eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
386 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌹 ✍شاعر:اسماعیل شبرنگ 💫💫💫💫💫💫💫💫 هر دل خسته را قرار آمد جلوه ی سبز روزگار آمد ماه تابان خانه ی سجّاد پیک خورشید زرنگار آمد ذکر اذن دخول ماه رجب سبب فیض کردگار آمد پنجمین یا وجیهاً عندالله صاحب لطف بی شمار آمد برق تیغ کلام او غوغاست مردی از نسل ذوالفقار آمد در بیان عقاید شیعه بس روایات او به کار آمد در زمستان سخت سرماسوز او نمایان شد و بهار آمد آمده رونق تکامُل ما ایّهاالباقر توسُّل ما مردگان را حیات می بخشد عاشقان را ثُبات می بخشد به دلی که اسیر غم باشد او مسیر نجات می بخشد با دعای قنوت نیمه شبش تشنگان را قنات می بخشد یادی از او به نوکر ، آرامش در زمان وفات می بخشد جوهر شعر از نفس افتاد او به شاعر دوات می بخشد او به هر کس که تشنه ی عشق است صد هزاران فرات می بخشد لطف او لطف بی کران حسن او به عالَم برات می بخشد باقرالعلم خیمه ی سادات یک نفس من جدا از او ؟! هیهات در نگاهش محبت مادر قامت او قیامت حیدر زیر پایش تلاطم زمزم چشم او فیض چشمه ی کوثر یوسف خانواده ی زهرا دل ربود از قبیله ی دلبر بزم تیغ و ترنج آماده ست محو خورشید چشم صد اختر محضر جابر بن عبدالله آمده با سلام پیغمبر هیبت هاشمی ست سر تا پا سیره ی فاطمی ست سر تا سر مطمئنّم به ما حواسش هست در زمان شلوغی محشر شاهد صحنه ی جدایی هاست مرثیه خوان کربلایی هاست غم گودال را خودش دیده تن پامال را خودش دیده نوه ی شاه کربلای شهید شاه بی حال را خودش دیده آنکه دور تن امام زمان قوم دجّال را خودش دیده آنکه دور حریم آل الله رنج اِشغال را خودش دیده آنکه با خیمه ها اسارت رفت زخم خلخال را خودش دیده کوفه تا شام ، کنج ویرانه زن غسّال را خودش دیده ماجرای رقیه یادش هست داغ همسال را خودش دیده وضع او مقتل مجسّم بود روز و شب های او محرّم بود
🌹 🌹 ✍شاعر:حسن کردی 💫💫💫💫💫💫💫💫 روشن جهان ز نام تو یا باقرالعلوم نشناخت کس مقام تو یا باقرالعلوم هستیم ما غلام تو یا باقرالعلوم مؤمن به هر کلام تو یا باقرالعلوم عمری ست درس عشق در این خانه خوانده ایم نور کلام توست اگر شیعه مانده ایم روشن ترین ستاره ی دنیای معرفت ای در حدیث ناب تو دریای معرفت در محضر تو ای گل رعنای معرفت زانو زده جهان به تماشای معرفت مهر تو بوده است صراط جهانی ام مدیون باقر است همه زندگانی ام ما پای منبرت به سعادت رسیده ایم ما با تواییم اگر به هدایت رسیده ایم هستیم زنده چون به ولایت رسیده ایم دنبال نور عشق به هیأت رسیده ایم علم از کلام توست نفس می کشد هنوز آری به نام توست نفس می کشد هنوز غرق اند اهل علم به دریای منبرت چون قطره ای ست علم همه پای منبرت نوری جهان نداشته منهای منبرت ما را ببر همیشه به ژرفای منبرت ای سایه سار جنت الاعلا بقیع تان محراب آسمانی دنیا بقیع تان ای آبروی علم، جهان وام دار تو حرفی نداشتند بزرگان کنار تو پایان نداشت معرفت بی غبار تو خورشید شمع سوخته ی بر مزار تو دستی بکش به شانه ی بی تکیه گاه ما خورشید باش مثل همیشه به راه ما رؤیا شده مدینه و صبح زیارتت ما را ببر به دیدن شرح کرامتت دلتنگ گشته ایم برای سخاوتت قربان فصل فصل غم بی نهایتت خون گریه های کرببلا یادگار توست در ما صدای کرببلا یادگار توست
🌹 🌹 🎤مداح :آقای عبدالهی ✍شاعر:اسماعیل تقوایی 💫💫💫💫💫💫💫💫 شد مدینه اول ماه رجب دریای نور بهر مولودی نکو شد، غرق شادی وسرور یامحمد یا محمد، باقر آل علی(۲) 💫💫💫💫💫💫💫💫 مادرش بنت الحسن باشد،پدر ابن الحسین برهمه آل علی، گشته عزیز ونور عین یا محمد یا محمد..باقر آل علی(۲) 💫💫💫💫💫💫💫💫 شکر حق گوید خدا را حضرت زین العباد بهر میلادش حسین بن علی گردیده شاد نام اوباشد محمد، باقر آل علی فهم علم کل عالم، در وجودش منجلی یا محمد یا محمد، باقر آل علی (۲) 💫💫💫💫💫💫💫💫 شیعیان را آمده مولای پنجم در وجود بهر شکر نعمتش اهل ولا اندر سجود یا محمد...
🌹 🌹 🌹 🎤مداح :کربلایی پرندوش ✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان 💫💫💫💫💫💫💫💫💫 مدینه غرق سرور دوباره امشب سرزده ز سوی حق مهپاره امشب هدیه ز سوی حق آمد باقر آل محمد باقر خوش آمدی باقر۲ گلی از گلشن دین وا شده امشب پسر فاطمه بابا شده امشب هدیه ز سوی حق آمد باقر آل محمد باقر خوش آمدی باقر۲ 💫💫💫💫💫💫💫💫 فاطمه بنت الحسن مادر شد امشب چهارمین امام ما پدر شد امشب هدیه ز سوی حق آمد باقر آل محمد باقر خوش آمدی باقر۲ مدینه از قدمش وادی طور است خانه ی دوم علی غرق سرور است هدیه ز سوی حق آمد باقر آل محمد باقر خوش آمدی باقر۲ 💫💫💫💫💫💫💫💫 نور حق جلوه گر از مدینه آمد در جهان امام بی‌قرینه آمد هدیه ز سوی حق آمد باقر آل محمد باقر خوش آمدی باقر۲ پنجمین خورشید دین گشته هویدا باقر علم نبی، غرق تماشا هدیه ز سوی حق آمد باقر آل محمد باقر خوش آمدی باقر۲ 💫💫💫💫💫💫💫💫💫 مدینه ز مقدمش گشته چو گلشن دیده ی چهارم امام گردیده روشن هدیه ز سوی حق آمد باقر آل محمد باقر خوش آمدی باقر۲ باقر از نسل رسول الله رسیده نور دیدگان آل الله رسیده هدیه ز سوی حق آمد باقر آل محمد باقر خوش آمدی باقر۲ 💫💫💫💫💫💫💫💫 خدا هدیه به علی نور بصر داد به عروس فاطمه امشب پسر داد هدیه ز سوی حق آمد باقر آل محمد باقر خوش آمدی باقر۲ می‌زند بنت حسن بوسه به رویش پیچیده در همه عالم عطر و بویش هدیه ز سوی حق آمد باقر آل محمد باقر خوش آمدی باقر۲
پهن شد سفره ی رحمت ، ولی الله آمد آب و آیینه بیارید شهنشاه آمد خیره شد چشم فلک ، ماه تر از ماه آمد اولین مژده ماه رجب از راه آمد از حسد دشمن این قوم به جان آمده است پنجمین حیدر کرار جهان امده است ای دل و دلبر و آرام و قرار حسنین باقر آل عبا ، باغ و بهار حسنین ماه دو فاطمه و دار و ندار حسنین با تو سادات شدند ایل و تبار حسنین می رسد بوی دل انگیز پیمبر از تو ما ندیدیم حسینی حسنی تر از تو ای بزرگ همه ، یاس دو علی بر تو سلام شاه دین ، سرّ ِ خفی ، نور جلی بر تو سلام پنجمین سید و سالار و ولی بر تو سلام قبل میلاد تو داده است نبی بر تو سلام پیش علم تو زده دشمنت آقا زانو مدعی را نفس حق تو برده از رو عشق یعنی ز همه غیر تو آزاد شدن به فدای سر تو با همه اولاد شدن کار تو سروری عالم ایجاد شدن ای برازنده ی تو نایب سجاد شدن ما مسلمان احادیث توایم و پسرت مثل پروانه بگردیم فقط دور سرت چون حسن دست بگیری ز همه بی منت می دهی بر همه بی چون و چرا تو حاجت می کند از کرمت حاتم طائی حیرت همچو مهمان بگذاری سر سائل عزت سیدی کوه وفای تو چه غوغایی کرد هر که شد سائل تو تا ابد آقایی کرد ای به میخانه عشقت دو جهان حلقه به گوش موقع وصف تو شیرین سخنانند خموش خط به خط زندگی ات برده جهان را از هوش شاه دیده است کسی بیل بگیرد بر دوش داده ای یاد به هر رهرو توحید و کمال که بُوَد عین عبادت ، طلب رزق حلال حب تو خیر العمل ، نوکریت آقایی هیبتت حیدری و مرحمتت زهرایی طینتت کرببلایی ، دلت عاشورایی چون حسن قبلگه بی حرم دنیایی قبر خاکی تو از هر دو جهان سیرم کرد روضه کودکی تو به خدا پیرم کرد محمد حسین رحیمیان
اکنون به شوق حجت پنجم ز خود گمم وآيينه دار طلعت خورشيد پنجمم چون کشتی سپرده به توفان عنان خویش ازموج موج جذبه ی تو در تلاطمم آن شمع کوچکم که بیفروزیم اگر فخر است با چراغ قبولت به انجمم از آفتاب بیشترم با ولای تو آیینه ام، فروغ تو را در تجسمم * حیران آن اسارت و آن غارتم هنوز باریک بین فاجعه ی آن تهاجمم آری سلام بر تو اماما! که می پرد از لب به یاد آن چه کشیدی تبسمم طفل چهارساله و طوفان کربلا؟ حیران این تداعی ام و آن تالمم از آن ستم که سوخت در آن، خاندان تو هم بر تو عرضه می کنم اینک تظلمم گنج مراد خویش نجستم ز هیچکس الا تویی که مدح تو را در تکلمم هرچند لب به خنده گشایم برابرت ز اندوه تو نشسته به خون است مردمم * ای علم را شکافته و رفته تا به عمق حیران آنچه یافتی از این تعلمم آن شاعرم که از سر ایثار عاشقم بر دوستیت و خصم تو را در تخاصمم حسین منزوی
خشکی ام رفت و وصل دریا شد سردی ام رفت و فصل گرما شد فارغم از خودم خدار را شکر آسمانی شدم خدا را شکر آمدی و دلم نجات گرفت باز هم مرده ای حیات گرفت ای حیات مجدّد دنیا دومین یا محمد دنیا یا من ارجوی آستان لبم پنجمین رکعت نماز شبم ای که تنها خدا شناخت تو را مثل بیت الحرام ساخت تو را قافیه های بیت ما تنگ است در مقامت کمیت هم لنگ است ای نسیم پر از بهار حسین حسنی زاده ی تبار حسین قبله مردم مدینه تویی حسن دوم مدینه تویی ای ظهور پیمبر اکرم حاصل وصلت دعا و کرم مادرت دختر کریم خدا پدرت حضرت کلیم خدا وسط هفته ها برای منی التماس سه شنبه های منی سر شب فکر نور تو بودم فکر شب های طور تو بودم خواب سجاده تو را دیدم صبح دیدم کنار خورشیدم ای نماز پر از قنوت حسن حاصل چله سکوت حسن تو تولای دفترم هستی قسم نون والقلم هستی   تکیه بر بال جبرئیل زدی مزرعه داشتی و بیل زدی بهترین میوه ی تو ایمان بود گندم کال تو پر از نان بود بی تو این حوزه ها کمال نداشت میوه ای غیر سیب کال نداشت وقت آن است اجتهاد کنی بی سواد مرا سواد کنی وقت آن است منبری بزنی حرف یک حرف بهتری بزنی   عِلم را باز هم شکاف دهی در کلاست مرا طواف دهی اگر علم تو را حساب کنند زندگی تو را کتاب کنند علم و اخلاق می شود با هم آدمی می کند بنی آدم پر جبریل زیر پای تو بود گردن آویز بچه های تو بود میوه? بهتر از رطب سیب است باعث التیام تب سیب است فاطمه سیب جنت الاعلاست پس شفای تب تو یا زهراست چه کسی گفته بی مزاری تو یا چراغ حرم نداری تو قبر تو بارگاه توحید است شمع بالاسر تو خورشید است چه کسی گفته سایبانت نیست صحن در صحن آسمانت نیست عرش که آسمان نمی خواهد نور که سایبان نمی خواهد تو خودت سایبان دنیایی بهترین آسمان دنیایی مردی از خانواده ی خورشید امتداد غم امام شهید انعکاس صدای عاشوراست روضه های غروب مناست مرد سجاده، مرد نافله ها مرد شب زنده دار قافله ها مردی از جنس آیه ی تطهیر خستگی های بردن زنجیر هم سفر با ستاره غم هاست «کربلا زاده ی» محرّم هاست هم نژاد امام بی کفنان دومین مرد کاروان زنان راه طی کرده بیابان ها قدم زخمی مغیلان ها   یاد خون طپنده گودال خنده های زننده گودال زخم بال و پر کبوترها پا به پای اسارت سرها   بغض غمگین عصر عاشورا گریه ی پشت پای معجرها غیرت دست بسته ی محمل شاهد التماس دخترها   کوچه کوچه؛ گذر گذر، همه جا هم رکاب صدای حنجرها برگ سبزی است با نشانه ی سرخ کودک زیر تازیانه ی سرخ   طفل رفته، خمیده برگشته باغ گل رفته چیده برگشته آفتاب کمی غروب شده ست گل یاس بنفشه کوب شده ست آشنای صدای سلسله هاست سوزش ناگهان آبله هاست او که آیینه ی محرم بود گریه هایش به رنگ ماتم بود از ستاره گرفته تا شبنم از بنفشه گرفته تا مریم همه محو صدای او هستند پای مرثیه های او هستند علی اکبر لطیفیان
ماه رجب خیر مقدم، سر زد دوباره هلالت گردیده هفت آسمان خم، در پیش قدر و جلالت باران فیض الهی هر لحظه بادا حلالت تابیده در کل عالم نور خدا از جمالت نازم به لیل و نهارت هفت آسمان بی‌قرارت خورشید چشم انتظارت هر دم هزاران بهارت -هر اختر تابناکت دارد فروغ خدایی می‌آیی و می‌درخشی با جلوه حس سرمد بر خلق داری بشارت از صبح عید محمّد هفتم فروغ الهی پنجم وصی محمّد گنجینه کل دانش، آیینۀ روی احمد فوق تصور مقامش دانش اسیر کلامش وحی الهی پیامش داده محمد سلامش -عبدی که باشد جمالش آیینه کبریایی فردی که باید بخوانم چون ذات حق بی مثالش گل‌بوسه‌های حسینی کرده است گل بر جمالش دل می‌برد از محمّد توصیف خلق و خصالش پیشانی عرش رحمان ایوان قدر و جلالش خورشید تابندۀ علم، ماه درخشندۀ علم دریای طوفندۀ علم، تنها شکافندۀ علم -در پای کرسی درسش دانش کند خودنمایی نام نکویش محمد یا احمد دیگر است این الله اکبر خدا را زهراست یا حیدر است این دریای حلم حسن را رخشان‌ترین گوهر است این سرتا قدم یادگار ثارالله اکبر است این این باقر علم دین است یا سیدالساجدین است هم جان حبل‌المتین است هم اسوه متقین است -در خاک راهش چه قابل گردند عالم فدایی دشمن به وقت تکلم دلداده خلق و خویش بالا رود وحی ساعد تا عرش با گفتگویش چشم ملایک به دستش دست خلایق به سویش گل‌های علم و فضیلت روییده از خاک کویش مهرش تمام ولایت رویش چراغ هدایت از بذل دستش روایت احسان و جود و عنایت -از او هماره کرامت از ما همیشه گدایی ای گوشه گوشه بقیعت بیت‌الحرام ملایک بر تو درود خداوند بر تو سلام ملایک از کوثر دانش تو لبریز جام ملایک صحن بقیعت همه پر از ازدحام ملایک دانش اسیر کلامت روح القدس مرغ بامت از سوی جد کرامت آورده جابر سلامت -خیزد ز قبر غریبت بوی خوش آشنایی تو نجل خون خدایی، ریحانۀ کربلایی لیل و نهار زمان را والشمسی والضحایی هم اختر شش سپهری هم پنجمین مقتدایی هم هفت در شرف را دریای بی‌انتهایی مهر تو باب النجاتم شوینده سیئاتم خاک تو آب حیاتم من در حیات و مماتم -از تو نجویم کناره از تو نگیرم جدایی ای آبروی مدینه از آبروی بقیعت هر لحظه مرگ و حیاتم در آرزوی بقیعت حتی به گلزار جنت چشمم به سوی بقیعت ذکر خدا بر زبانم با گفتگوی بقیعت تو عالمی را پناهی من میثم روسیاهی بر دوش کوه گناهی آیا شود با نگاهی -پایی به چشمم گذاری، چشمی به سویم گشایی استاد حاج غلامرضا سازگار