eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
362 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج حسین سیب سرخی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ منو رها نکنیا بین بلایا اباعبدالله دلداده علمتم تا ته دنیا اباعبدالله دنیای مرام حسینه آهنگ صدام حسینه از مردونگی بپرسن حرفم یه کلام حسینه ♬♪♪♪♪♪♪♬ ♬*****♬ ♬♪♪♪♪♪♪♬ از خودت ما رو جدا تا دم محشرم نکن من ازت دست میکشم بشنو و باورم نکن منو رها نکنیا بین بلایا اباعبدالله دلداده علمتم تا ته دنیا اباعبدالله مرده بودم زنده شدم دم مسیحا اباعبدالله ♬♪♪♪♪♪♪♬ ♬*****♬ ♬♪♪♪♪♪♪♬ هر جا میرم حرف توئه حتی کلیسا اباعبدالله کوه معرفت حسینه نبضم خط به خط حسینه از عشق و عاشقی بپرس حرف من فقط حسینه دنیای مرام حسینه آهنگ صدام حسینه از مردونگی بپرسن حرفم یه کلام حسینه ♬♪♪♪♪♪♪♬ ♬*****♬ ♬♪♪♪♪♪♪♬ علت اشکای من اشکمو کمترش نکن من تو رو یادم بره بشنو و باورم نکن از خودت ما رو جدا تا دم محشرم نکن من ازت دست میکشم بشنو و باورم نکن @majmazakerinee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نور حق به دنیا تابیده اومد اون که اصل امیده تو شهر مدینه غوغا شد باز عطر محمد پیچیده دوباره عالم پره شور و شینه اومده اون که ماه عالمینه امشب از این مجلس جشن و شادی دلای ما راهی کاظمینه اومد جلوه روی کبریا می‌خونه دلم با شور و نوا شد ذکر لب اهل آسمون مولا یا جواد یا ابن الرضا سر میزارم رو خاک پات آقا خوش اومدی ای پسر زهرا ......... اومد اون که روح ایمانه اومد اون که اصل قرآنه از یمن قدوم این مولود خنده رو لبای سلطانه تو مظهر جود خود خدایی تو معنی کرامت و سخایی تو یکی یک دونه آقای ما علی اکبر امام رضایی تو دین من و دنیای منی در هر دو جهان آقای منی مجنون توام من تا به ابد یاابن فاطمه لیلای منی سر میزارم رو خاک پات آقا خوش اومدی ای پسر زهرا ۰۰۰۰۰۰.. ما عبد خدادادت هستیم امشب آقا به یادت هستیم امشب با دستای خالیمون پشت باب المرادت هستیم شکر خدا که بنده یزدانیم ما پیروان عترت و قرآنیم هرکی فدا کسی میشه اما ما فدائیان پسر سلطانیم تیر عشق تو خورده بر هدف از میلاد تو هستم در شعف عیدیمون باشه یک شب یا جواد از حرمت بریم ایوون نجف بیا بده به دل صفا آقا من و ببر به کربلا آقا سر میزارم رو خاک پات آقا خوش اومدی ای پسر زهرا ... حامد عدالتیان
امشب مکه لبریز نور گشته وادی طور مام علی بنت اسد گشته شاد و مسرور بنت اسد شامل احسان داور شده همراه فرزند خود مهمان داور شده خوش آمدی یا علی خانه ی کعبه گشته است همچو گلشن امشب گردیده است بنت اسد دیده روشن امشب هدیه ز داور رسید نفس پیمبر رسید شادی کنید عاشقان حضرت حیدر رسید خوش آمدی یا علی خورشید سپهر ولا منجلی شد امشب ذکر زمین و آسمان یا علی شد امشب مظهر تقوا علی روح دعا آمده امشب به دنیا علی شیر خدا آمده خوش آمدی یا علی نفس پیغمبر مرتضی آمد امشب از راه این گل فاطمه بود هدیه‌ای ز الله بر علی مرتضی بنت اسد مادر است این گل گلزار عشق در بیت حق زیور است خوش آمدی یا علی سیزده رجب گشته است شمس دین هویدا در گلشن آل عبا دسته گل شکوفا ای عاشقان ولا ماه رجب آمده از بهر ختم رسل هدیه ز رب آمده خوش آمدی یا علی از مقدم او این جهان گشته با طراوت بر دست نبی او کند آیه‌ای تلاوت بعد از سه روز مرتضی از کعبه آمد برون بر روی دست نبی خواند آیه ی مومنون خوش آمدی یا علی امشب علی مرتضی بر شما پناهم به حق پیغمبر نمااز کرم نگاهم به عشقت هستم اسیر مولا تو هستی امیر آقاز لطف و کرم تو دست من را بگیر خوش آمدی یا علی
بند اول .... تموم خط قران خلاصه اش تو بودی تویی که با نگاهت دل از همه ربودی غبار غصه هارو از تو دلا زدودی نجف میخام علی جان کن قستم به زودی دوباره تیر عشقم در هدف شد تموم هم و غمم برطرف شد زمانی که مرا این چنته پر شد دل من گیر سلطان نجف شد حالا وصف دلامون منجلیه و لطف تو که وحی منزلیه نوشته بر در جنت بدونید دلیل خلقت دنیا علیه علی جانم علی جانم یا حیدر بند دوم میگن که بچه شیعه همیشه مادریه موج میزنه تو رگهاش غیرت حیدریه شاهد این کلامم میخوای بری ببینی یه سربزن الغدیر علامه ی امینی اگه حرفهای حیدر چون عسل بود اگر او فاتح جنگ جمل بود دلیلش اینه آی مردم بدونید علی فرمانده بین الملل بود میان فرقه ها بحث و جدل شد در آخر یا علی خیر العمل شد یداللهی وبرق ذوالفقارش براکل جهان ضرب المثل شد علی جانم علی جانم یا حیدر بند سوم حالا که شب عیده میخایم عیدی بگیریم همه ی حاجت ماست الهی خیر ببینیم تو بزم پدرانه بیار دستاتو بالا بیایید کل بکشیم از ته دل برا بابا بیا مطرب بزن شوری به پاکن ببین مستم مرا با می رهاکن خمار حیدرم جامی سبو ریز مرا باعشقبازی آشناکن شدم مست از می انگور دلبر لب ایوون طلای شاه قنبر جنون وقتی به دل میچسبه مردم که باشه بر لبت هر لحظه، حیدر التماس دعا
1.65M
💫 🍇 🎤مداح؛کربلایی صادق گل محمدی 💫🍇💫🍇💫🍇💫🍇💫
بسم‌الله الرحمن الرحيم دوباره سَرَم در هوایِ شماست تمامِ دلم سر سرایِ شماست به سویِ خدا رفتم و دیده‌ام فقط ردِ پا ردِ پایِ شماست خدا هم فقط از شما گفته است گمانم خدا هم خدایِ شماست گدایی برازنده‌یِ ایلِ ماست برازنده بودن برای شماست ندارد تفاوت کجا می‌رسی که هر انتها ابتدای شماست خیالم از این و از آن راحت است گره‌هام دست دعای شماست مرا پای حیدر هلاکم کنید به عشق رضا سینه چاکم کنید دلی دارم و خانه‌زادِ رضاست فقط یاد دارد که یادِ رضاست کم اینجا ندیده برایش بد است دلم مستحقِ زیادِ رضاست فقط می‌نویسد رضا تا ابد و شُکرِ خدا بی سوادِ رضاست نجف ، کربلا رفتم و گفته‌اند که راهش دهید از بلادِ رضاست گره می‌خورَد زندگی‌ام ولی همین نا مُرادی مُرادِ رضاست به خود آیم و باز بینم سرم رویِ خاکِ بابُ الجوادِ رضاست جوادش درِ بسته را باز کرد گره‌های من را رضا باز کرد خبر را مسیح از مسیحا شنید خبر را زِ جبریل موسیٰ شنید اگر گوشِ دل را دهی می‌توان... ...که از کعبه هم ذکر مولا شنید زمین خشکسالی تَرک خورده بود ولی ناگهان بویِ دریا شنید دلِ انبیا بر دری می‌تپید که از آن صدایِ شما را شنید خدا خنده کرد و خدا جلوه کرد شبی که رضا ذکرِ بابا شنید تو هم مادری هستی و می‌شود که از قلبِ تو نامِ زهرا شنید فدایِ نفسهایِ بابایی‌ات فدایِ تپش‌هایِ زهرایی‌ات زِ تو کوچه‌ها تا معطر شدند حسودانِ این شهر ابتر شدند به کوریِ چشمان ناباوران همه محوِ رویِ پیمبر شدند عسل‌های کندویِ لبهای توست گر این روزها شهد و شِکر شدند برای تماشای لبخند توست علی‌اکبری‌ها کبوتر شدند کریمی، کرامت، جوادی و جود چه خوش کُنیه‌هایت مکرر شدند شبی که اذان گفت بابا ، همه پُر از یادِ میلادِ اصغر شدند خدا دید چشم پُر احساس تو از آن ابتدا غرقِ مادر شدند کسی را نگاهت معطل نکرد دو دست مرا هیچ معطل نکرد تو دریایی و در تماشا رُباب تو در خوابی و غرقِ لالا رُباب تو تا آمدی آبرو دادی‌اش که خندید با تو به زهرا رُباب شبیه حسینی و ماتِ تو اند همه دورِ گهواره حتی رُباب تو ذات بزرگی و جایت بلند تو را داده بر دوشِ سقا رُباب تبسم کن و خیمه را شاد کن بیا زنده کن عمه را با رُباب به دستان بابا حواسَت نبود که چشمش به راه است آنجا رُباب نگو مادرت را صدا می‌زدی به دست پدر دست و پا می‌زدی (حسن لطفی)
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم دوباره عشق دوباره حکایتی دیگر دوباره شور دوباره قیامتی دیگر دوباره نغمه‌یِ داوود میرسد امشب دوباره زَمزَمه‌یِ رود میرسد امشب دوباره از جگرِ کوه چشمه می‌جوشد زِ کوچه‌هایِ مدینه کِرِشمه می‌جوشد عصا به سینه‌ی دریا کشیده راهی را زِ شوق حضرت موسیٰ دویده راهی را مسیح آمده تا خانه‌ی مسیحایَش کلیم سُجده کند بر قدومِ لیلایَش خریده نوح به جانش هزار طوفان را مگر نگاه کُنَد پیرِ مِی فروشان را دوباره نوبتِ جام و سبو و ساغر شد برای آمدنش انتظارها سر شد شب است و خانه‌ی زهرا عجب تماشایی است زمان دلبریِ دلبری مسیحایی است از آسمان به زمین آفتاب آمده است علیِ سوم ِعالی جناب آمده است اگر‌چه طفل ولی نه ، پیرِ هر مست است قسم به حضرت مولا امیرِ هر مست است رسیده آینه دارِ امام عاشورا رسیده حُسنِ خِتامِ قیامِ عاشورا اگرچه غُنچه‌ی پیچیده در قُمات است این به لعلِ کوچکِ خود چشمه‌یِ حیات است این دو طاق حُسن دو اَبرو دو تیغ آورده برای بوسه‌یِ بابا عقیق آورده برایِ حضرتِ ارباب دلبری دیگر برای قافله سالار حیدری دیگر فقط نه در دِلِ گهواره کودکِ باباست قسم به او که علمدارِ کوچکِ باباست گشود گیسوی او را جهان پُر از دِل کرد کتابِ کربُبلا را حسین کامل کرد به رویِ دوشِ عمو همچو آبشار علیست رسیده است بگوید که ذوالفقارِ علیست تبسمی زد و تا کبریا به وَجد آمد از آن دو چشمِ خدایی خدا به وَجد آمد عجب شبی است که رویِ علیست مهتابَش رُباب گرمِ نگاهش رقیه بی تابش هزار مرتبه عباس عزیز جان میگفت شبی که اکبرِ لیلا به او اذان میگفت فرشته بال به طاقِ دو اَبرویَش میزد گلابِ یاسِ بهشتی به گیسویَش میزد به پیشِ دیده‌یِ زینب حسین زینب وار گرفت بوسه زِ لبهایِ او هزاران بار نگاه کرد به چشمش دلش هوایی شد هوای خانه‌ی ارباب کربلایی شد دلش حسینیه بود و سَیَنجَلی میگفت نوایِ حَیَ عَلَی العِشق را علی میگفت بهانه کرد دلش داغ آبها را باز به چشمهای علی دید کربلا را باز اگرچه تشنه ولیکن زبان ندارد حیف به رویِ دست عزیزش توان ندارد حیف کنارِ خیمه رباب است و چشم در راه است تمامِ هستی مادر شبیه یک آه است به روی دست پدر بود و بال و پَر میزد لبان تاوَلی اش شعله بر جگر میزد به زخمهای لبش خون تازه جاری بود اگر غلط نکنم وقتِ نِی سواری بود حسین دستِ غریبی به رویِ زانو زد برای جُرعه یِ آبی به حرمله رو زد صدایِ خنده و شور و سُرور و هِلهِله بود بلند تر زِ همه خنده‌های حرمله بود مسیرِ تیرِ سه شعبه به حَنجرش اُفتاد به روی دست پدر وایِ من سَرَش اُفتاد به خون کشید رُخَش را تمام گیسو را که دوخت تیر سه شعبه گلو و بازو را (حسن لطفی)