت فرج.... @majmaozakerine
واحد حضرت رقیه(س) محمد علی رضایی دائم رو لبای این نوکر یا رقیه دردونه ی حضرت کوثر یا رقیه حالم بهتر میشه بانوجان تا میخونم هر صبح و شب بی بی لعن بنی امیه به لطف تو بهترم،الهی که دخترم بشه قربون سرت رقیه بحق اشک شما   بشه قسمت نوکرا   بیان امسال مرقدت رقیه جانم جانم رقیه هرکسی شد کلب در خونت سرفرازه واسه گرفتارا فقط اسمت چاره سازه اول وقت باید بجا اورد نوکری تو نوکریتون واجبه بی بی جان مثل نمازه زلالی مثل عمو    ادب رو حتی عدو   میگیره یاد از شما رقیه سه سالت بیشتر نشد   ولی درس زندگی    دادی تو کرببلا رقیه جانم جانم رقیه
518.6K
واحد س 🎤کربلایی محمد علی رضایی @mohamadalirezaie
شب های جمعه آخه چه سری داره دلهامون میگیره شب های جمعه مادر میاد و کربلا بارون میگیره شب های جمعه یه دختری هی ذکر بابا جون میگیره شب های جمعه مادر بنیه میگه و خواهر میفته چشمای زهرا بازم به زخم گودی خنجر میفته مادر به یاد اون پنجه های شمر و موی سر میفته من بی وضو موی تو رو شونه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم دیدم خودم در روز عاشورا بنیه افتاده بودی زیر دست و پا بنیه جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ... شب های جمعه مادر به سمت گودی گودال میره با درد پهلو اونجایی که پیکر شده پامال میره شب های جمعه زینب ورودی حرم از حال میره شب های جمعه انگاری بازم خیمه ها آتیش میگیره انگاری بازم موی تموم دخترا آتیش میگیره شب های جمعه با آه زهرا کربلا آتیش میگیره روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم هم این پیکر ندارد جایی برای بوسه مادر ندارد جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ... ➖➖➖➖➖➖
🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷 «حاج قاسم»یادشیرینش بخیر خـــاطـرات بـرگ زَرّینـش بخـیر ای به قربان دل شـیدایی اش شد شهادت قله ی زیبایی اش «حاج قاسم»جایش این دنیانبود چون در این دنیا برایش جانبود لحظه ای که طعمه ی شیادشد چون پرستو از قفس آزاد شـد بهر تجدید قوا شد سوی نـور تـا که بـرگـردد به هنگام ظهور «حضرت مهدی» بر او کرده نظر تا شود از«سیصدو سیزده» نفر مـرگ او آغـاز زنـدگــانی اسـت مکتب او پاک وجاودانی است غیر «رهبر» که به او دلباخته «حاج قـاسم» را کسی نشناخته اِربَـاً اِربـا شـد سبکـتر پر کشد پَـر بسـوی خـانه ی دلبـر کِشـد «حاج قـاسم»داشت بس رنگ خدا شـد مدال افتخارش «جان فدا» جان فدا آن است جان وسر دهد چون«سلیمانی» دلش را پـر دهـد جان فدا یعنی که پاک و بی ریا پـای تـا سـر محـو در عشـق خـدا جان فدا یعــنی فــداییِ امــام در مسیرش بـا«ولایـت» مستدام جان فدا یعنی«سلیمانی»شدن عـاشقـانه در خـدا فـانـی شـدن جان فدا یعنـی چهل سال انتظار بـا شهـادت رفتـن انـدر کـوی یـار جان فدا یعنـی تَعَبُّـد بنـدگـی چـون«سلیمانی» شدن در زندگی جان فدا درخون خودرقصیدن است جان فدا غیر ازخدا بُبریدن است جان فدا بـا عزت وبا شوق وشور هـر کجا درد است او دارد حضور جان فدا یعنی کـه با مردم شدن خـود نـدیدن بین مردم گم شدن جان فدا یعنی که سرباز وطن اربــاً اربــا پــاره پـاره در کفـن چان فدا یعنی یتیمان را پدر هر دم از احوال آنـان بـا خبر جان فدا یعنی «ولایت»بـاوری بـا دل و جـان در مسیـر«رهبری» جان فدا یعنـی کـه سرباز«ولی» چـون «سلیمـانی» جـانبـاز«ولـی» نـاله زد بـس در عـزای فـاطمـه جان فدا گشته بـرای فاطمه حاج قاسم چـون طلای ناب بود بهــر دیـدار خـدا بـی تـاب بـود باید همچون«حاج قاسم»مست بود بــه خـدا و اهل بیت پیـوست بــود باید همچـون«حاج قاسم»پاک شد در اطـاعت از «ولی» بی بـاک شـد عـاقبـت بخیـر گـر خـواهی شـوی بـا «ولایت» بـاید ایـن ره را رَوی گرچه«مداح» در خدا فـانی شوی جان فدا همچون«سلیمانی»شوی 🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷
.. 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 اینک از دامان دل دستم جداست سرزمین سینه ام چون کربلاست باز هم آوای قرآن است و من مجلس داغ شهیدان است و من باز هم داغ عزیزان شهید باغ سبز سینه را آتش کشید بــاز یــاد مـردهای نــازنیـن کُلُ اَرضٍ کَربلا یعنی همین باز هم درب شهادت باز شد آسمان غرق گل پرواز شد دسـت فـتنه پرور آل یــزیـد از تن سردار دیگر سر برید سینه هایشان ز حِقد و کینه پُر منطق آنان فقط جنگ و ترور هرچه از مامی کُشد آن فتنه گر ملت ما می شود بیدار تر هرچه گل از باغ دین پرپر شود ملـت آزاده بیــدارتـر شــود می چکد خونهای این مردان ناب قطـره قطـره پـای نخـل انقـلاب السـلام ای اربــاً اربــا السـلام بی قرار حضرت زهرا سلام ای علمــدار ســپاه فـــاطـمه بــوده سـوی تـو نگاه فاطمه بشکند دستی که دستت را برید پیکر پاکت بخاک وخون کشید ســرو رفتـی اربــاً اربــا آمـدی بی سرو بی دست وبی پا آمدی «حاج قاسم» درغمت ای راد مرد حضرت«سیدعلی»خون گریه کرد بغض او تا در عزای تو شکست در کنـار نعش وتـابوتت نشست ای بنــازم هیبـت عبــاسـی ات جــان فـدای غیرت عباسی ات بی گمان تادست پاکت شد جدا حضــرت عبــاس گفـتا مـرحبا مـــرحبا بــر ایــن علـمداری تـو این همه عشق و وفـاداری تو ای چه خوش شُهره بخوش عهدی شدی تا بهشت، یار «ابومهدی» شدی عشق تـان هرگز نگنجد درکـلام بر تو وهم بر «ابومهدی» سلام مردم ایـران و یاران عـراق سوختند از این غم و درد وفراق این سپاه «عمّارها» دارد هنوز «میثـم تَمّــارها» دارد هــنوز این گلستان بی گل احساس نیست این سپاه عشق بی «عباس»نیست با مدد از حَـیِّ سبحان غفور با «ولایت» رهسپاریم تا ظهور ای علـمدار ســپاه فــاطـمه از ازل سویت نگــاه فــاطمه تا چنین دیداست زهرا حال تو بی درنگ آمـــد به استقبال تو تا شهادت از سرت هوشت گرفت فاطمه بی شک درآغوشت گرفت گر چه میدانم بهشت جای تو باد ایـن شهـادت هم گـوارای تـو باد نــزد زهــرا کــن دعــا «مـداح» را تــا مبـادا گــم کــند ایــن راه را 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊