eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
360 دنبال‌کننده
5هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه پیاده روی اربعین می رویم به ذکر یا زهرا پیاده به سوی کربلا یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا از ازل ما به تو دل بستیم زائران حسینت هستیم یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا می رَویم همه ان شاءالله اربعین کنار قتلگاه یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا کنار مقتلش می مانیم روضه بر حسینت میخوانیم یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا به چشمان گریان می رَویم به یاد شهیدان می رَویم یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا می رَویم با دلی مبتلا برای دیدن کربلا یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا کربلا خاک اشک و ماتم قدّ زینب شد از غصه خم یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا کربلا محشری بر پا شد سر خون خدا جدا شد یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا موضوع: سبک: شاعر:
نوحه حضرت رقیه عمه جان کن نظر آمده میهمان برده از دست من صبر و تاب و توان کنج ویرانه ام از رخش با صفاست همه جا کربلاست همه جا نینواست عمه جان عاقبت شام غم شد سحر دیدن روی تو از ره آمد پدر پس چرا عمه جان سرش از تن جداست همه جا کربلاست همه جا نینواست تازیانه زده دشمنم بر تنم مادرت فاطمه آمده دیدنم بین که دردانه ات از ستم در نواست همه جا کربلاست همه جا نینواست با صفا کرده ای ابتا خانه ام تو مرا شمعی و من چو پروانه ام تو نگفتی پدر که رقیه کجاست همه جا کربلاست همه جا نینواست بس دویدم پدر در پیِ قافله کن نظر پای من شده پر آبله ارس مادر ببین به تنم جانفزاست همه جا کربلاست همه جا نینواست موضوع: سبک: شاعر: (با تغییر)
نوحه حضرت رقیه سحرگاهان بهر دیدن من در میان طبق آفتاب آمد بدامان طفل کوچک خود اندر آن دل شب رأس باب آمد بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب خداوندا پاره شد جگرم همره پدرم می روم امشب به تن امشب کهنه پیرهنم می شود کفنم عمه جان زینب بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب پس از رنج راه شام غم و آن همه ستم و وادی صحرا از این ویران با دو دیده تر می روم به برِ مادرم زهرا بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب موضوع: سبک: شاعر: ()
*زمینه حضرت رقیه(س)* *بند اول* عمه قربونت بره چرا آخه روی خاک خوابیدی عمه قربونت بره رنگ صورتت میگه ترسیدی عمه قربونت بره فکر کنم باز خواب زجر و دیدی... عمه قربونت بره سر تا پا تن تو غرق خونه عمه قربونت بره بمیرم موهات نمیشه شونه عمه قربونت بره زدنت سیلی و تازیونه... هرکی ندونه من که خوب میدونم چه بلایی سرت آوردن هر کی ندونه من که خوب میدونم گوشواره از گوش تو بردن شام و کوفه تو رو آزردن عمه فداتشه رقیه؛شیرین زبونم کل وجود تو درده؛دردت به جونم... حالت وخیمه نداره؛تعریف عزیزم تو درد میکشی و واست؛من اشک میریزم... ///آه رقیه جانم.../// *بند دوم* من ازش بدم میاد از همونی که منو سیلی زد من ازش بدم میاد دختر زجر میزنه حرف بد من ازش بدم میاد از اونی که به بابام گفت مرتد من ازش بدم میاد از همون دزدی که برد گهواره من ازش بدم میاد نیزه داری که کارش آزاره من ازش بدم میاد حرمله سر به سرم میزاره... عمه کلافم؛حوصله ندارم؛از سفر کی میرسه بابا میخوام ببینه؛دختر سه سالش؛شده مثل مادرش زهرا... عمه بابامو میخوام حالا... میگم به بابا نبودی؛من سیلی خوردم عمه نبودش توو این راه؛حتما میمردم... میگم به بابا که زجر از؛ موهام کشیده زد با لگد توی پهلوم؛اون خیر ندیده... ///آه رقیه جانم.../// *مهدی ندرخانی-کرج*
دختری که یک تنه فاتح شاماته رقیه ساداته اون سه سالشه ولی قبله ی حاجاته رقیه ساداته همه ی زندگیِ عمه ی ساداته رقیه ساداته (3) قدم گذاشت توی خرابه لرزید ستون دربار بنی اُمیه نوشته روی بیرق اباالفضل رَفَعَ الله رایَةُ الرُقیه ای جان حسین ، قرآن حسین دیدن داری تو به روی دستان حسین شهزاده ی عشق ، دردانه ی عشق جانم جانم جانم بانوی دمشق ... مولاتی رقیه جان ... دختری که شهر شامو کرده ویرانه دختر سلطانه اونکه طعنه زد به بنت اِبن مرجانه دختر سلطانه هم مطهر است هم حضرت ریحانه دختر سلطانه (3) خون علی توی رگاش میجوشه دختری که از این قبیله باشه کسی که جاش روو شونه ی عموشه باید علمدارِ عقیله باشه حلمای حسین ، دنیای حسین دلداده ی سقایی و زهرای حسین شهزاده ی عشق ، دردانه ی عشق جانم جانم جانم بانوی دمشق ... مولاتی رقیه جان ... دختری که شاه بانوی بلافصله عشق اباالفضله توو کرم مثل امام حسن یَم فضله عشق اباالفضله راه ما با این سه ساله تا خدا وصله عشق اباالفضله (3) کسی که پای درس عشق زینب حرف نجابت و حیا شنیده توو کربلا برادراشو میده یک نخی از معجرشو نمیده طوبای حسین ، لیلای حسین ای دلبرِ دلربای زیبای حسین شهزاده ی عشق ، دردانه ی عشق جانم جانم جانم بانوی دمشق ... مولاتی رقیه جان ...
میدونم اومدی از یه راه دور سرتو گرفتم از خولی به زور خسته ای توو بغلم یه کم بخواب هم روو نیزه رفتی هم توی تنور مثل موی دخترت سوخته موهات جای چوب خیزرانه روو لبات چرا حنجرِ تو نامرتبه کی کشیده خنجرو روی رگات اومدی با سر ، کو تنت بابا آخرم با لب تشنه کشتنت بابا هنوز پُر خونه دهنت بابا آخرم با لب تشنه کشتنت بابا ... ای حسین جانم ، ای حسین جانم ... ... ای حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم ... تو نبودی به من حرف بد زدن میدونی دخترتو چقدر زدن هر دفعه اسم تورو صدا زدم زجر و خولی منو با لگد زدن از همونجا دیگه پهلوهام شکست مثل مادرِ تو بازوهام شکست سیلی خوردم دم دروازه ی شام با سر افتادم و ابروهام شکست توو شلوغی من صد دفعه مُردم حتی از دخترای شامی کتک خوردم تو نبودی که من کم آوردم حتی از دخترای شامی کتک خوردم ... ای حسین جانم ، ای حسین جانم ... ... ای حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم ... بین این قافله شد موهام سفید حرمله دستمو بست و میکشید مارو بردن وسط بزم حرام آخ گذاشتن سرتو جلو یزید بی حیا سرش نمیشه آبرو چی میریخت روی سرت به من بگو یه نفر اشاره کرد بود به من دیگه از نیزه نگاه نکرد عمو هر کی مارو دید کور بشه چشماش ما کجا و مجلس اراذل و اوباش هر کی مارو زد بشکنه دستاش ما کجا و مجلس اراذل و اوباش ... ای حسین جانم ، ای حسین جانم ... ... ای حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم ... شاعر : ➖➖➖➖➖➖