🏴#مناجات
🏴#لیلة_الرغائب
✍شاعر:محمد علی بیابانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
به این بغض پنهان شده در گلویم
به این اشک های روان از سبویم
به جز دیدنت آرزویی ندارم
شب آرزوها تویی آرزویم
به جز از تو خواندن به جز از تو گفتن
چه دارم بخوانم چه دارم بگویم
نسیمی ز کوی تو می آمد ای کاش
که من هم گل نرگست ببویم
بیا تا که در آبشار نگاهت
خودم، این دلآلوده را هم بشویم
تو انقدر خوبی که عمری بدی را
نیاورده ای هیچ گاهی به رویم
شب جمعه ها تیر دلتنگی آرد
غم دوری از کربلا را به سویم
شب آرزوها دعا کن ببینم
که با قبر شش گوشه در گفت و گویم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5990294383558137251.mp3
5.79M
🏴#امام_حسین_علیه_السلام
🏴#شب_جمعه
🏴#سبک_شور
🎤مداح :کربلایی حامد اسماعيلی
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#امام_حسین_علیه_السلام
🏴#شب_جمعه
🏴#سبک_شور
🎤مداح :کربلایی حامد اسماعيلی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای عزیز کربلایی
تو عشق مایی
ابی عبدالله
ای داداش بزرگ ساقی
دلبر عراقی
ابی عبدالله
خونم حلاله ابی عبدالله
دنیامه ماله ابی عبدالله 2
هرچی ک دارم وسط میزارم 2
نذر سه ساله ابی عبدالله
چه انقلابِ حسین
مثل درِّ نابه حسین
کم نزاری براش یه وقت که خوش حسابه حسین
عالمُ آدم میشن فدا جناب حسین
نمیدونم این اسمه یا که شرابه
یا ابا عبدالله...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای توون علی اکبر
جونه علی اکبر
ابی عبدالله
اسمتو میگم با گریه
زندگی رقیه(س)
ابی عبدالله
ارباب عالم ابی عبدالله 2
شاه معزَّم ابی عبدالله
خورده به نامت ازهمون اول
شیش دنگ قلبم
ابی عبدالله
چه انقلابِ حسین
مثل درِّ نابه حسین
کم نزاری براش یه وقت که خوش حسابه حسین
عالمُ آدم میشن فدا جناب حسین
نمیدونم این اسمه یا که شرابه
یا ابا عبدالله....
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🔳 #یا_امام_هادی !🔳
در کوچه پس کوچههای تاریک آخرالزمان
هادیمان باش به کوی فرزندت مهدی
عجل الله تعالی فرجه الشریف
به باوری راسخ....
به انتظار ظهور....
به التماس دعای فرج....
🔘امروز که تنها راه نجات مهدیست
🔘تو دلها را هادی باش به سوی او
✨ أللھمبمولاناالهادےعجللولیڪالفرجوالعافیة
⚫️شهادت امام هادی ع تسلیت باد⚫️
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.mp3
8.97M
#سینه_زنی_امام_هادی_ع
بی قرار سامراتم، خاک پای زائراتم
با دعای خیر زهرا، توی خیمه ی عزاتم
رو سرمه سایه ی کرمت
کبوتر دل توی حرمت
پر می گیره امشب
آخه چقدر کشیدی عذاب
تو رو می برن توو بزم شراب
مثل بی بی زینب
سابق النعم، دافع النغم
یا ابالحسن، هادی الامم
🔳هادی الامم ...
حال و روز روزگارت، جونتو رسونده بر لب
بردنت با دست بسته، از توو خونه نیمه ی شب
بارونیه باز چشای ترت
می سوزه دوباره باز جگرت
توی این مدینه
زنده شده روضه ی مادرو
آتیش و غلاف و میخ درو
زخم روی سینه
می کِشن تو رو، مثل حیدرو
زنده می کنن، داغ کوچه رو
🔳هادی الامم ...
واسه ی لبای خشکت، فاطمه می خونه روضه
باز میون قتلگاه دل، میره از میون روضه
فاطمه عزا گرفته براش
رمقی نمونده توی صداش
زیر دست و پاها
میرسه تو قلتگاه یه نفر
خنجرو کشید به نیت سر
پیش چشم زهرا
اومده دیگه، دم دم غروب
بی حیا روی، سینه پا نکوب
🔳ای غریب حسین ...
(وحید محمدی)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#امام_هادی_شهادت
آن دشمنی كه بر جگرم نقش غم كشید
جان از تنم به حربۀ زهرِ ستم كشید
ابنُ الرضایم و ز رضا ارث برده ام
زهر جفا مرا به همان پیچ و خم كشید
در احتضارم و بدنم درد می كند
این سَمّ جان شكار ، توان از دلم كشید
وقتی كه دید، تشنگی ام قاتل من است
جان را اَجل ز سینۀ من لاجَرم كشید
عمرم شبیه مادر پهلو شكسته شد
نخل جوانی ام ثمر از عمرِ كم كشید
جز زهر كینه مایۀ آرامشم نشد
دریا ز موج خسته شد و چشمه نَم كشید
این ظلم ها هدایت ما را عوض نكرد
شكر خدا، ولایت ما تا عجم كشید
نام علی و فاطمه جاوید مانده است
دشمن خیال كرد بر آنان قلم كشید
ما روی دوش، پرچم عصمت كشیده ایم
دردا، عدو علیه عدالت علَم كشید
دنیا كه خود به خود، قفسِ جانِ خسته بود
تبعید هم به گوشه ای از مَردمَم كشید
از آفتاب زندگی ام بهره كم گرفت
شرمنده ام كه سختی از آن اُمتّم كشید
افطار كردم و جگرم پاره پاره شد
جدّم رسید و وقت سحر در برم كشید
در آخرین نفس، پسرم چون بغل گشود
بُغضش گرفت و پارچه ای بر سرم كشید
طاغوت، با سلالۀ زهرا چه ها نكرد
ما را برون ز خانه چو یك متّهم كشید
بالا گرفت كار جسارت به اهل بیت
كارم به سوی بزم شراب و ستم كشید
من وارث بلای خرابه نشینی ام
سوز دلم دوباره به درد و اَلَم كشید
ای كربلا! چو شاهدِ ویرانی ات شدم
گویی كه ابن سعد سنان بر تنم كشید
بهتر كه قبر مادر ما مخفیانه ماند
ورنه كدام حرمله دست از حرم كشید
#محمود_ژولیده
#امام_هادی_شهادت
#امام_هادی_مدح
اي توتياي حور و مَلَك خاك پاي تو
اي بهتر از بهشت برين سامراي تو
تنها نه سامرا، نه زمين و اهالي اش
هفت آسمان نشسته به زير لواي تو
خورشيد ذرّه وار دم صبح مي رسد
در پيشگاه حضرت گنبد طلاي تو
هر چند از بهشت فراوان شنیده ایم
مارا بساست گوشهی صحنوسراي تو
"از هرچه هست و نيست دگر بي نياز شد"
دست كسي كه مرتبه اي شد گداي تو
تكبير گفته است هزاران هزار بار
آن كه شنيده"جامعه"را با صداي تو
تفتیش منزل تو و تبعیدِ آنچنان
یک پرده بود از آن همه درد و بلای تو
ای خانهی تو عرش خداوند ذوالجلال
کِی کاروانسرای گداهاست جای تو؟
فریاد وامصیبت ما تا به شام رفت
یعنی کشیده شد به کجا ماجرای تو؟
توهین دلقکی به تو درمجلس شراب
مارا نشانده تا به ابد در عزای تو
از بس که باحسین دلت ارتباط داشت
شد حُجره ی تو آخر سر کربلای تو
با اينكه در ديار غريبي شدي شهيد
كاري نداشت دست كسي با ردای تو
ديگر هزار و نهصد و پنجاه تا نبود
زخم دهان گُشاده روي عضوهاي تو
ديگر كنار پيكر بي جان حضرتت
سيلي نخورد دختر دردآشناي تو
#محمد_قاسمی
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_هادی
تنهاشده است دور و بر م بین هجره ای
کم سوشده است چشم تر م بین هجره ای
گریان شده است بر من و بر حال و روز من
خیل ملائک و پسر م بین هجره ای
زهرِ ستم مرا،دگرازپای کرده سرنگون
خون میچکید از جگر م بین هجره ای
هرگزنبود حامیِ من کس میان شهر
تا شد ز غربتم کمر م بین هجره ای
معتزمرابه زهر ستم کرده مبتلا
شد ارغوان، بال و پر م بین هجره ای
طفل تو بود شاهد جان دادنت، ولی
آتش گرفت برگ و بر م بین هجره ای
لب تشنه بودم و خبر ی هم ز آب نیست
بگذشت شام وهر سحر م بین هجره ای
همواره یادِ جَدِ غریبم گریستم
بوده همیشه در نظر م بین هجره ای
جدم غریب بوده و تنها و بی سپه
خولی نبود همسفر م بین هجره ای
جدغریب نیزه شده مرکب سرت
بر خاک هجره ماند سر م بین هجره ای
زینب رسیده برسرجدم به قتلگاه
از زخم هم نبود اثر م بین هجره ای
هرجا میانِ هجرهی من یک حصیر بود
جَدِ م میانِ نیزه و شمشیر اسیر بود
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
🔹 #نشر_دهید
نوای حسین_۲۰۲۲_۰۲_۰۵_۰۹_۰۲_۰۴_۵۶۴.mp3
2.37M
#زمینه
#امام_هادی_شهادت
🎤کربلایی محمد فصولی
رو دوش آقامون یه شال ماتمه
گریونه این شبا مهدی فاطمه
چقدر گرفته بوی غم هوای سامرا
میتپه دلم تو این شبا برای سامرا
داره حس میشه صدای مادر شکسته پر
که میریزه اشک توی صحن و سرای سامرا
مادرش کنج حرم میخونه
با قد خم میسوزه آه جگرت پسرم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#امام_هادی_علیه_السلام
#تک_بیت
کاش چون شیر که در پای تو افتاد به خاک
اسب ها از تنِ جدّ تو حیا می کردند
#حامد_آقایی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#صحبت_هادی
السلام علیک یا هادی کل امم
یا علی النقی علیه السلام
بر سینه ی ما حک شده یا حضرت هادی
نه این که فقط شد دم ما حضرت هادی
شد ذکر لب شاه و گدا حضرت هادی
شیرین شده بر روی لبم صحبت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
جانم به فدای حرم سامره ی تو
هستم به هوای علم سامره ی تو
دلبست دو ماه کرم سامره ی تو
دلها به فدای حرم و ساحت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
ما در دوجهان غیر تو دلدار نداریم
میلی به سوی یوسف بازار نداریم
با غیر تو و آل تو ما کار نداریم
شد عزّت من نوکری دولت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
صحن حرمت ملجأ قلب همگان شد
شش گوشه ضریح تو به دل روح و روان شد
آن گنبد زرد حرمت نور جهان شد
مسجود ملائک همه دم تربت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
با جامعه ی تو دل ما گشته هدایت
هر حرف تو خود داده نشان راه سعادت
حبّ تو شود ناجی ما روز قیامت
جنت بروم با نگه رحمت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
مأوای تو شد خان ِصَعالیک واویلا
ای وای چرا روبه رویت سب شده زهرا
قبری ست چرا پیش تو از کینه ی اعدا
یک عمر، شده غصّه وغم قسمت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
بردند تو را سوی عدو جاده به جاده
دشمن به روی مرکب و تو پای پیاده
بی کفش و عبا ،برده تو را مجلس باده
دریا شده چشمان من از محنت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
بر روی دو دست تو چرا جای طناب است
جای تو مگر، نور خدا بزم شراب است
قلب تو از این ظلم عدو غرق عذاب است
گردیده جگر پُرشرر از غربت هادی
من مست تولای توأم حضرت هادی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
روضه 😭
▪️😭▪️
#امام_هادی ع🖤
نیمۀ شب امام رابردند
خانه و خانواده مضطرب است
نگرانِ امامِ هادی شد
سامرا بی قرار و ملتهب است😔
من بمیرم که پیش چشمانش
سَبِّ جدِّ گرامی اش کردند
دل هفت آسمان به درد آمد
بس که بی احترامی اش کردند😭
می بَرَندش بدونِ عمامه
غربت از چشمهاش معلوم است
خوب که ، در رُخش نگاه کنی
مثل جدّش علیست مظلوم است😭
جان به قربان آن امامی که
دستهایش به غصه زنجیر است
علتِ بردنش به بزم شراب
به گمانم به قصد تحقیر است😔
متوکل مقابل حضار
اندکی آمد و توقف کرد
بی حیا از شرابِ در دستش
به امام دهم تعارف کرد😔
خواست تا که امام هادی را
نحوهء دیگری عذاب دهد
گفت با او که شعر میخوانی
منتظر ماند تا جواب دهد😔
حضرتش قصد شعر خواندن کرد
کرد آغاز معجزاتِ کلام
سخنش مثل تیغ حیدر بود
محشری شد به پا زِ شعر امام😔
بر سرِ دشمنش خراب ، آقا
گویی آن خانۀ مجلل کرد
شعرها در مَذَمّتِ دنیا
عیش او را به غم مبدل کرد😭
متوکل که منقلب گردید
در خود احساس روسیاهی کرد
لااقل در میان آن مجلس
از امام آمد عذرخواهی کرد😭
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین